خور و بیابانک، شهرستان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
خور و بیابانک، شهرستان (County) Khur and Biabanak | خور و بیابانک، شهرستان (County) Khur and Biabanak | ||
شرقیترین شهرستان [[اصفهان، استان|استان اصفهان]]، در مجاورت [[خراسان جنوبی، استان|خراسان جنوبی]]، در نواحی مرکزی [[ایران]]، به مرکزیت اداری [[خور، شهر|شهر خور]]. در سال 1388ش، بنابر مصوبۀ هیأت دولت در جلسۀ 31 خرداد همان سال، با انتزاع بخش خور و بیابانک از [[نایین، شهرستان|شهرستان نایین]] ایجاد شده است. اگرچه با توجه به شواهد متعدد باستانشناختی، تاریخی و زبانشناختی سابقۀ روستانشینی در این منطقه به سدههای 2 و 3پم میرسد، اما کاربرد این نامها (خور و بیابانک) برای منطقه به دورۀ [[صفویه]] و پس از آن برمیگردد. نام خور برگرفته از واژۀ خورشید است. همچنین در اصطلاح جغرافیایی، این واژه به سواحل کمعمق اطلاق میشود. واژۀ بیابانک نیز اصطلاحی جغرافیایی و به معنای بیابانِ کوچک یا نیمهکویر است. در منابع اسلامی سدۀ 4ق نام چند روستای منطقۀ بیابان/بیابانک ذکر شده است: جرمق/ گرمه/ کرمه ([[جندق]] کنونی)، بیادق/ بیاذق/ پیاده (روستای بیاضه کنونی)، و ارابه. در این دوره [[اسماعیلیان]] در منطقۀ بیابانک پایگاه (دژ) داشتند. [[یاقوت حموی، شهاب الدین (آناتولی۵۷۵ـ حلب ۶۲۶ق)|یاقوت حموی]] و [[حمدالله مستوفی]] در سدههای 7 و 8ق از این ناحیه به اعتبار شهر جرمق که به خاطر واقع بودن در مسیر اصفهان به نیشابور اعتبار و اهمیت داشته یاد کردهاند. از بیابانک پس از این تا دورۀ [[عباس صفوی اول|شاه عباس اول]] دیگر نشانی در منابع نیست. به دستور شاه عباس (که خود ضمن گذر از جرمق به مشهد سفر کرده بود) ستونهای آجری در ریگزارهای بیابانک برای راهنمایی مسافران ساخته شد که برخی از آنها هنوز باقی مانده است. تا دورۀ [[قاجاریه، سلسله|قاجار]]، منطقۀ بیابانک از توابع [[طبس، شهرستان|طبس]] ([[خراسان]] یا [[یزد، استان|یزد]]) بود. جندق و بیابانک تا اواخر حکومت [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلیشاه قاجار]] جزو یزد بود. در دورۀ [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصری]] جندق و بیابانک به قرای سبعه معروف بود. در 1240ق تابع ایالت کومس/ [[قومس، ناحیه قدیم|قومس]] (دامغان و سمنان) و در 1337ق تابع ایالت خراسان و سیستان شد. خور و بیابانک از 1301 تا 1306ش ولایتی مستقل بود و دوباره در همین سال اخیر تا 1327ش جزو ایالت یزد شد. در 1327ش یکی از بخشهای تشکیلدهندۀ شهرستان نایین در استان اصفهان بود. آبادی خور (به منزلۀ مرکز اداری بخش خور و بیابانک) در 1341ش به شهر ارتقاء یافت. در 1345ش بخش خور و بیابانک مشتمل بر جندق و ناحیۀ بیابانک بود. در خرداد 1369ش، دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان، در بخش خور و بیابانک، در شهرستان نایین تشکیل شد. در سال 1374ش، آبادی جندق به شهر تبدیل شد. و نهایتاً خور و بیابانک در سال 1388ش به شهرستان ارتقاء یافت. آبادی فرخی که در زمرۀ قرای سبعۀ دورۀ ناصری بوده نیز در اواخر سال 1388ش به شهر ارتقاء یافته است. | شرقیترین شهرستان [[اصفهان، استان|استان اصفهان]]، در مجاورت [[خراسان جنوبی، استان|خراسان جنوبی]]، در نواحی مرکزی [[ایران]]، به مرکزیت اداری [[خور، شهر|شهر خور]]. در سال 1388ش، بنابر مصوبۀ هیأت دولت در جلسۀ 