پاتریشا نیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:




نیل با وجود استعداد و جذابیت درخورش، به یک ستارۀ بزرگ بدل نشد. دلیلش را از یک‌سو باید در هم‌زمانی دورۀ اوج وی با پایان نظام کلاسیک استودیویی هالیوود دانست و از سوی دیگر در متفاوت بودن بیش از حد او برای هالیوود. تا آن‌جا که در واقع کمپانی‌ها نمی‌دانستند با او چه بکنند و چه‌گونه فیلم‌هایی را می‌توان متناسب شخصیت او ساخت. نقش او در ''سرچشمه''، یادآور نقش‌های ستارگان کلاسیکی مثل [[دیویس، بت (۱۹۰۸ـ۱۹۸۹)|بت دیویس]]، [[جوآن کرافورد (۱۹۰۸ـ۱۹۷۷)|جوآن كرافورد]] و [[استانویک، باربرا (۱۹۰۷ـ۱۹۹۰)|باربارا استانویک]]، این مشکل را مجسم می‌کند. در نیمۀ اول فیلم، او نقشی محوری دارد و رابطۀ قدرت با جنسیت به روشنی مطرح می‌شود، ولی در نیمۀ دوم تماشاگر به دنیایی مردانه پا می‌گذارد و شخصیت نیل تا حد زیادی کمرنگ می‌شود. در نیمۀ اول او زنی است که [[گری کوپر (۱۹۰۱ـ۱۹۶۱)|کوپر]] را دوست دارد ولی از باقی دنیای حسابگر و محافظه‌کار پیرامونش بیزار است. در نیمۀ دوم، او که سازش‌کارانه تن به ازدواج با مدیر روزنامه‌ای پرنفوذ داده، مرتب از سوی کوپر که خود را وقف حرفه‌اش کرده، دفع می‌شود و مجبور است تا پایان فیلم برای رسیدن به آمال عاشقانۀ خود صبر کند. بازی نیل در این نقش، بیش از حد و به گونه‌ای خودآگاه، هوشمندانه است و به این ترتیب با مقتضیات ژانر ملودرام هماهنگ نمی‌شود. او خود را به گونه‌ای نامشروط تسلیم نقش نمی‌کرد. در سال‌های بعد، ادامۀ این روند به جای این که باعث شود شخصیت زنی مهاجم و فعال را به خود بگیرد، باعث محدودیت او در نقش‌های زن خوب و خانه‌دار و قابل اعتماد شد. یعنی شخصیت‌هایی که فراست ذاتی او را مهار می‌کردند و به خدمت اهداف تاییدشدۀ قراردادی درمی‌آوردند. تعجبی ندارد که در طول بهترین دورهٔ کاری‌اش ـ از ''چهره‌ای میان جمعیت'' به بعد - بیش‌تر در نقش‌های دوم ظاهر می‌شد و حتی وقتی حضورش اهمیت داشت، حالت نقش دوم گونه‌اش را از دست نمی‌داد (از جمله در ''صبحانه در تیفانی''<ref>''Breakfast at Tiffany's''</ref>، ''هاد'' در نقش زن بردبار و رنج‌کشیده‌ای که با شخصیت مطرود و ناسازگار [[پل نیومن]] رابطه‌ای غریب برقرار می‌کند و در ''در راه خطر''<ref>''In Harm's Way''</ref>). میان کوشش‌های او برای تثبیت مجدد خود، پس از بحران‌های مکرر روحی، بهترین نقشش را در ''جویندۀ شب''<ref>''The Night Digger''</ref> بازی کرد: زنی که یک قاتل روانی جوان را ابتدا نجات می‌دهد و بعد سهواً از بین می‌برد.  
نیل با وجود استعداد و جذابیت درخورش، به یک ستارۀ بزرگ بدل نشد. دلیلش را از یک‌سو باید در هم‌زمانی دورۀ اوج وی با پایان نظام کلاسیک استودیویی هالیوود دانست و از سوی دیگر در متفاوت بودن بیش از حد او برای هالیوود. تا آن‌جا که در واقع کمپانی‌ها نمی‌دانستند با او چه بکنند و چه‌گونه فیلم‌هایی را می‌توان متناسب شخصیت او ساخت. نقش او در ''سرچشمه''، یادآور نقش‌های ستارگان کلاسیکی مثل [[دیویس، بت (۱۹۰۸ـ۱۹۸۹)|بت دیویس]]، [[جوآن کرافورد (۱۹۰۸ـ۱۹۷۷)|جوآن كرافورد]] و [[استانویک، باربرا (۱۹۰۷ـ۱۹۹۰)|باربارا استانویک]]، این مشکل را مجسم می‌کند. در نیمۀ اول فیلم، او نقشی محوری دارد و رابطۀ قدرت با جنسیت به روشنی مطرح می‌شود، ولی در نیمۀ دوم تماشاگر به دنیایی مردانه پا می‌گذارد و شخصیت نیل تا حد زیادی کمرنگ می‌شود. در نیمۀ اول او زنی است که [[گری کوپر (۱۹۰۱ـ۱۹۶۱)|کوپر]] را دوست دارد ولی از باقی دنیای حسابگر و محافظه‌کار پیرامونش بیزار است. در نیمۀ دوم، او که سازش‌کارانه تن به ازدواج با مدیر روزنامه‌ای پرنفوذ داده، مرتب از سوی کوپر که خود را وقف حرفه‌اش کرده، دفع می‌شود و مجبور است تا پایان فیلم برای رسیدن به آمال عاشقانۀ خود صبر کند. بازی نیل در این نقش، بیش از حد و به گونه‌ای خودآگاه، هوشمندانه است و به این ترتیب با مقتضیات ژانر ملودرام هماهنگ نمی‌شود. او خود را به گونه‌ای نامشروط تسلیم نقش نمی‌کرد. در سال‌های بعد، ادامۀ این روند به جای این که باعث شود شخصیت زنی مهاجم و فعال را به خود بگیرد، باعث محدودیت او در نقش‌های زن خوب و خانه‌دار و قابل اعتماد شد. یعنی شخصیت‌هایی که فراست ذاتی او را مهار می‌کردند و به خدمت اهداف تاییدشدۀ قراردادی درمی‌آوردند. تعجبی ندارد که در طول بهترین دورهٔ کاری‌اش ـ از ''چهره‌ای میان جمعیت'' به بعد - بیش‌تر در نقش‌های دوم ظاهر می‌شد و حتی وقتی حضورش اهمیت داشت، حالت نقش دوم گونه‌اش را از دست نمی‌داد (از جمله در ''صبحانه در تیفانی''<ref>''Breakfast at Tiffany's''</ref>، ''هاد'' در نقش زن بردبار و رنج‌کشیده‌ای که با شخصیت مطرود و ناسازگار [[پل نیومن]] رابطه‌ای غریب برقرار می‌کند و در ''در راه خطر''<ref>''In Harm's Way''</ref>). میان کوشش‌های او برای تثبیت مجدد خود، پس از بحران‌های مکرر روحی، بهترین نقشش را در ''جویندۀ شب''<ref>''The Night Digger''</ref> بازی کرد: زنی که یک قاتل روانی جوان را ابتدا نجات می‌دهد و بعد سهواً از بین می‌برد.
 
