حسن نجفلو: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۲: خط ۳۲:
وی بعد از بازگشت از قفقاز، در کنار رانندگی و تامین معاش خانواده، عده‌ای از علاقمندان تئاتر را به دور خود جمع کرد و به تعلیم آنها پرداخت و  نمایش‌هایی را در منازل گروه در اردبیل به روی  صحنه برد. نخستین ثمره‌ی تشکیل این گروه نمایش «حاجی، واقتون وار؟» (حاجی آقا، وقت داری؟) بود. غلام تركپور، شیخ‌الاسلامی و مشهدی باباكوتاهی از جمله اعضای گروه سیار بودند. اجرای دیگر این گروه، نمایش «چیلناز خانم یوخودادی» (چیلناز خانم در خواب است) بود.  
وی بعد از بازگشت از قفقاز، در کنار رانندگی و تامین معاش خانواده، عده‌ای از علاقمندان تئاتر را به دور خود جمع کرد و به تعلیم آنها پرداخت و  نمایش‌هایی را در منازل گروه در اردبیل به روی  صحنه برد. نخستین ثمره‌ی تشکیل این گروه نمایش «حاجی، واقتون وار؟» (حاجی آقا، وقت داری؟) بود. غلام تركپور، شیخ‌الاسلامی و مشهدی باباكوتاهی از جمله اعضای گروه سیار بودند. اجرای دیگر این گروه، نمایش «چیلناز خانم یوخودادی» (چیلناز خانم در خواب است) بود.  


در سال ۱۳۰۵ش توسط رجال سرشناس فرهنگی و جوانان تحصیل‌كرده‌ی اردبیل، یك مؤسسه‌ی فرهنگی و هنری به نام «مجمع سعادت» تشكل شد كه نخستین سالن رسمی برای اجرای تئاتر و موسیقی در آن خطه به‌شمار می‌آمد. نجفلو و گروهش طی دو سال عمر مجمع سعادت نمایش‌هایی چون ''مشهدی عباد، آرشین مال آلان، نادرشاه، اللی یاشیندا جوان (جوان پنجاه‌ساله)، خیانت و وفا، دلیلر یوردی، زنو زَر، زوراً طبیب (طبیب اجباری)، آقا كرم‌خان اردبیلی یا مرد خسیس، اولی‌لر (مردگان)'' و... را روی صحنه بردند. پس از وقفه‌ای در سال 1312 نجفلو بار دیگر فعالیت‌های تئاتری خود را از سرگرفت و با تشکیل یک گروه نمایشی و به روی صحنه بردن نمایش «نادرشاه» روحی تازه به کالبد تئاتر اردبیل دمید. نجفلو با همراهی گروه خود، چند اثر نمایشی دیگر را در شهرهای تبریز و اردبیل و دیگر شهرهای استان آذربایجان سابق به روی صحنه برد. اپرای زیبای «اللی یا شیندا جوان» (جوانی 50 ساله) از جمله کارهایی بود که نجفلو با همکاری «گروه تئاتر سیار جهان تبریز» در سالن معروف شیر و خورشید تبریز به اجرا گذاشت. این نمایش که مورد توجه تبریزی‌ها قرار گرفت، نام حسن نجفلو را در سراسر آذربایجان مطرح ساخت. در پنجم اردیبهشت 1323ش به پاس زحمات بیست ساله‌اش در شکل‌دهی و رونق تئاتر اردبیل طی مراسمی از سوی ارتش به دریافت نشان افتخار نایل گردید. در همان سال با همکاری و مشارکت دوستش فتح‌الله‌زاده و شهرداری اردبیل قطعه زمینی را در مقابل دبیرستان صفوی خریداری و اولین سینمای اردبیل را با نام «سینما جهان» تاسیس کرد و چون خود در امور فنی مهارت داشت، مسئولیت آپارات سینما را نیز به عهده گرفت. این سینما در زمان خود جزو بهترین سینماهای آذربایجان محسوب می‌شد. چند سال بعد ساختمان سینما دچار خرابی شد. نجفلو با فروش چند سهم از مالکیت آن در سال 1326 سینما را بازسازی کرد. در این بازسازی نام آن به سینما ایران تبدیل شد.  
در سال ۱۳۰۵ش توسط رجال سرشناس فرهنگی و جوانان تحصیل‌كرده‌ی اردبیل، یك مؤسسه‌ی فرهنگی و هنری به نام «مجمع سعادت» تشكل شد كه نخستین سالن رسمی برای اجرای تئاتر و موسیقی در آن خطه به‌شمار می‌آمد. نجفلو و گروهش طی دو سال عمر مجمع سعادت نمایش‌هایی چون ''مشهدی عباد، آرشین مال آلان، نادرشاه، اللی یاشیندا جوان (جوان پنجاه‌ساله)، خیانت و وفا، دلیلر یوردی، زنو زَر، زوراً طبیب (طبیب اجباری)، آقا كرم‌خان اردبیلی یا مرد خسیس، اولی‌لر (مردگان)'' و... را روی صحنه بردند. پس از وقفه‌ای در سال 1312ش نجفلو بار دیگر فعالیت‌های تئاتری خود را از سرگرفت و با تشکیل یک گروه نمایشی و به روی صحنه بردن نمایش «نادرشاه» روحی تازه به کالبد تئاتر اردبیل دمید. نجفلو با همراهی گروه خود، چند اثر نمایشی دیگر را در شهرهای تبریز و اردبیل و دیگر شهرهای استان آذربایجان سابق به روی صحنه برد. اپرای زیبای «اللی یا شیندا جوان» (جوانی 50 ساله) از جمله کارهایی بود که نجفلو با همکاری «گروه تئاتر سیار جهان تبریز» در سالن معروف شیر و خورشید تبریز به اجرا گذاشت. این نمایش که مورد توجه تبریزی‌ها قرار گرفت، نام حسن نجفلو را در سراسر آذربایجان مطرح ساخت. در پنجم اردیبهشت 1323ش به پاس زحمات بیست ساله‌اش در شکل‌دهی و رونق تئاتر اردبیل طی مراسمی از سوی ارتش به دریافت نشان افتخار نایل گردید. در همان سال با همکاری و مشارکت دوستش فتح‌الله‌زاده و شهرداری اردبیل قطعه زمینی را در مقابل دبیرستان صفوی خریداری و اولین سینمای اردبیل را با نام «سینما جهان» تاسیس کرد و چون خود در امور فنی مهارت داشت، مسئولیت آپارات سینما را نیز به عهده گرفت. این سینما در زمان خود جزو بهترین سینماهای آذربایجان محسوب می‌شد. چند سال بعد ساختمان سینما دچار خرابی شد. نجفلو با فروش چند سهم از مالکیت آن در سال 1326ش سینما را بازسازی کرد. در این بازسازی نام آن به سینما ایران تبدیل شد.  


