آیه امانت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
آیۀ امانت  
آیۀ امانت  


<br>در [[قرآن]]، [[احزاب، سوره|سورۀ احزاب]]، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانسته‌اند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کرده‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر ''المیزان'' آن را ولایت و سرپرستی الهی می‌داند که آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که می‌تواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.
<br>در [[قرآن]]، [[احزاب، سوره|سورۀ احزاب]]، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانسته‌اند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کرده‌اند. [[علامه طباطبایی]] در تفسیر ''المیزان'' آن را ولایت و سرپرستی الهی می‌داند که آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که می‌تواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.
----
----



نسخهٔ ‏۱۴ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۹


آیۀ امانت


در قرآن، سورۀ احزاب، آیۀ ۷۲: «ما امانت [خویش] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، ولی از پذیرفتن سرباز زدند و از آن هراسیدند و انسان آن را پذیرفت، که او ستمکاری نادان بود». برخی امانت را موهبت عقل و برخی دیگر آن را قوۀ اختیار دانسته‌اند؛ عرفا آن را به عشق و بعضی حکما به عقل و معرفت تعبیر کرده‌اند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آن را ولایت و سرپرستی الهی می‌داند که آسمان‌ها، زمین و کوه‌ها با همۀ بزرگی استعداد حمل آن را ندارند و در این کمال هیچ موجودی شریک انسان نیست. تنها آدمی است که می‌تواند در سایه اعتقادات حق و اعمال شایسته و سلوک طریقه کمال از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا یابد و خداوند او را برای خود خالص و در مقام قرب خود مستقر گرداند. در این حال، تنها خداوند سرپرست امور اوست و جز ولایت الهی هیچ موجودی از آسمان و زمین در امور او دخالت ندارد.