31 خرداد همان سال، با انتزاع بخش خور و بیابانک از [[نایین، شهرستان|شهرستان نایین]] ایجاد شده است. اگرچه با توجه به شواهد متعدد باستانشناختی، تاریخی و زبانشناختی سابقۀ روستانشینی در این منطقه به سدههای 2 و 3پم میرسد، اما کاربرد این نامها (خور و بیابانک) برای منطقه به دورۀ [[صفویه]] و پس از آن برمیگردد. نام خور برگرفته از واژۀ خورشید است. همچنین در اصطلاح جغرافیایی، این واژه به سواحل کمعمق اطلاق میشود. واژۀ بیابانک نیز اصطلاحی جغرافیایی و به معنای بیابانِ کوچک یا نیمهکویر است. در منابع اسلامی سدۀ 4ق نام چند روستای منطقۀ بیابان/بیابانک ذکر شده است: جرمق/ گرمه/ کرمه ([[جندق]] کنونی)، بیادق/ بیاذق/ پیاده (روستای بیاضه کنونی)، و ارابه (روستای ایراج کنونی). در این دوره [[اسماعیلیان]] در منطقۀ بیابانک پایگاه (دژ) داشتند. [[یاقوت حموی، شهاب الدین (آناتولی۵۷۵ـ حلب ۶۲۶ق)|یاقوت حموی]] و [[حمدالله مستوفی]] در سدههای 7 و 8ق از این ناحیه به اعتبار شهر جرمق که به خاطر واقع بودن در مسیر اصفهان به نیشابور اعتبار و اهمیت داشته یاد کردهاند. از بیابانک پس از این تا دورۀ [[عباس صفوی اول|شاه عباس اول]] دیگر نشانی در منابع نیست. به دستور شاه عباس (که خود ضمن گذر از جرمق به مشهد سفر کرده بود) ستونهای آجری در ریگزارهای بیابانک برای راهنمایی مسافران ساخته شد که برخی از آنها هنوز باقی مانده است. تا دورۀ [[قاجاریه، سلسله|قاجار]]، منطقۀ بیابانک از توابع [[طبس، شهرستان|طبس]] ([[خراسان]] یا [[یزد، استان|یزد]]) بود. جندق و بیابانک تا اواخر حکومت [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلیشاه قاجار]] جزو یزد بود. در دورۀ [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصری]] جندق و بیابانک به قرای سبعه معروف بود. در 1240ق تابع ایالت کومس/ [[قومس، ناحیه قدیم|قومس]] (دامغان و سمنان) و در 1337ق تابع ایالت خراسان و سیستان شد. خور و بیابانک از 1301 تا 1306ش ولایتی مستقل بود و دوباره در همین سال اخیر تا 1327ش جزو ایالت یزد شد. در 1327ش یکی از بخشهای تشکیلدهندۀ شهرستان نایین در استان اصفهان بود. آبادی خور (به منزلۀ مرکز اداری بخش خور و بیابانک) در 1341ش به شهر ارتقاء یافت. در 1345ش بخش خور و بیابانک مشتمل بر جندق و ناحیۀ بیابانک بود. در خرداد 1369ش، دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان، در بخش خور و بیابانک، در شهرستان نایین تشکیل شد. در سال 1374ش، آبادی جندق به شهر تبدیل شد. و نهایتاً خور و بیابانک در سال 1388ش به شهرستان ارتقاء یافت. آبادی فرخی که در زمرۀ قرای سبعۀ دورۀ ناصری بوده نیز در اواخر سال 1388ش به شهر ارتقاء یافته است. یغمای جندقی و حبیب یغمایی از نامداران این شهرستانند. | ||
شهرستان کنونی خور و بیابانک متشکل است از 1 بخش، 3 دهستان (با بیش از 30 روستا؛ 16 روستای با جمعیت بیشتر از 20 خانوار و دارای دهداری) و 3 شهر: بخش مرکزی مشتمل بر دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان و شهرهای خور، جندق و فرخی. براساس سرشماری سراسری سال 1395ش، جمعیت این شهرستان 19,761نفر بوده که از این مقدار بیش از 72درصد شهرنشین و حدود 27درصد ساکن نقاط روستایی بودهاند. شهرستان خور و بیابانک در غرب با شهرستان نایین، در جنوب به استان یزد (شهرستان اردکان)، در شرق به استان خراسان جنوبی (شهرستان