حسنلو در پی یک دسیسه، به 9 ماه زندان محکوم و پس از گذراندن دوران حبس به مدت یکسال نفی بلد شد. در این دوره وی با گروه‌های آذربایجانی مقیم تهران به همکاری پرداخت و نمایش‌هایی را به روی صحنه برد. نمایش «مشهدی عباد» از جمله‌ی این کارهاست که او با همکاری مصطفی پایانی اجرا کرد. پس از بازگشت به اردبیل به سینماداری مشغول شد و سال‌ها از تئاتر فاصله گرفت. در سال‌های ۱۳۱۸ و ۱۳۳۴، دو سالن تئاتر در دبیرستان‌های اردبیل ساخته شد كه خود باعث رونق تئاتر در آنجا گردید. هیئت آكتورال اردبیل به سرپرستی نجفلو تأسیس شد. افراد این گروه عبارت بودند از: آیاز بی‌نیازی، آقاویردی سفیله، عباس محمدزاده، قدیر امیرلی، نصرت مظلومی، حبیبه كوهستانی، عادله منصورزاده، میرزاده خانم سید حسامی، شوكت تاراج و.... علیرغم فضای نامناسب برای حضور زن در تئاتر، هیئت آكتورال چند بازیگر توانای زن داشت و حتی گروه اجراهای خود را در شهرهایی همچون تهران، تبریز، خرم‌آباد و... به نمایش می‌گذاشت.  
حسنلو در پی یک دسیسه، به 9 ماه زندان محکوم و پس از گذراندن دوران حبس به مدت یکسال نفی بلد شد. در این دوره وی با گروه‌های آذربایجانی مقیم تهران به همکاری پرداخت و نمایش‌هایی را به روی صحنه برد. نمایش «مشهدی عباد» از جمله‌ی این کارهاست که او با همکاری مصطفی پایانی اجرا کرد. پس از بازگشت به اردبیل به سینماداری مشغول شد و سال‌ها از تئاتر فاصله گرفت. در سال‌های ۱۳۱۸ و ۱۳۳۴ش، دو سالن تئاتر در دبیرستان‌های اردبیل ساخته شد كه خود باعث رونق تئاتر در آنجا گردید. هیئت آكتورال اردبیل به سرپرستی نجفلو تأسیس شد. افراد این گروه عبارت بودند از: آیاز بی‌نیازی، آقاویردی سفیله، عباس محمدزاده، قدیر امیرلی، نصرت مظلومی، حبیبه كوهستانی، عادله منصورزاده، میرزاده خانم سید حسامی، شوكت تاراج و.... علیرغم فضای نامناسب برای حضور زن در تئاتر، هیئت آكتورال چند بازیگر توانای زن داشت و حتی گروه اجراهای خود را در شهرهایی همچون تهران، تبریز، خرم‌آباد و... به نمایش می‌گذاشت.  


