ویلما بانکی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
در مدرسۀ سینمایی [[بوداپست]] تحصیل کرد. طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۵ در فیلمهای مجاری، اتریشی و فرانسوی بازی میکرد. در ۱۹۲۵ [[سامویل گلدوین|ساموئل گلدوین]] که در بوداپست بود، او را کشف کرد، به هالیوود برد و تبلیغات کمپانی، او را به عنوان «راپسودی مجاری<ref>The Hungarian Rhapsody</ref>» معرفی کرد. از همین سال صعود برقآسایَش را به مقام ستارۀ سینمای صامت آغاز کرد. با ظاهری آراسته و اثیری، کارنامهای چشمگیر در نقشهای مقابل ستارگانی مثل [[رودولف والنتینو]]، [[گری کوپر (۱۹۰۱ـ۱۹۶۱)|گری کوپر]] و [[رونالد کولمن (۱۸۹۱ـ۱۹۵۸)|رونالد کولمن]] داشت، ولی با ظهور سینمای ناطق عملاً از سینما کناره گرفت. در ۱۹۲۷ با رود لا روکِ<ref>Rod La Rocque</ref> بازیگر ازدواج کرد و آن دو تا زمان مرگ لا روک در ۱۹۶۹م با هم زندگی کردند و خود بانکی در سن 90 سالگی بر اثر نارسایی قلبی ریوی درگذشت. | در مدرسۀ سینمایی [[بوداپست]] تحصیل کرد. طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۵ در فیلمهای مجاری، اتریشی و فرانسوی بازی میکرد. در ۱۹۲۵ [[سامویل گلدوین|ساموئل گلدوین]] که در بوداپست بود، او را کشف کرد، به هالیوود برد و تبلیغات کمپانی، او را به عنوان «راپسودی مجاری<ref>The Hungarian Rhapsody</ref>» معرفی کرد. از همین سال صعود برقآسایَش را به مقام ستارۀ سینمای صامت آغاز کرد. با ظاهری آراسته و اثیری، کارنامهای چشمگیر در نقشهای مقابل ستارگانی مثل [[رودولف والنتینو]]، [[گری کوپر (۱۹۰۱ـ۱۹۶۱)|گری کوپر]] و [[رونالد کولمن (۱۸۹۱ـ۱۹۵۸)|رونالد کولمن]] داشت، ولی با ظهور سینمای ناطق عملاً از سینما کناره گرفت. در ۱۹۲۷ با رود لا روکِ<ref>Rod La Rocque</ref> بازیگر ازدواج کرد و آن دو تا زمان مرگ لا روک در ۱۹۶۹م با هم زندگی کردند و خود بانکی در سن 90 سالگی بر اثر نارسایی قلبی ریوی درگذشت. | ||
بانکی نخستین کشف گلدوین در اروپای شرقی بود که بدل به پولسازترین ستارۀ تحت قرارداد این تهیهکننده در اواسط و اواخر دهۀ ۱۹۲۰ شد (دومی آنا استن<ref>Anna Sten</ref> نتوانست موفقیتی به دست بیاورد). او بیشتر آراسته بود تا زیبا و از آنجا که بازیاش چندان بارز و اساسی نبود، در فیلمهای صامت موفقتر مینمود. او نه به سبک فاخر اروپایی پولا نگری<ref>Pola Negri</ref>، ملودراماتیک بازی میکرد و نه به سیاق آمریکایی -که بهترین تجسمش [[گلوریا سوانسون]] است- بیش از حد حساس مینمود. جالب اینکه مشهورترین دو فیلم او وقتی ساخته شدند که گلدوین او را به کمپانیهای دیگر قرض داده بود و در هر دو نیز مقابل رودولف والنتینو بازی میکرد: در نقش دختر یک آریستوکرات روسی در ''عقاب''<ref>''Eagle'' </ref> و در نقش رقصندۀ عرب (یاسمین) در ''پسر شیخ''<ref>''The Son of the Sheik'' </ref>، که به نمایش روحیهای آتشین میپردازد. در مجموع، کیفیت بازیگران مرد مقابل او بود