طبس)، و در شمال با استان سمنان (شهرستانهای شاهرود و دامغان) محدود شده است. | شهرستان کنونی خور و بیابانک متشکل است از 1 بخش، 3 دهستان (با بیش از 30 روستا؛ 16 روستای با جمعیت بیشتر از 20 خانوار و دارای دهداری) و 3 شهر: بخش مرکزی مشتمل بر دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان و شهرهای خور، جندق و فرخی. براساس سرشماری سراسری سال 1395ش، جمعیت این شهرستان 19,761نفر بوده که از این مقدار بیش از 72درصد شهرنشین و حدود 27درصد ساکن نقاط روستایی بودهاند. شهرستان خور و بیابانک در غرب با شهرستان نایین، در جنوب به استان یزد (شهرستان اردکان)، در شرق به استان خراسان جنوبی (شهرستان طبس)، و در شمال با استان سمنان (شهرستانهای شاهرود و دامغان) محدود شده است. | ||
شهرستان خور و بیابانک با وسعتی در حدود 11670کیلومتر مربع و ارتفاع 830متر (در مرکز آن)، به دلیل قرار داشتن نواحی شمالی، شرقی و مرکزی آن در گسترۀ دشت کویر (کویر مرکزی ایران)، از لحاظ اقلیمی جزو نواحی بیابانی (با آبوهوای گرم و خشک) است. بیشتر زمینهای شهرستان دشت و مناطق تپهماهوری است. ارتفاعات آن در شمار کوههای پراکندۀ مرکزی ایران در جانب جنوبی کویر نمکند که از شرق کاشان تا خور و به سمت جنوب تا انارک امتداد دارند. از مهمترین کوههای خور و بیابانک به بیاضه (حدوداً 2330متر) و رشیدکوه (حدوداً 2075متر) میتوان اشاره کرد. در سطح شهرستان، رود دائمی جریان ندارد، اما چند رود فصلی و جویبارهای کمآبی به نام شوراب در آن جاری است که شورابهای فرخی و امیرآباد مهمترین آنهاست. با وجود تمرکز جمعیت خور و بیابانک در سه شهر این شهرستان، اقتصاد مردم آن برپایۀ دامداری، کشاورزی، باغداری و صنایع دستی (خاصه قالیبافی) استوار است. مهمترین محصول شهرستان خرماست و پس از آن گندم، جو، پنبه، روناس، پسته، پیاز، انار و آفتابگردان. آب کشاورزی و آشامیدنی خور و بیابانک از طریق قنات و چاه تأمین میشود. به دلیل بیابانی بودن، عمدۀ آبادیهای خور و بیابانک در کنار و اطراف مظهر چشمهها و قناتها بنا شدهاند. | |||
---- | ---- | ||
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۴
خور و بیابانک، شهرستان (County) Khur and Biabanak
شرقیترین شهرستان استان اصفهان، در مجاورت خراسان جنوبی، در نواحی مرکزی ایران، به مرکزیت اداری شهر خور. در سال 1388ش، بنابر مصوبۀ هیأت دولت در جلسۀ 31 خرداد همان سال، با انتزاع بخش خور و بیابانک از شهرستان نایین ایجاد شده است. اگرچه با توجه به شواهد متعدد باستانشناختی، تاریخی و زبانشناختی سابقۀ روستانشینی در این منطقه به سدههای 2 و 3پم میرسد، اما کاربرد این نامها (خور و بیابانک) برای منطقه به دورۀ صفویه و پس از آن برمیگردد. نام خور برگرفته از واژۀ خورشید است. همچنین در اصطلاح جغرافیایی، این واژه به سواحل کمعمق اطلاق میشود. واژۀ بیابانک نیز اصطلاحی جغرافیایی و به معنای بیابانِ کوچک یا نیمهکویر است. در منابع اسلامی سدۀ 4ق نام چند روستای منطقۀ بیابان/بیابانک ذکر شده است: جرمق/ گرمه/ کرمه (جندق کنونی)، بیادق/ بیاذق/ پیاده (روستای بیاضه کنونی)، و ارابه (روستای ایراج کنونی). در این دوره اسماعیلیان در منطقۀ بیابانک پایگاه (دژ) داشتند. یاقوت حموی و حمدالله مستوفی در سدههای 7 و 8ق از این ناحیه به اعتبار شهر جرمق که به خاطر واقع بودن در مسیر اصفهان به نیشابور اعتبار و اهمیت