Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۵٬۳۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
خسرو خورشیدی (۱۳۱۱ش- ) | خسرو خورشیدی (۱۳۱۱ش- ) | ||
[[پرونده:خسرو خورشیدی1.jpg|بندانگشتی|خسرو خورشیدی]] | [[پرونده:خسرو خورشیدی1.jpg|بندانگشتی|خسرو خورشیدی]] | ||
طراح صحنه و لباس تئاتر و سینمای ایران. از سالهای نوجوانی با دیدن طراحیهای ناپلئون سروری و [[خاکدان، ولی الله (باکو ۱۳۰۲ـ۱۳۷۵ش)|ولیالله خاکدان]] در تئاترهای فردوسی و سعدی، به هنر صحنهآرایی علاقهمند شد و برای آموختن آنها تلاش کرد. خورشیدی با نام کوچک ابوالقاسم در تهران متولد شد و پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۴۰ به [[ایتالیا]] رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم و سن جاکومو در رشتههای صحنهآرایی، معماری داخلی و مجسمهسازی فارغالتحصیل شد. مدتی در ایتالیا و [[اتریش]] با گروههای هنری به همکاری پرداخت و سپس در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و با تئو لاو، طراح آلمانی [[تالار رودکی]]، همکاری کرد. در سالهای دههی ۱۳۵۰ در [[دانشکده هنرهای دراماتیک|دانشکدهی هنرهای دراماتیک]] به تدریس مشغول شد و چند شاگرد بااستعداد را تحویل جامعهی هنری داد. تجربهی عملی خورشیدی در طراحی صحنهی تئاتر از سال ۱۳۵۱ و با نمایشنامهی ملاقات با بانوی سالخورده (اثر [[دورنمات، فریدریش (۱۹۲۱ـ۱۹۹۰)|فردریک دورنمات]]) به کارگردانی [[سمندریان، حمید (تهران ۱۳۱۰ ـ۱۳۹۱ش)|حمید سمندریان]] آغاز شد و با نمایشنامههای دیگری همچون خانهی برناردا آلبا (نوشتهی [[فدریکو گارسیا لورکا]])، کی آخرین بار مادرم را دیدی (اثر [[همپتون، کریستوفر (۱۹۴۶)|کریستوفر همپتون]])، سرباز لافزن (اثر پلوتوس)، شش شخصیت در جستوجوی نویسنده (اثر [[پیراندلو، | طراح صحنه و لباس تئاتر و سینمای ایران. از سالهای نوجوانی با دیدن طراحیهای ناپلئون سروری و [[خاکدان، ولی الله (باکو ۱۳۰۲ـ۱۳۷۵ش)|ولیالله خاکدان]] در تئاترهای فردوسی و سعدی، به هنر صحنهآرایی علاقهمند شد و برای آموختن آنها تلاش کرد. خورشیدی با نام کوچک ابوالقاسم در تهران متولد شد و پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۴۰ به [[ایتالیا]] رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم و سن جاکومو در رشتههای صحنهآرایی، معماری داخلی و مجسمهسازی فارغالتحصیل شد. مدتی در ایتالیا و [[اتریش]] با گروههای هنری به همکاری پرداخت و سپس در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و با تئو لاو، طراح آلمانی [[تالار رودکی]]، همکاری کرد. در سالهای دههی ۱۳۵۰ در [[دانشکده هنرهای دراماتیک|دانشکدهی هنرهای دراماتیک]] به تدریس مشغول شد و چند شاگرد بااستعداد را تحویل جامعهی هنری داد. تجربهی عملی خورشیدی در طراحی صحنهی تئاتر از سال ۱۳۵۱ و با نمایشنامهی ملاقات با بانوی سالخورده (اثر [[دورنمات، فریدریش (۱۹۲۱ـ۱۹۹۰)|فردریک دورنمات]]) به کارگردانی [[سمندریان، حمید (تهران ۱۳۱۰ ـ۱۳۹۱ش)|حمید سمندریان]] آغاز شد و با نمایشنامههای دیگری همچون خانهی برناردا آلبا (نوشتهی [[فدریکو گارسیا لورکا]])، کی آخرین بار مادرم را دیدی (اثر [[همپتون، کریستوفر (۱۹۴۶)|کریستوفر همپتون]])، سرباز لافزن (اثر پلوتوس)، شش شخصیت در جستوجوی نویسنده (اثر [[پیراندلو، لوئیجی (۱۸۶۷ـ۱۹۳۶م)|لوییجی پیراندللو]])، جزیرهی بزها (نوشتهی هوگو بتی)، لورانزا چیو (نوشتهی [[موسه، آلفرد دو (۱۸۱۰ـ۱۸۵۷)|آلفرد دو موسه]])، بازی استریندبرگ (اثر فردریک دورنمات)، مرغ دریایی (اثر [[چخوف، آنتون (۱۸۶۰ـ۱۹۰۴)|آنتوان چخوف]])، نیویورک نیویورک (از عباس زاهدی)، انسان نیک سچوان (نوشتهی [[برتولت برشت]]) و جادوگر شهر سیلم (از [[میلر، آرتور (۱۹۱۵ـ۲۰۰۵)|آرتور میلر]]) ادامه یافت. او کارش در تلویزیون را نیز با مجموعهی [[سربداران (تلویزیون)|سربداران]] (۱۳۶۲) شروع کرد و سپس به سینما رفت. از عمدهی فیلمهای سینمایی او در مقام طراح صحنه و لباس است: ''مجسمه'' (۱۳۷۱)، ''لژیون'' (۱۳۷۳)، ''هبوط'' (۱۳۷۴) و ''تابلویی برای عشق'' (۱۳۷۷). | ||
<br /> <!--42181200--> | <br /> <!--42181200--> |
ویرایش