آیه امانت: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Added English title to display title and first line) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آیۀ امانت <br>در [[قرآن]]، [[احزاب، سوره|سورۀ احزاب]]، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانستهاند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کردهاند. علامه طباطبایی در تفسیر ''المیزان'' آن را ولایت و سرپرستی الهی میداند که آسمانها، زمین و کوهها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که میتواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.<br><!--10290600--> | آیۀ امانت <br>در [[قرآن]]، [[احزاب، سوره|سورۀ احزاب]]، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانستهاند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کردهاند. علامه طباطبایی در تفسیر ''المیزان'' آن را ولایت و سرپرستی الهی میداند که آسمانها، زمین و کوهها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که میتواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.<br><!--10290600--> | ||
[[رده:دین اسلام]] | [[رده:دین اسلام]] | ||
[[رده:علوم قرآنی]] | [[رده:علوم قرآنی]] |
نسخهٔ ۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۶
آیۀ امانت
در قرآن، سورۀ احزاب، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانستهاند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کردهاند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آن را ولایت و سرپرستی الهی میداند که آسمانها، زمین و کوهها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که میتواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.