پاتریشا نیل همچنان که طی سال‌های فعالیتش، در سینما دورۀ پرکار نسبتاً مستمری داشت، در تلویزیون نیز بین از اواسط دهۀ 1950 تا سال‌های ابتدایی دهۀ 1990 در بیش‌تر از 35 فیلم و سریال بازی کرد. 
 
'''فیلم‌شناسی''' (گزیدۀ آثار سینمایی)
----
----



نسخهٔ ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۰۱

پاتریشا نیل
پاتریشا نیل
پاتریشا نیل و پل نیومن در فیلم هاد
پاتریشا نیل و پل نیومن در پشت صحنۀ فیلم هاد

پاتریشا نیل (کنتاکی 20 ژانویه 1926- ماساچوست 8 اوت 1910م) (Patricia Neal)

(نام اصلی: پتسی لوییز نیل[۱]) بازیگر زن امریکایی و برندۀ جایزۀ اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن. از ستارگان زن هالیوود طی دهۀ 1960 و دوسه‌سال پیش و بعد از این دهه بود.

نیل دختر حسابدار یک کمپانی زغال سنگ بود. تئاتر را در دانشکدۀ علوم و هنر دانشگاه نورث وسترن[۲] آموخت و مدتی مدل بود. تا این که در سال ۱۹۴۶ به برادوی[۳] راه یافت. موفقیت او در نمایش آن سوی جنگل[۴] منجر به ورود او به دنیای سینما در ۱۹۴۹ شد. دومین نقش او در همان سال در سرچشمه[۵]، مقابل گری کوپر، همه را متوجه این تازه‌وارد کرد. در چندسال بعد با موفقیت در محصولات برادران وارنر و دیگر کمپانی‌ها ظاهر شد. رابطه‌اش با کوپر زبانزد بود و پایان آن او را دچار بحران عصبی شدیدی کرد. در  ۱۹۵۳ با روآل دال[۶]، نویسندۀ انگلیسی، ازدواج کرد و چندسالی سینما را کنار گذاشت. اما در ۱۹۵۷ با چهره‌ای میان جمعیت[۷] بازگشتی عالی داشت. فیلم‌های بعدی‌اش را با وسواس بیش‌تری انتخاب کرد و در ۱۹۶۳ به خاطر هاد[۸] برندۀ اسکار شد. دوسال بعد طی پنجمین حاملگی‌اش، دچار بحران‌های روحی شدیدی شد؛ به طوری که کارش به فلج شدن سیستم عصبی و صندلی چرخ‌دار کشید. دیگر حتی سخن گفتن هم برایش دشوار بود. با این حال شجاعانه با این وضع مبارزه کرد و بهبودی قابل ملاحظه‌ای یافت. تا جایی که در ۱۹۶۸ توانست با بازی در موضوع دربارۀ رزها بود[۹] (که برای آن بار دیگر کاندیدای اسکار شد) به سینما بازگردد. لیندون جانسون، رئیس جمهور وقت امریکا، جایزۀ «قلب سال» را به وی اعطا کرد و او در سال‌های بعد با بردباری مصایب خانوادگی دیگری را نیز تحمل کرد. استقامت او و وفاداری شوهرش در ۱۹۸۱ موضوع فیلمی تلویزیونی به نام سرگذشت پاتریشا نیل (۱۹۸۱) شد که در آن گلندا جکسون و درک بوگارد ایفای نقش می‌کردند. با این وجود در ۱۹۸۳ نیل به دنبال آگاهی از رابطۀ شوهرش با یکی از بهترین دوستانش از او جدا شد و از لندن به نیویورک نقل مکان کرد. نیل خاطرات این دوره از زندگی‌اش را در کتابی به نام چنان که هستم[۱۰] (۱۹۸۸) نوشته است.


