آقا نجفی اصفهانی، محمدتقی (اصفهان ۱۲۶۲ـ۱۳۳۲ق): تفاوت میان نسخهها
جز (Added English title to display title and first line) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
Agha Najafi Esfahani, Mohammad Taghi | آقا نجفیِ اصفهانی، محمّدتقی (اصفهان ۱۲۶۲ـ۱۳۳۲ق) Agha Najafi Esfahani, Mohammad Taghi | ||
<br />{{جعبه زندگینامه | |||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =محمدتقی آقا نجفی اصفهانی | |عنوان =محمدتقی آقا نجفی اصفهانی | ||
|نام = | |نام = | ||
خط ۳۰: | خط ۲۸: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}} | }}[[File:10151500.jpg|thumb|آقا نجفيِ اصفهاني، محمّدتقي]] | ||
مجتهد ایرانی. فرزند شیخ محمدباقر و از نوادگان شیخ محمدتقی رازی، صاحب ''هدایةالمسترشدین''، بود. نیاهای او از مردم اَیْوانِکَی ورامین بودند. او نخست نزد پدرش در اصفهان، که از عالمان روزگار خود بود، و سپس در نجف نزد عالمانی چون میرزا محمدحسن شیرازی و شیخ مهدی کاشِفالغِطاء و شیخ راضی نجفی درس خواند و به درجۀ اجتهاد رسید. آنگاه به زادگاهش بازگشت و در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت. قدرت حافظه، نکتهگویی، سخاوت و شجاعت او را ستودهاند. وی همواره با ظِلُالسُّلطان، حاکم اصفهان، درگیر بود. آقا نجفی در ۱۳۱۵ق درپی درخواست «انجمن شرقی»، حکم تحریم کالاهای فرنگی را در اصفهان صادر کرد. برای جلوگیری از دامنۀ نفوذ و نیز بیباکی او در اجرای حدود شرعی، یکبار به فرمان [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه قاجار]] و بار دیگر در ۱۳۲۱ق به فرمان [[مظفر الدین شاه قاجار|مظفرالدین شاه قاجار]] به تهران احضار شد، اما هر دوبار، از بیم توسعۀ نفوذش در پایتخت، او را به اصفهان بازگرداندند. آقا نجفی در جنبش تنباکو از آغازگران این مبارزه بود | مجتهد ایرانی. فرزند شیخ محمدباقر و از نوادگان شیخ محمدتقی رازی، صاحب ''هدایةالمسترشدین''، بود. نیاهای او از مردم اَیْوانِکَی ورامین بودند. او نخست نزد پدرش در اصفهان، که از عالمان روزگار خود بود، و سپس در نجف نزد عالمانی چون میرزا محمدحسن شیرازی و شیخ مهدی کاشِفالغِطاء و شیخ راضی نجفی درس خواند و به درجۀ اجتهاد رسید. آنگاه به زادگاهش بازگشت و در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت. قدرت حافظه، نکتهگویی، سخاوت و شجاعت او را ستودهاند. وی همواره با ظِلُالسُّلطان، حاکم اصفهان، درگیر بود. آقا نجفی در ۱۳۱۵ق درپی درخواست «انجمن شرقی»، حکم تحریم کالاهای فرنگی را در اصفهان صادر کرد. برای جلوگیری از دامنۀ نفوذ و نیز بیباکی او در اجرای حدود شرعی، یکبار به فرمان [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه قاجار]] و بار دیگر در ۱۳۲۱ق به فرمان [[مظفر الدین شاه قاجار|مظفرالدین شاه قاجار]] به تهران احضار شد، اما هر دوبار، از بیم توسعۀ نفوذش در پایتخت، او را به اصفهان بازگرداندند. آقا نجفی در جنبش تنباکو از آغازگران این مبارزه بود. | ||
<br /> | از آثار اوست: ''الاجتهادُ و التَّقلید''؛ ''اسرارُ الآیات''؛ ''اسرارُ الْاَحکام''؛ ''اسرارُ الشَّریعه''؛ ''بَحرُ الْحَقایق''. | ||
----<br /> | |||
[[Category:دین اسلام]] | [[Category:دین اسلام]] | ||
[[Category:روحانیون و علمای برجسته]] | [[Category:روحانیون و علمای برجسته]] | ||
[[Category:فقه و اصول و احکام]] | [[Category:فقه و اصول و احکام]] |
نسخهٔ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۳
آقا نجفیِ اصفهانی، محمّدتقی (اصفهان ۱۲۶۲ـ۱۳۳۲ق) Agha Najafi Esfahani, Mohammad Taghi
محمدتقی آقا نجفی اصفهانی | |
---|---|
زادروز |
اصفهان ۱۲۶۲ق |
درگذشت | ۱۳۳۲ق |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | روحانی |
آثار | الاجتهاد و التقلید؛ اسرار الشریعه |
گروه مقاله | دین اسلام |
خویشاوندان سرشناس | شیخ محمدباقر (پدر)، شیخ محمدتقی رازی (جد) |
مجتهد ایرانی. فرزند شیخ محمدباقر و از نوادگان شیخ محمدتقی رازی، صاحب هدایةالمسترشدین، بود. نیاهای او از مردم اَیْوانِکَی ورامین بودند. او نخست نزد پدرش در اصفهان، که از عالمان روزگار خود بود، و سپس در نجف نزد عالمانی چون میرزا محمدحسن شیرازی و شیخ مهدی کاشِفالغِطاء و شیخ راضی نجفی درس خواند و به درجۀ اجتهاد رسید. آنگاه به زادگاهش بازگشت و در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت. قدرت حافظه، نکتهگویی، سخاوت و شجاعت او را ستودهاند. وی همواره با ظِلُالسُّلطان، حاکم اصفهان، درگیر بود. آقا نجفی در ۱۳۱۵ق درپی درخواست «انجمن شرقی»، حکم تحریم کالاهای فرنگی را در اصفهان صادر کرد. برای جلوگیری از دامنۀ نفوذ و نیز بیباکی او در اجرای حدود شرعی، یکبار به فرمان ناصرالدین شاه قاجار و بار دیگر در ۱۳۲۱ق به فرمان مظفرالدین شاه قاجار به تهران احضار شد، اما هر دوبار، از بیم توسعۀ نفوذش در پایتخت، او را به اصفهان بازگرداندند. آقا نجفی در جنبش تنباکو از آغازگران این مبارزه بود.
از آثار اوست: الاجتهادُ و التَّقلید؛ اسرارُ الآیات؛ اسرارُ الْاَحکام؛ اسرارُ الشَّریعه؛ بَحرُ الْحَقایق.