پس از وقفه‌ای چندساله، نجفلو از سال 1339 مجددا نمایش‌های بلند و اپراهای معروف آذربایجانی را با گروه‌های تازه تشکیل یافته به روی صحنه برد. در سال 1346 به دلایلی نامعلوم سهم خود از سینما را به شرکایش فروخت و برای امرار معاش، دوباره به شغل اولیه‌ی خود (رانندگی کامیون) روی آورد. نجفلو در سال 1348 به پیشنهاد دوستان و هنرمندان قدیمی و با همکاری اسماعیل صدقیانی که خود نیز از هنرمندان ارتش بود، گروهی تشکیل دادند و به فعالت پرداختند. این گروه که بعدها نام «گروه آزاد بابک» به خود گرفت، نمایش‌نامه‌های بلندی از [[بهرام بیضایی (تهران ۱۳۱۷ش)|بهرام بیضایی]]، [[غلامحسین ساعدی]] و سایر نویسندگان ایرانی را به زبان فارسی اجرا می‌کرد. حسن نجفلو با نمایش‌های کوتاه کمدی خود (میان‌پرده) همراه این آثار نمایشی در روی صحنه حضور می‌یافت. وی علاوه بر راهنمایی بازیگران برای ایفای بهتر نقش‌ها، به‌عنوان چهره‌پرداز نیز با گروه همکاری می‌کرد.  
پس از وقفه‌ای چندساله، نجفلو از سال 1339ش مجددا نمایش‌های بلند و اپراهای معروف آذربایجانی را با گروه‌های تازه تشکیل یافته به روی صحنه برد. در سال 1346ش به دلایلی نامعلوم سهم خود از سینما را به شرکایش فروخت و برای امرار معاش، دوباره به شغل اولیه‌ی خود (رانندگی کامیون) روی آورد. نجفلو در سال 1348ش به پیشنهاد دوستان و هنرمندان قدیمی و با همکاری اسماعیل صدقیانی که خود نیز از هنرمندان ارتش بود، گروهی تشکیل دادند و به فعالت پرداختند. این گروه که بعدها نام «گروه آزاد بابک» به خود گرفت، نمایش‌نامه‌های بلندی از [[بهرام بیضایی (تهران ۱۳۱۷ش)|بهرام بیضایی]]، [[غلامحسین ساعدی]] و سایر نویسندگان ایرانی را به زبان فارسی اجرا می‌کرد. حسن نجفلو با نمایش‌های کوتاه کمدی خود (میان‌پرده) همراه این آثار نمایشی در روی صحنه حضور می‌یافت. وی علاوه بر راهنمایی بازیگران برای ایفای بهتر نقش‌ها، به‌عنوان چهره‌پرداز نیز با گروه همکاری می‌کرد.  


نجفلو در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل کهولت سن از رانندگی دست کشید و در همین دوره، به دعوت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل و صداوسیمای مرکز اردبیل، چند نمایش کوتاه تلویزیونی را برای برنامه  «صبح جمعه»ی سیمای مرکز اردبیل و جشن‌های دهه‌ی  فجر به زبان آذری اجرا کرد. «نوکر گیج »، «حاجی‌آقا زن می‌خواهد»، «تاجر کدو»، «یک تخت و دو مسافر»، «کلاس هنرپیشگی»، «دردسر تلفن»، «آدام مادام» و... از جمله این آثار است. چند میان‌پرده‌ی تلویزیونی که نجفلو در آنها به ایفای نقش پرداخت، آخرین برنامه‌های نمایشی وی بود.
نجفلو در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل کهولت سن از رانندگی دست کشید و در همین دوره، به دعوت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل و صداوسیمای مرکز اردبیل، چند نمایش کوتاه تلویزیونی را برای برنامه  «صبح جمعه»ی سیمای مرکز اردبیل و جشن‌های دهه‌ی  فجر به زبان آذری اجرا کرد. «نوکر گیج»، «حاجی‌آقا زن می‌خواهد»، «تاجر کدو»، «یک تخت و دو مسافر»، «کلاس هنرپیشگی»، «دردسر تلفن»، «آدام مادام» و... از جمله این آثار است. چند میان‌پرده‌ی تلویزیونی که نجفلو در آنها به ایفای نقش پرداخت، آخرین برنامه‌های نمایشی وی بود.
----<br />[https://ardabil.theater.ir/fa/96862 ardabil.theater.ir]
----<br />[https://ardabil.theater.ir/fa/96862 ardabil.theater.ir]