نیل با وجود استعداد و جذابیت درخورش، به یک ستارۀ بزرگ بدل نشد. دلیلش را از یک‌سو باید در هم‌زمانی دورۀ اوج وی با پایان نظام کلاسیک استودیویی هالیوود دانست و از سوی دیگر در متفاوت بودن بیش از حد او برای هالیوود. تا آن‌جا که در واقع کمپانی‌ها نمی‌دانستند با او چه بکنند و چه‌گونه فیلم‌هایی را می‌توان متناسب شخصیت او ساخت. نقش او در سرچشمه، یادآور نقش‌های ستارگان کلاسیکی مثل بت دیویس، جوآن كرافورد و باربارا استانویک، این مشکل را مجسم می‌کند. در نیمۀ اول فیلم، او نقشی محوری دارد و رابطۀ قدرت با جنسیت به روشنی مطرح می‌شود، ولی در نیمۀ دوم تماشاگر به دنیایی مردانه پا می‌گذارد و شخصیت نیل تا حد زیادی کمرنگ می‌شود. در نیمۀ اول او زنی است که کوپر را دوست دارد ولی از باقی دنیای حسابگر و محافظه‌کار پیرامونش بیزار است. در نیمۀ دوم، او که سازش‌کارانه تن به ازدواج با مدیر روزنامه‌ای پرنفوذ داده، مرتب از سوی کوپر که خود را وقف حرفه‌اش کرده، دفع می‌شود و مجبور است تا پایان فیلم برای رسیدن به آمال عاشقانۀ خود صبر کند. بازی نیل در این نقش، بیش از حد و به گونه‌ای خودآگاه، هوشمندانه است و به این ترتیب با مقتضیات ژانر ملودرام هماهنگ نمی‌شود. او خود را به گونه‌ای نامشروط تسلیم نقش نمی‌کرد. در سال‌های بعد، ادامۀ این روند به جای این که باعث شود شخصیت زنی مهاجم و فعال را به خود بگیرد، باعث محدودیت او در نقش‌های زن خوب و خانه‌دار و قابل اعتماد شد. یعنی شخصیت‌هایی که فراست ذاتی او را مهار می‌کردند و به خدمت اهداف تاییدشدۀ قراردادی درمی‌آوردند. تعجبی ندارد که در طول بهترین دورهٔ کاری‌اش ـ از چهره‌ای میان جمعیت به بعد - بیش‌تر در نقش‌های دوم ظاهر می‌شد و حتی وقتی حضورش اهمیت داشت، حالت نقش دوم گونه‌اش را از دست نمی‌داد (از جمله در صبحانه در تیفانی[۱۱]، هاد در نقش زن بردبار و رنج‌کشیده‌ای که با شخصیت مطرود و ناسازگار پل نیومن رابطه‌ای غریب برقرار می‌کند و در در راه خطر[۱۲]). میان کوشش‌های او برای تثبیت مجدد خود، پس از بحران‌های مکرر روحی، بهترین نقشش را در جویندۀ شب[۱۳] بازی کرد: زنی که یک قاتل روانی جوان را ابتدا نجات می‌دهد و بعد سهواً از بین می‌برد.

پاتریشا نیل همچنان که طی سال‌های فعالیتش، در سینما دورۀ پرکار نسبتاً مستمری داشت، در تلویزیون نیز بین از اواسط دهۀ 1950 تا سال‌های ابتدایی دهۀ 1990 در بیش‌تر از 35 فیلم و سریال بازی کرد.

فیلم‌شناسی (گزیدۀ آثار سینمایی)




  1. Patsy Louise Neal
  2. Northwestern University
  3. Broadway Theatre
  4. Another Part of the Forest
  5. The Fountainhead
  6. Roald Dahl
  7. A Face in the Crowd
  8. Hud
  9. The Subject Was Roses
  10. As I Am: An Autobiography
  11. Breakfast at Tiffany's
  12. In Harm's Way
  13. The Night Digger