که باعث تداوم کارنامۀ -اگرچه کوتاهمدت- دوران صامتش شد. به نظر نمیرسد او به تنهایی میتوانست تماشاگران را به سینما بکشاند. در فیلمهای ناطق اولیه بهرغم لهجۀ غلیظش قادر بود از عهدۀ کار برآید. آخرین نقشش در نسخۀ انگلیسی فیلم آلمانی لوئیس ترنکر<ref>Luis Trenker</ref> به نام ''یاغی''<ref>''The Rebel''</ref> بود. | بانکی نخستین کشف گلدوین در اروپای شرقی بود که بدل به پولسازترین ستارۀ تحت قرارداد این تهیهکننده در اواسط و اواخر دهۀ ۱۹۲۰ شد (دومی آنا استن<ref>Anna Sten</ref> نتوانست موفقیتی به دست بیاورد). او بیشتر آراسته بود تا زیبا و از آنجا که بازیاش چندان بارز و اساسی نبود، در فیلمهای صامت موفقتر مینمود. او نه به سبک فاخر اروپایی پولا نگری<ref>Pola Negri</ref>، ملودراماتیک بازی میکرد و نه به سیاق آمریکایی -که بهترین تجسمش [[گلوریا سوانسون]] است- بیش از حد حساس مینمود. جالب اینکه مشهورترین دو فیلم او وقتی ساخته شدند که گلدوین او را به کمپانیهای دیگر قرض داده بود و در هر دو نیز مقابل رودولف والنتینو بازی میکرد: در نقش دختر یک آریستوکرات روسی در ''عقاب''<ref>''Eagle'' </ref> و در نقش رقصندۀ عرب (یاسمین) در ''پسر شیخ''<ref>''The Son of the Sheik'' </ref>، که به نمایش روحیهای آتشین میپردازد. در مجموع، کیفیت بازیگران مرد مقابل او بود که باعث تداوم کارنامۀ -اگرچه کوتاهمدت- دوران صامتش شد. به نظر نمیرسد او به تنهایی میتوانست تماشاگران را به سینما بکشاند. در فیلمهای ناطق اولیه بهرغم لهجۀ غلیظش قادر بود از عهدۀ کار برآید. آخرین نقشش در نسخۀ انگلیسی فیلم آلمانی لوئیس ترنکر<ref>Luis Trenker</ref> به نام ''یاغی''<ref>''The Rebel''</ref> بود. | ||
برخی از فیلمها | '''برخی از فیلمها''' | ||
* ''فرشتۀ تیره'' (ژرژ فیتزموریس<ref>George Fitzmaurice</ref>- 1925) | |||
* ''عقاب'' (کلارنس براون<ref><bdi>Clarence Leon Brown</bdi></ref>- 1925) | |||
* ''بردن باربارا ورث'' (هنری کینگ<ref><bdi>Henry King</bdi></ref>- 1926) | |||
* ''پسر شیخ'' (ژرژ فیتزموریس- 1926) | |||
* ''شب عشق'' (ژرژ فیتزموریس- 1927) | |||
* ''شعلۀ سحرآمیز'' (هنری کینگ- 1927) | |||
* ''بیدار شدن'' (ویکتور فلمينگ<ref>Victor Fleming</ref>- 1928) | |||
* ''دو عاشق'' (فرد نيبلو<ref>Fred Niblo</ref>- 1928) | |||
* ''خانم دوستداشتنی'' ([[ویکتور شوستروم]]- 1930) | |||
* ''یاغی'' (لوئیس ترنکر- 1932) | |||
---- | ---- |
نسخهٔ ۹ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۰۴
ویلما بانکی (مجارستان 9 ژانویه 1901- امریکا 18 مارس 1991م) (Vilma Bánky)
(نام اصلی: ویلما کونچیکس[۱]) بازیگر مجارستانی و از ستارگان زن هالیوود در نیمۀ دوم دهۀ 1920م، دورۀ فیلمهای صامت. از آنجا که حضور او در سینما مربوط به نخستین دهههای شکلگیری این صنعت است، از حدود 25 فیلمی که در آنها ایفای نقش کرده، تنها چند فیلم معدود، بهطور کامل باقی ماندهاند.
