ابله: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اَبلَه (Idiot)<br> | اَبلَه (Idiot)<br> | ||
<p>رمانی از [[فیودور داستایوسکی]]، به زبان | <p>رمانی از [[فیودور داستایوسکی]]<ref>Fyodor Dostoevsky</ref>، به [[روسی، زبان|زبان روسی]]، منتشرشده در ۱۸۶۸ـ۱۸۶۹م. پرنس میشکین مسلول، واپسین بازماندۀ یک خاندان بزرگ ورشکسته، که برای معالجه به [[سوییس|سوئیس]]<ref>Switzerland</ref> رفته بود، در راه بازگشت به [[روسیه]]<ref>Russia</ref> با راگوژیننامی آشنا میشود. راگوژین از عشقش به زنی زیبارو به نام ناستازیا فیلیپوونا سخن میگوید. میشکین در [[سن پترزبورگ|سنپترزبورگ]]<ref>St Petersburg</ref> به خانۀ یکی از خویشان خود، ژنرال اِپانچین، میرود و از او درخواست کمک میکند. میشکین درمییابد که گانیا، منشی ژنرال اِپانچین، نیز، البته به سودای دستیابی به ثروت ناستازیا دل در در گروِ عشق او نهاده است. میشکین سرخود به مهمانیای میرود که دوستان برای ناستازیا ترتیب دادهاند. راگوژین با جمعی مست و الواط از راه میرسد، مبلغی کلان روی میز میگذارد و از ناستازیا میخواهد با او همراه شود. میشکین خود را به وسط مهلکه میاندازد و از ناستازیا خواستگاری میکند اما ناستازیا، برخلاف میل باطنی خود، با راگوژین همراه میشود. چندی بعد، میشکین به عشق آگلایا، دختر کوچک اِپانچین، جواب رد میدهد. رمان با جنون قطعی پرنس میشکین و قتل ناستازیا به دست راگوژین به پایان میرسد. ''ابله''، با این پیام که «ترحم یگانه قانون مهم زندگی انسانی است» یکی از مهمترین رمانهای داستایوسکی است.</p> | ||
<br><!--11019900--> | <br><!--11019900--> | ||
[[رده:باستان شناسی جهان]] | [[رده:باستان شناسی جهان]] | ||
[[رده:(باستان شناسی جهان)شهرها و محوطه های باستانی معدوم شده]] | [[رده:(باستان شناسی جهان)شهرها و محوطه های باستانی معدوم شده]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۲
اَبلَه (Idiot)
رمانی از فیودور داستایوسکی[۱]، به زبان روسی، منتشرشده در ۱۸۶۸ـ۱۸۶۹م. پرنس میشکین مسلول، واپسین بازماندۀ یک خاندان بزرگ ورشکسته، که برای معالجه به سوئیس[۲] رفته بود، در راه بازگشت به روسیه[۳] با راگوژیننامی آشنا میشود. راگوژین از عشقش به زنی زیبارو به نام ناستازیا فیلیپوونا سخن میگوید. میشکین در سنپترزبورگ[۴] به خانۀ یکی از خویشان خود، ژنرال اِپانچین، میرود و از او درخواست کمک میکند. میشکین درمییابد که گانیا، منشی ژنرال اِپانچین، نیز، البته به سودای دستیابی به ثروت ناستازیا دل در در گروِ عشق او نهاده است. میشکین سرخود به مهمانیای میرود که دوستان برای ناستازیا ترتیب دادهاند. راگوژین با جمعی مست و الواط از راه میرسد، مبلغی کلان روی میز میگذارد و از ناستازیا میخواهد با او همراه شود. میشکین خود را به وسط مهلکه میاندازد و از ناستازیا خواستگاری میکند اما ناستازیا، برخلاف میل باطنی خود، با راگوژین همراه میشود. چندی بعد، میشکین به عشق آگلایا، دختر کوچک اِپانچین، جواب رد میدهد. رمان با جنون قطعی پرنس میشکین و قتل ناستازیا به دست راگوژین به پایان میرسد. ابله، با این پیام که «ترحم یگانه قانون مهم زندگی انسانی است» یکی از مهمترین رمانهای داستایوسکی است.