داشته یاد کردهاند. از بیابانک پس از این تا دورۀ شاه عباس اول دیگر نشانی در منابع نیست. به دستور شاه عباس (که خود ضمن گذر از جرمق به مشهد سفر کرده بود) ستونهای آجری در ریگزارهای بیابانک برای راهنمایی مسافران ساخته شد که برخی از آنها هنوز باقی مانده است. تا دورۀ قاجار، منطقۀ بیابانک از توابع طبس (خراسان یا یزد) بود. جندق و بیابانک تا اواخر حکومت فتحعلیشاه قاجار جزو یزد بود. در دورۀ ناصری جندق و بیابانک به قرای سبعه معروف بود. در 1240ق تابع ایالت کومس/ قومس (دامغان و سمنان) و در 1337ق تابع ایالت خراسان و سیستان شد. خور و بیابانک از 1301 تا 1306ش ولایتی مستقل بود و دوباره در همین سال اخیر تا 1327ش جزو ایالت یزد شد. در 1327ش یکی از بخشهای تشکیلدهندۀ شهرستان نایین در استان اصفهان بود. آبادی خور (به منزلۀ مرکز اداری بخش خور و بیابانک) در 1341ش به شهر ارتقاء یافت. در 1345ش بخش خور و بیابانک مشتمل بر جندق و ناحیۀ بیابانک بود. در خرداد 1369ش، دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان، در بخش خور و بیابانک، در شهرستان نایین تشکیل شد. در سال 1374ش، آبادی جندق به شهر تبدیل شد. و نهایتاً خور و بیابانک در سال 1388ش به شهرستان ارتقاء یافت. آبادی فرخی که در زمرۀ قرای سبعۀ دورۀ ناصری بوده نیز در اواخر سال 1388ش به شهر ارتقاء یافته است. یغمای جندقی و حبیب یغمایی از نامداران این شهرستانند.
شهرستان کنونی خور و بیابانک متشکل است از 1 بخش، 3 دهستان (با بیش از 30 روستا؛ 16 روستای با جمعیت بیشتر از 20 خانوار و دارای دهداری) و 3 شهر: بخش مرکزی مشتمل بر دهستانهای بیابانک، جندق و نخلستان و شهرهای خور، جندق و فرخی. براساس سرشماری سراسری سال 1395ش، جمعیت این شهرستان 19,761نفر بوده که از این مقدار بیش از 72درصد شهرنشین و حدود 27درصد ساکن نقاط روستایی بودهاند. شهرستان خور و بیابانک در غرب با شهرستان نایین، در جنوب به استان یزد (شهرستان اردکان)، در شرق به استان خراسان جنوبی (شهرستان طبس)، و در شمال با استان سمنان (شهرستانهای شاهرود و دامغان) محدود شده است.
شهرستان خور و بیابانک با وسعتی در حدود 11670کیلومتر مربع و ارتفاع 830متر (در مرکز آن)، به دلیل قرار داشتن نواحی شمالی، شرقی و مرکزی آن در گسترۀ دشت کویر (کویر مرکزی ایران)، از لحاظ اقلیمی جزو نواحی بیابانی (با آبوهوای گرم و خشک) است. بیشتر زمینهای شهرستان دشت و مناطق تپهماهوری است. ارتفاعات آن در شمار کوههای پراکندۀ مرکزی ایران در جانب جنوبی کویر نمکند که از شرق کاشان تا خور و به سمت جنوب تا انارک امتداد دارند. از مهمترین کوههای خور و بیابانک به بیاضه (حدوداً 2330متر) و رشیدکوه (حدوداً 2075متر) میتوان اشاره کرد. در سطح شهرستان، رود دائمی جریان ندارد، اما چند رود فصلی و جویبارهای کمآبی به نام شوراب در آن جاری است که شورابهای فرخی و امیرآباد مهمترین آنهاست. با وجود تمرکز جمعیت خور و بیابانک در سه شهر این شهرستان، اقتصاد مردم آن برپایۀ دامداری، کشاورزی، باغداری و صنایع دستی (خاصه قالیبافی) استوار است. مهمترین محصول شهرستان خرماست و پس از آن گندم، جو، پنبه، روناس، پسته، پیاز، انار و آفتابگردان. آب کشاورزی و آشامیدنی خور و بیابانک از طریق قنات و چاه تأمین میشود. به دلیل بیابانی بودن، عمدۀ آبادیهای خور و بیابانک در کنار و اطراف مظهر چشمهها و قناتها بنا شدهاند.