در مدرسۀ سینمایی بوداپست تحصیل کرد. طی سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۲۵ در فیلمهای مجاری، اتریشی و فرانسوی بازی میکرد. در ۱۹۲۵ ساموئل گلدوین که در بوداپست بود، او را کشف کرد، به هالیوود برد و تبلیغات کمپانی، او را به عنوان «راپسودی مجاری[۲]» معرفی کرد. از همین سال صعود برقآسایَش را به مقام ستارۀ سینمای صامت آغاز کرد. با ظاهری آراسته و اثیری، کارنامهای چشمگیر در نقشهای مقابل ستارگانی مثل رودولف والنتینو، گری کوپر و رونالد کولمن داشت، ولی با ظهور سینمای ناطق عملاً از سینما کناره گرفت. در ۱۹۲۷ با رود لا روکِ[۳] بازیگر ازدواج کرد و آن دو تا زمان مرگ لا روک در ۱۹۶۹م با هم زندگی کردند و خود بانکی در سن 90 سالگی بر اثر نارسایی قلبی ریوی درگذشت.
بانکی نخستین کشف گلدوین در اروپای شرقی بود که بدل به پولسازترین ستارۀ تحت قرارداد این تهیهکننده در اواسط و اواخر دهۀ ۱۹۲۰ شد (دومی آنا استن[۴] نتوانست موفقیتی به دست بیاورد). او بیشتر آراسته بود تا زیبا و از آنجا که بازیاش چندان بارز و اساسی نبود، در فیلمهای صامت موفقتر مینمود. او نه به سبک فاخر اروپایی پولا نگری[۵]، ملودراماتیک بازی میکرد و نه به سیاق آمریکایی -که بهترین تجسمش گلوریا سوانسون است- بیش از حد حساس مینمود. جالب اینکه مشهورترین دو فیلم او وقتی ساخته شدند که گلدوین او را به کمپانیهای دیگر قرض داده بود و در هر دو نیز مقابل رودولف والنتینو بازی میکرد: در نقش دختر یک آریستوکرات روسی در عقاب[۶] و در نقش رقصندۀ عرب (یاسمین) در پسر شیخ[۷]، که به نمایش روحیهای آتشین میپردازد. در مجموع، کیفیت بازیگران مرد مقابل او بود که باعث تداوم کارنامۀ -اگرچه کوتاهمدت- دوران صامتش شد. به نظر نمیرسد او به تنهایی میتوانست تماشاگران را به سینما بکشاند. در فیلمهای ناطق اولیه بهرغم لهجۀ غلیظش قادر بود از عهدۀ کار برآید. آخرین نقشش در نسخۀ انگلیسی فیلم آلمانی لوئیس ترنکر[۸] به نام یاغی[۹] بود.
برخی از فیلمها
- فرشتۀ تیره (ژرژ فیتزموریس[۱۰]- 1925)
- عقاب (کلارنس براون[۱۱]- 1925)
- بردن باربارا ورث (هنری کینگ[۱۲]- 1926)
- پسر شیخ (ژرژ فیتزموریس- 1926)
- شب عشق (ژرژ فیتزموریس- 1927)
- شعلۀ سحرآمیز (هنری کینگ- 1927)
- بیدار شدن (ویکتور فلمينگ[۱۳]- 1928)
- دو عاشق (فرد نيبلو[۱۴]- 1928)
- خانم دوستداشتنی (ویکتور شوستروم- 1930)
- یاغی (لوئیس ترنکر- 1932)