سایه‌های بلند باد (فیلم سینمایی): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


مدت فیلم: 111 دقیقه
مدت فیلم: 111 دقیقه
'''خلاصۀ داستان'''
مترسکی با چهره‌ای سفید و دو دست چوبی، که دو پرنده به آن آویزان است، در کشتزار است. عبدالله (با بازی فرامرز قریبیان)، که تنها رانندۀ روستا است، روی چهرۀ سفید مترسک چشم و دهان و بینی می‌کشد و کلاه خود را سر آن می‌گذارد. صبح روز بعد پیرزنی به نام ننه صغری در مواجهه با مترسک از هوش می‌رود. ننه صغری را که حالتی سرسامی دارد به شهر می‌برند. شبی تقی آبیار ([[حسین کسبیان (تهران ۱۳۱۲ـ۱۳۸۵ش)|حسین کسبیان]]) در مواجهه با مترسک به حال و روز پیرزن می‌افتد و او را نیز همراه همسرش برای مداوا با مینی‌بوس عبدالله به شهر می‌فرستند. شبی دیگر نرگس (آتش خیر) نامزد عبدالله و دختر کدخدا، از خانه بیرون می‌رود و بامداد روز بعد او را با جامۀ سپید کنار مترسک می‌یابند. محمد ([[سعید نیک‌پور]])، مدیر و آموزگار مدرسه، از عبدالله می‌خواهد که فکری به حال اهالی بکنند. عاقبت یک شب عبدالله شرط می‌بندد که مترسک را از بین خواهد برد. ظاهراً عبدالله در مواجهه با مترسک پایش زخم برمی‌دارد و می‌میرد. عبدالله را کنار مترسک به خاک می‌سپارند و جز آموزگار همه سر قبر او حضور می‌یابند.

نسخهٔ ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۲

فرامرز قریبیان در صحنه‌ای از فیلم
فرامرز قریبیان در صحنه‌ای از فیلم

سومین فیلم بلند سینمایی بهمن‌ فرمان‌آرا در مقام کارگردان، تولید سال 1353ش. فرمان‌آرا این اثر را بر اساس داستان معصوم اول از هوشنگ گلشیری و با همکاری او در نگارش فیلمنامه ساخته است. فیلم در زمان اعتراضات و تظاهرات مردم ایران علیه حکومت پهلوی ساخته شده و در بیانی نمادین نگاهی معترضانه به رژیم و حاکمان مستبد دارد، برای همین در زمان حکومت پهلوی توقیف شد و بعد از انقلاب نیز به دلیل نگاه آسیب‌شناسانه به دین و آیین‌های دینی به نمایش درنیامد. نقش اصلی سایه‌های بلند باد را فرامرز قریبیان بازی کرده است. سایه‌های بلند باد نسبت به آیین‌های خرافی نقدهای بسیاری دارد و در پس تصویرسازی سوررئالیستی و بیان نمادینش انحطاط و نابودی انسانی، جامعه‌ای وامانده و نقد فلسفۀ پرستش را به نمایش درآورده است.

مدت فیلم: 111 دقیقه


خلاصۀ داستان

مترسکی با چهره‌ای سفید و دو دست چوبی، که دو پرنده به آن آویزان است، در کشتزار است. عبدالله (با بازی فرامرز قریبیان)، که تنها رانندۀ روستا است، روی چهرۀ سفید مترسک چشم و دهان و بینی می‌کشد و کلاه خود را سر آن می‌گذارد. صبح روز بعد پیرزنی به نام ننه صغری در مواجهه با مترسک از هوش می‌رود. ننه صغری را که حالتی سرسامی دارد به شهر می‌برند. شبی تقی آبیار (حسین کسبیان) در مواجهه با مترسک به حال و روز پیرزن می‌افتد و او را نیز همراه همسرش برای مداوا با مینی‌بوس عبدالله به شهر می‌فرستند. شبی دیگر نرگس (آتش خیر) نامزد عبدالله و دختر کدخدا، از خانه بیرون می‌رود و بامداد روز بعد او را با جامۀ سپید کنار مترسک می‌یابند. محمد (سعید نیک‌پور)، مدیر و آموزگار مدرسه، از عبدالله می‌خواهد که فکری به حال اهالی بکنند. عاقبت یک شب عبدالله شرط می‌بندد که مترسک را از بین خواهد برد. ظاهراً عبدالله در مواجهه با مترسک پایش زخم برمی‌دارد و می‌میرد. عبدالله را کنار مترسک به خاک می‌سپارند و جز آموزگار همه سر قبر او حضور می‌یابند.