[[تیاتر در اردبیل]]
[[تئاتر در اردبیل]]
[[رده:تئاتر]]
[[رده:تئاتر]]
[[رده:ایران - اشخاص و گروه ها]]
[[رده:ایران - اشخاص و گروه ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۲

حسن نجفلو
زادروز اردبیل 1278ش
درگذشت اردبیل 5 مرداد 1369ش
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی بازیگر و کارگردان تئاتر
آثار مشهدی عباد، آرشین مال آلان، نادرشاه، اللی یاشیندا جوان (جوان پنجاه‌ساله)، خیانت و وفا، دلیلر یوردی، زنو زَر، زوراً طبیب (طبیب اجباری)، آقا كرم‌خان اردبیلی یا مرد خسیس، اولی‌لر (مردگان)
گروه مقاله تئاتر
حسن نجفلو

حسن نجلفو (اردبیل 1278ش- همانجا 5 مرداد 1369ش)

(معروف به حسن آرتیست) بازیگر و کارگردان طنزپرداز تئاتر و بانی نخستین گروه‌های تئاتری در اردبیل. اردیبهشت 1278ش در بنمار بخش نمین  شهرستان اردبیل چشم به دنیا آمد. پدرش، نجفعلی، در اردبیل به شغل دندان‌سازی مشغول بود. حسن در نوجوانی تحصیل در مکتب را رها کرد و به رانندگی پرداخت. در دوازه سالگی به همراه خانواده‌اش به قفقاز رفت و در آنجا با دیدن چند کار نمایشی در مدارس، به تئاتر علاقمند شد و با گذراندن دوره‌ی ابتدایی و مقدماتی کوتاهی وارد حرفه‌ی بازیگری شد.

وی بعد از بازگشت از قفقاز، در کنار رانندگی و تامین معاش خانواده، عده‌ای از علاقمندان تئاتر را به دور خود جمع کرد و به تعلیم آنها پرداخت و  نمایش‌هایی را در منازل گروه در اردبیل به روی  صحنه برد. نخستین ثمره‌ی تشکیل این گروه نمایش «حاجی، واقتون وار؟» (حاجی آقا، وقت داری؟) بود. غلام تركپور، شیخ‌الاسلامی و مشهدی باباكوتاهی از جمله اعضای گروه سیار بودند. اجرای دیگر این گروه، نمایش «چیلناز خانم یوخودادی» (چیلناز خانم در خواب است) بود.

در سال ۱۳۰۵ش توسط رجال سرشناس فرهنگی و جوانان تحصیل‌كرده‌ی اردبیل، یك مؤسسه‌ی فرهنگی و هنری به نام «مجمع سعادت» تشكل شد كه نخستین سالن رسمی برای اجرای تئاتر و موسیقی در آن خطه به‌شمار می‌آمد. نجفلو و گروهش طی دو سال عمر مجمع سعادت نمایش‌هایی چون مشهدی عباد، آرشین مال آلان، نادرشاه، اللی یاشیندا جوان (جوان پنجاه‌ساله)، خیانت و وفا، دلیلر یوردی، زنو زَر، زوراً طبیب (طبیب اجباری)، آقا كرم‌خان اردبیلی یا مرد خسیس، اولی‌لر (مردگان) و... را روی صحنه بردند. پس از وقفه‌ای در سال 1312ش نجفلو بار دیگر فعالیت‌های تئاتری خود را از سرگرفت و با تشکیل یک گروه نمایشی و به روی صحنه بردن نمایش «نادرشاه» روحی تازه به کالبد تئاتر اردبیل دمید. نجفلو با همراهی گروه خود، چند اثر نمایشی دیگر را در شهرهای تبریز و اردبیل و دیگر شهرهای استان آذربایجان سابق به روی صحنه برد. اپرای زیبای «اللی یا شیندا جوان» (جوانی 50 ساله) از جمله کارهایی بود که نجفلو با همکاری «گروه تئاتر سیار جهان تبریز» در سالن معروف شیر و خورشید تبریز به اجرا گذاشت. این نمایش که مورد توجه تبریزی‌ها قرار گرفت، نام حسن نجفلو را در سراسر آذربایجان مطرح ساخت. در پنجم اردیبهشت 1323ش به پاس زحمات بیست ساله‌اش در شکل‌دهی و رونق تئاتر اردبیل طی مراسمی از سوی ارتش به دریافت نشان افتخار نایل گردید. در همان سال با همکاری و مشارکت دوستش فتح‌الله‌زاده و شهرداری اردبیل قطعه زمینی را در مقابل دبیرستان صفوی خریداری و اولین سینمای اردبیل را با نام «سینما جهان» تاسیس کرد و چون خود در امور فنی مهارت داشت، مسئولیت آپارات سینما را نیز به عهده گرفت. این سینما در زمان خود جزو بهترین سینماهای آذربایجان محسوب می‌شد. چند سال بعد ساختمان سینما دچار خرابی شد. نجفلو با فروش چند سهم از مالکیت آن در سال 1326ش سینما را بازسازی کرد. در این بازسازی نام آن به سینما ایران تبدیل شد.

