قصه‌های کیش (اپیزود سوم): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
'''خلاصۀ داستان'''
'''خلاصۀ داستان'''


مردی كه تنها یک در خانه با پلاک برایش باقی مانده، آن را بر پشتش حمل می‌كند. یک پستچی سوار بر دوچرخه خودش را به او می‌رساند و در می‌زند. مرد در را باز می‌كند و پستچی به او می‌گوید كه نامه دارد. مرد كه سواد ندارد، از او می‌خواهد تا نامه را برایش بخواند. نامه را جوانی فرستاده كه دختر مرد را با برقع در بازار دیده و عاشقش شده و می‌خواهد با او ازدواج كند. مرد نامه را می‌گیرد و پاره می‌كند؛ در را می‌بندد و دوباره راه می‌افتد. دختری با برقع و یک بزغاله خودش را به مرد می‌رساند. سپس چند نوازندۀ محلی از راه می‌رسند. مرد خسته از حمل در، لحظه‌ای می‌ایستد و استراحت می‌كند. گروه نوازندگان از او می‌پرسند كه آیا این حوالی مراسم عروسی یا عزاداری برقرار نیست؟ و جواب منفی می‌شنوند. مرد دوباره راه می‌افتد و دختر و بزغاله هم به دنبالش می‌روند.
مردی كه تنها یک در خانه با پلاک برایش باقی مانده، آن را بر پشتش حمل می‌كند. یک پستچی سوار بر دوچرخه خودش را به او می‌رساند و در می‌زند. مرد در را باز می‌كند و پستچی به او می‌گوید كه نامه دارد. مرد كه سواد ندارد، از او می‌خواهد تا نامه را برایش بخواند. نامه را جوانی فرستاده كه دختر مرد را با برقع در بازار دیده و عاشقش شده و می‌خواهد با او ازدواج كند. مرد نامه را می‌گیرد و پاره می‌كند؛ در را می‌بندد و دوباره راه می‌افتد. دختری با برقع و یک بزغاله خودش را به مرد می‌رساند. سپس چند نوازندۀ محلی از راه می‌رسند. مرد خسته از حمل در، لحظه‌ای می‌ایستد و استراحت می‌كند. گروه نوازندگان از او می‌پرسند كه آیا این حوالی مراسم عروسی یا عزاداری برقرار نیست. و جواب منفی می‌شنوند. مرد دوباره راه می‌افتد و دختر و بزغاله هم به دنبالش می‌روند.





نسخهٔ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۶

(در: اپیزود سوم قصه‌های کیش) فیلم کوتاهی به کارگردانی و نویسندگی محسن مخملباف، تولید سال 1377ش. این فیلم کوتاه بخش سوم اثری اپیزودیک به کارگردانی ناصر تقوایی، ابوالفضل جلیلی و محسن مخملباف است. عنوان اپیزود اول قصه‌های کیش، «کشتی یونانی» (ناصر تقوایی) و اپیزود دوم، «سفارش» (ابوالفضل جلیلی) است. قصه‌های کیش در بخش مسابقۀ جشنواره‌های معتبری چون کن (دورۀ پنجاه و دوم)، لا روشل و توکیو حضور داشته است.

زمان این اپیزود: 23 دقیقه


خلاصۀ داستان

مردی كه تنها یک در خانه با پلاک برایش باقی مانده، آن را بر پشتش حمل می‌كند. یک پستچی سوار بر دوچرخه خودش را به او می‌رساند و در می‌زند. مرد در را باز می‌كند و پستچی به او می‌گوید كه نامه دارد. مرد كه سواد ندارد، از او می‌خواهد تا نامه را برایش بخواند. نامه را جوانی فرستاده كه دختر مرد را با برقع در بازار دیده و عاشقش شده و می‌خواهد با او ازدواج كند. مرد نامه را می‌گیرد و پاره می‌كند؛ در را می‌بندد و دوباره راه می‌افتد. دختری با برقع و یک بزغاله خودش را به مرد می‌رساند. سپس چند نوازندۀ محلی از راه می‌رسند. مرد خسته از حمل در، لحظه‌ای می‌ایستد و استراحت می‌كند. گروه نوازندگان از او می‌پرسند كه آیا این حوالی مراسم عروسی یا عزاداری برقرار نیست. و جواب منفی می‌شنوند. مرد دوباره راه می‌افتد و دختر و بزغاله هم به دنبالش می‌روند.


برخی از بازیگران و عوامل تولید

نویسنده: محسن مخملباف

تهیه‌کننده: سازمان منطقۀ آزاد كیش

تدوینگر: میثم مخملباف

مدیر فیلمبرداری: محمد احمدی

طراح صحنه و لباس: محسن مخملباف

صدابردار: نظام‌الدین کیایی

صداگذار: بهروز شهامت

بازیگران: محمد بنهان؛ نوریه ماهیگیران؛ سلطان ایرونی‌نژاد؛ بلال ایرونی‌نژاد؛ غلامرضا فرج‌زاده