ابراهیم پاشا نوشهری: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|عنوان= | {{جعبه زندگینامه|عنوان=ابراهیم پاشا نوشهری|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=ینیشهر ح ۱۰۷۳ق|تاریخ مرگ=۱۱۴۳ق|دوره زندگی=|ملیت=ترک|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=دولتمرد|شغل و تخصص های دیگر=شاعر و خوشنویس|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=تاریخ جهان|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}} | ||
ابراهیم پاشا نوشهری (ح ۱۰۷۳ـ۱۱۴۳ق)<br> | ابراهیم پاشا نوشهری (ح ۱۰۷۳ـ۱۱۴۳ق)<br> | ||
<p>صدراعظم عثمانی، شاعر و خوشنویس. در | <p>صدراعظم عثمانی، شاعر و خوشنویس. در [[ینی شهر|ینیشهر]] (نوشهر) [[آناتولی]] به دنیا آمد. در ۲۷سالگی، به [[استانبول|استانبول]] رفت. در ۱۱۱۵ق که احمد سوم به پادشاهی رسید، ابراهیم پاشا به خدمت وی درآمد. پس از کشتهشدن صدراعظم علی پاشا چورلیلی در جنگ پترواردین در [[مجارستان|مجارستان]]، برای گزارش جنگ نزد [[سلطان احمد|سلطان احمد]]، به [[ادرنه|ادرنه]] رفت. نخست روزنامهچی یکم و سپس [[میرآخور]] یکم شد و پس از چندی، با سمت وزیری، قائممقام همایونی شد. ابراهیم پاشا کوشید تا سلطان را به صلح وادارد، اما نتوانست بر نفوذ خلیل پاشا صدراعظم غلبه کند. با ازدسترفتن بلگراد، پادشاه متوجه وخامت اوضاع جنگ شد. به همین سبب، خلیل پاشا را از صدارت برکنار کرد و ابراهیم پاشا را به صدارت برگزید. اوضاع نابسامان ایران در پایان حکومت [[صفویه|صفوی]]، ابراهیم پاشا را به فکر دستاندازی به ایران انداخت. با سقوط شاهسلطانحسین، عثمانیها اوضاع را برای یورش به ایران مناسب دیدند و چندین شهر را تصرف کردند. با ظهور نادر، اوضاع به سود ایران تغییر کرد و ایرانیان شهرهای اشغالی را پس گرفتند. پادشاه که تاج و تخت خود را در خطر میدید وی را اعدام کرد. در دورۀ صدارت دوازدهسالۀ ابراهیم پاشا، محمد چلبیزاده سرپرست هیئتی بود که به دربار [[لویی پانزدهم|لوئی پانزدهم]] به فرانسه رفت. حاصل این سفر و مطالعات او کتابی با نام ''سفارتنامه'' بود که چلبیزاده به سفارش ابراهیم پاشا نوشت. او که دولتمردی دانشآموخته بود، با گرفتن فتوا از شیخالاسلام [[افندی، میرزا عبدالله (۱۰۶۷ـ۱۱۳۰ق)|عبدالله افندی]] در مشروعیت فن چاپ، پادشاه را به صدور فرمان برای آوردن صنعت چاپ به کشور واداشت. به سفارش و پشتیبانی او کتاب ۲۴جلدی'''' ''عقدالجمان فی تاریخ اهلالزمان'' بدرالدین محمود عینی و ''جامعالدول'' احمد دده، از عربی و تاریخ ''حبیبالسیر'' [[خواندمیر، غیاث الدین (هرات ۸۸۰ـ دهلی ۹۴۲ق)|خواندمیر]] و ''مطلع سعدین و مجمع بحرین'' [[عبدالرزاق سمرقندی]] از فارسی به ترکی ترجمه شد. از ابراهیم پاشا دارالحدیث، کتابخانه، آب انبار، دارالمعلمین، برج آتشنشانی در استانبول و مدرسه، مکتب، کاروانسرا، حمام، مسجد در زادگاهش بهجا مانده است.</p> | ||
<br><!--11008800--> | <br><!--11008800--> | ||
[[رده:تاریخ جهان]] | [[رده:تاریخ جهان]] | ||
[[رده:امپراتوری عثمانی و ترکیه]] | [[رده:امپراتوری عثمانی و ترکیه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۱
ابراهیم پاشا نوشهری | |
---|---|
زادروز |
ینیشهر ح ۱۰۷۳ق |
درگذشت | ۱۱۴۳ق |
ملیت | ترک |
شغل و تخصص اصلی | دولتمرد |
شغل و تخصص های دیگر | شاعر و خوشنویس |
گروه مقاله | تاریخ جهان |
ابراهیم پاشا نوشهری (ح ۱۰۷۳ـ۱۱۴۳ق)
صدراعظم عثمانی، شاعر و خوشنویس. در ینیشهر (نوشهر) آناتولی به دنیا آمد. در ۲۷سالگی، به استانبول رفت. در ۱۱۱۵ق که احمد سوم به پادشاهی رسید، ابراهیم پاشا به خدمت وی درآمد. پس از کشتهشدن صدراعظم علی پاشا چورلیلی در جنگ پترواردین در مجارستان، برای گزارش جنگ نزد سلطان احمد، به ادرنه رفت. نخست روزنامهچی یکم و سپس میرآخور یکم شد و پس از چندی، با سمت وزیری، قائممقام همایونی شد. ابراهیم پاشا کوشید تا سلطان را به صلح وادارد، اما نتوانست بر نفوذ خلیل پاشا صدراعظم غلبه کند. با ازدسترفتن بلگراد، پادشاه متوجه وخامت اوضاع جنگ شد. به همین سبب، خلیل پاشا را از صدارت برکنار کرد و ابراهیم پاشا را به صدارت برگزید. اوضاع نابسامان ایران در پایان حکومت صفوی، ابراهیم پاشا را به فکر دستاندازی به ایران انداخت. با سقوط شاهسلطانحسین، عثمانیها اوضاع را برای یورش به ایران مناسب دیدند و چندین شهر را تصرف کردند. با ظهور نادر، اوضاع به سود ایران تغییر کرد و ایرانیان شهرهای اشغالی را پس گرفتند. پادشاه که تاج و تخت خود را در خطر میدید وی را اعدام کرد. در دورۀ صدارت دوازدهسالۀ ابراهیم پاشا، محمد چلبیزاده سرپرست هیئتی بود که به دربار لوئی پانزدهم به فرانسه رفت. حاصل این سفر و مطالعات او کتابی با نام سفارتنامه بود که چلبیزاده به سفارش ابراهیم پاشا نوشت. او که دولتمردی دانشآموخته بود، با گرفتن فتوا از شیخالاسلام عبدالله افندی در مشروعیت فن چاپ، پادشاه را به صدور فرمان برای آوردن صنعت چاپ به کشور واداشت. به سفارش و پشتیبانی او کتاب ۲۴جلدی عقدالجمان فی تاریخ اهلالزمان بدرالدین محمود عینی و جامعالدول احمد دده، از عربی و تاریخ حبیبالسیر خواندمیر و مطلع سعدین و مجمع بحرین عبدالرزاق سمرقندی از فارسی به ترکی ترجمه شد. از ابراهیم پاشا دارالحدیث، کتابخانه، آب انبار، دارالمعلمین، برج آتشنشانی در استانبول و مدرسه، مکتب، کاروانسرا، حمام، مسجد در زادگاهش بهجا مانده است.