حسنلو در پی یک دسیسه، به 9 ماه زندان محکوم و پس از گذراندن دوران حبس به مدت یکسال نفی بلد شد. در این دوره وی با گروه‌های آذربایجانی مقیم تهران به همکاری پرداخت و نمایش‌هایی را به روی صحنه برد. نمایش «مشهدی عباد» از جمله‌ی این کارهاست که او با همکاری مصطفی پایانی اجرا کرد. پس از بازگشت به اردبیل به سینماداری مشغول شد و سال‌ها از تئاتر فاصله گرفت. در سال‌های ۱۳۱۸ و ۱۳۳۴ش، دو سالن تئاتر در دبیرستان‌های اردبیل ساخته شد كه خود باعث رونق تئاتر در آنجا گردید. هیئت آكتورال اردبیل به سرپرستی نجفلو تأسیس شد. افراد این گروه عبارت بودند از: آیاز بی‌نیازی، آقاویردی سفیله، عباس محمدزاده، قدیر امیرلی، نصرت مظلومی، حبیبه كوهستانی، عادله منصورزاده، میرزاده خانم سید حسامی، شوكت تاراج و.... علیرغم فضای نامناسب برای حضور زن در تئاتر، هیئت آكتورال چند بازیگر توانای زن داشت و حتی گروه اجراهای خود را در شهرهایی همچون تهران، تبریز، خرم‌آباد و... به نمایش می‌گذاشت.

پس از وقفه‌ای چندساله، نجفلو از سال 1339ش مجددا نمایش‌های بلند و اپراهای معروف آذربایجانی را با گروه‌های تازه تشکیل یافته به روی صحنه برد. در سال 1346ش به دلایلی نامعلوم سهم خود از سینما را به شرکایش فروخت و برای امرار معاش، دوباره به شغل اولیه‌ی خود (رانندگی کامیون) روی آورد. نجفلو در سال 1348ش به پیشنهاد دوستان و هنرمندان قدیمی و با همکاری اسماعیل صدقیانی که خود نیز از هنرمندان ارتش بود، گروهی تشکیل دادند و به فعالت پرداختند. این گروه که بعدها نام «گروه آزاد بابک» به خود گرفت، نمایش‌نامه‌های بلندی از بهرام بیضایی، غلامحسین ساعدی و سایر نویسندگان ایرانی را به زبان فارسی اجرا می‌کرد. حسن نجفلو با نمایش‌های کوتاه کمدی خود (میان‌پرده) همراه این آثار نمایشی در روی صحنه حضور می‌یافت. وی علاوه بر راهنمایی بازیگران برای ایفای بهتر نقش‌ها، به‌عنوان چهره‌پرداز نیز با گروه همکاری می‌کرد.

نجفلو در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به دلیل کهولت سن از رانندگی دست کشید و در همین دوره، به دعوت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اردبیل و صداوسیمای مرکز اردبیل، چند نمایش کوتاه تلویزیونی را برای برنامه  «صبح جمعه»ی سیمای مرکز اردبیل و جشن‌های دهه‌ی  فجر به زبان آذری اجرا کرد. «نوکر گیج»، «حاجی‌آقا زن می‌خواهد»، «تاجر کدو»، «یک تخت و دو مسافر»، «کلاس هنرپیشگی»، «دردسر تلفن»، «آدام مادام» و... از جمله این آثار است. چند میان‌پرده‌ی تلویزیونی که نجفلو در آنها به ایفای نقش پرداخت، آخرین برنامه‌های نمایشی وی بود.



ardabil.theater.ir

تئاتر در اردبیل