بیخود و بیجهت (فیلم): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
مدت فیلم: 90 دقیقه | مدت فیلم: 90 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
ماجرای فیلم در روز عید غدیر میگذرد و داستان زنی به نام الهه (با بازی [[نگار جواهریان]]) است که با شوهرش فرهاد ([[احمد مهرانفر]]) اثاثیۀ خود را به منزل یکی از دوستان شوهر یعنی محسن توتونچی و مژگان ([[رضا عطاران]] و [[پانته آ بهرام (تهران ۱۳۴۸ش)|پانتهآ بهرام]]) آوردهاند و قرار است عروسیشان را شب عید، در همین منزل برگزار کنند. اما مشکل آنجاست که منزل محسن و مژگان هنوز آماده نشده و آنها اگرچه اثاثیه را بار کامیون کردهاند، اما نمیدانند آن را کجا باید ببرند. رانندۀ کامیون هم میخواهد زودتر از شر بارها خلاص شده به گرفتاریهایش برسد. جر و بحثهای دو زن بالا میگیرد. مژگان یک زن مدرن است که در یکسوم ابتدایی فیلم در حال رنگ کردن موی خویش است و از سوی دیگر الهه یک زن چادری است که مثل خانم معلمها حرف میزند. ساعتی بعد که مادر الهه برای بار دوم به آنجا میآید و مراسم عروسی را به سبب آماده نبودن خانه منحل میکند الهه به او خبر میدهد که باردار است و اگر عروسیشان به تأخیر بیفتد بچهشان به دنیا خواهد آمد. |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۳
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی عبدالرضا کاهانی، تولید سال 1390ش. این فیلم کمدی پس از ۷ ماه مجوز اکران گرفت، ولی برای اکران به مشکلاتی برخورد. فیلم نخستین بار در سیامین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. سپس از ۸ آذر ۱۳۹۱ در سینماهای کشور اکران و بعد از چندروز از نمایشش در قم و سینماهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی ممانعت به عمل آمد. به دنبال این اتفاق، کاهانی خود جلوی اکران فیلم را در سینماهای محدود گرفت. بیخود و بیجهت در سال 1391 به عنوان فیلم منتخب منتقدان و نویسندگان مجلۀ فیلم انتخاب گردیده و به این دلیل از عبدالرضا کاهانی تقدیر شده است. فیلم اگرچه پر از صحنههای شلوغ و آشفته است، اما توانمندی کاهانی در ایجاد موقعیتهای کمیک و شوخیهای کلامی شخصیتها بیخود و بیجهت را به اثری موفق و سرگرمکننده تبدیل کرده است.
مدت فیلم: 90 دقیقه
خلاصۀ داستان
ماجرای فیلم در روز عید غدیر میگذرد و داستان زنی به نام الهه (با بازی نگار جواهریان) است که با شوهرش فرهاد (احمد مهرانفر) اثاثیۀ خود را به منزل یکی از دوستان شوهر یعنی محسن توتونچی و مژگان (رضا عطاران و پانتهآ بهرام) آوردهاند و قرار است عروسیشان را شب عید، در همین منزل برگزار کنند. اما مشکل آنجاست که منزل محسن و مژگان هنوز آماده نشده و آنها اگرچه اثاثیه را بار کامیون کردهاند، اما نمیدانند آن را کجا باید ببرند. رانندۀ کامیون هم میخواهد زودتر از شر بارها خلاص شده به گرفتاریهایش برسد. جر و بحثهای دو زن بالا میگیرد. مژگان یک زن مدرن است که در یکسوم ابتدایی فیلم در حال رنگ کردن موی خویش است و از سوی دیگر الهه یک زن چادری است که مثل خانم معلمها حرف میزند. ساعتی بعد که مادر الهه برای بار دوم به آنجا میآید و مراسم عروسی را به سبب آماده نبودن خانه منحل میکند الهه به او خبر میدهد که باردار است و اگر عروسیشان به تأخیر بیفتد بچهشان به دنیا خواهد آمد.