الموید بالله شیرازی، هبت الله: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
الموید بالله شیرازی، هبت الله
المؤیِّد بالله شیرازی، هِبَتُ‌الله (شیراز 390ـ قاهره 470ق)


متکلم، دولتمرد و داعی اسماعیلی. اصلش از اسماعیلیان دیلم بود. پدرش در شیراز داعی بود و نزد آل‌بویه در فارس حرمت داشت. المؤید پس از پدر داعی تمام فارس شد. در 429ق به دربار ابوکالیجار مرزبان پیوست و ابوکالیجار و بسیاری از سپاهیان دیلمیِ او را به کیش اسماعیلی فاطمی درآورد و به تقاضای ابوکالیجار با علمای سنی و شیعیان زیدی مناظره کرد. نفوذ روزافزون المؤید بر ابوکالیجار و اهالی فارس سبب توطئه‌هایی در دربار شد و واکنش اهل سنت را برانگیخت. عباسیان نیز بر تبعید او از ایران پای فشردند. در 439ق به قاهره، به دیدار داعی‌الدُعات قاسم بن عبدالعزیز، نبیرۀ قاضی نعمان معروف، رفت. در شعبان همان سال به حضور مستنصر، نوزدهمین امام اسماعیلی بار یافت. در 440ق، پس از آن‌که یازوری وزیر، بخشی از دیوان انشاء فاطمی را به وی سپرد، سه سال در قاهره ماند و به فیلسوف دربار فاطمیان شهره شد. در ماجرای بَساسیری، نقش رهبرانه‌ای میان وی و سلجوقیان گرفت. در 447ق از دربار فاطمی به شام و عراق رفت. بیش از یک سال با بساسیری، شمال مرداسی، دبیس مزیدی، قریش عقیلی و دیگر امیران محلی شیعه غرق مذاکره و نامه‌نگاری بود تا شاید آن‌ها را به مذهب اسماعیلی درآورد، یا بیعت آن‌ها را با دربار فاطمی کسب کند. در 443ق بر ابن مسلمه، که مقبرۀ امام موسی کاظم (ع) را ویران ساخته بود، تاخت. در 449ق اندکی پیش از فتح بغداد به دست بَساسیری، به قاهره بازگشت. در 450ق به مقام داعی‌الدعاتی رسید و به استثنای دورۀ کوتاهی در 453ق، که از جانب ابن مدبر وزیر به شام تبعید شد، این سِمت را تا حدود دو ماه پیش از مرگش داشت. همچنین از 454ق رئیس دارالحکمه بود و در آن‌جا می‌زیست و پیوسته با داعیان سرزمین‌های گوناگون در ارتباط بود. در آن‌جا مجالس درس داشت. المؤید با ابوالعلاء معری دربارۀ فواید گیاهخواری مکاتبه داشت. شرح زندگی‌اش از 429 تا 451 در سیرۀ المؤید فی‌الدین (قاهره، 1949م) آمده است. چون درگذشت، پیکرش را در همان دارالحکم به خاک سپردند. آثار وی در میان اسماعیلیان شهرت دارد. تنها اثر فارسی ''المؤید اَساسُ‌التَّأویل'' است که ترجمۀ یکی از مصنفات قاضی نُعمان است. از دیگر آثارش: ''دیوان'' (قاهره 1949م)؛ ''مجالس الْمؤیّدیه'' (مجلدات 1 تا 3، بیروت، 1974ـ1984م)؛ ''مجالس المُستَنْصریّه''؛ ''جامع‌الحقایق''.
متکلم، دولتمرد و داعی اسماعیلی. اصلش از اسماعیلیان دیلم بود. پدرش در شیراز داعی بود و نزد آل‌بویه در فارس حرمت داشت. المؤید پس از پدر داعی تمام فارس شد. در 429ق به دربار ابوکالیجار مرزبان پیوست و ابوکالیجار و بسیاری از سپاهیان دیلمیِ او را به کیش اسماعیلی فاطمی درآورد و به تقاضای ابوکالیجار با علمای سنی و شیعیان زیدی مناظره کرد. نفوذ روزافزون المؤید بر ابوکالیجار و اهالی فارس سبب توطئه‌هایی در دربار شد و واکنش اهل سنت را برانگیخت. عباسیان نیز بر تبعید او از ایران پای فشردند. در 439ق به قاهره، به دیدار داعی‌الدُعات قاسم بن عبدالعزیز، نبیرۀ قاضی نعمان معروف، رفت. در شعبان همان سال به حضور مستنصر، نوزدهمین امام اسماعیلی بار یافت. در 440ق، پس از آن‌که یازوری وزیر، بخشی از دیوان انشاء فاطمی را به وی سپرد، سه سال در قاهره ماند و به فیلسوف دربار فاطمیان شهره شد. در ماجرای بَساسیری، نقش رهبرانه‌ای میان وی و سلجوقیان گرفت. در 447ق از دربار فاطمی به شام و عراق رفت. بیش از یک سال با بساسیری، شمال مرداسی، دبیس مزیدی، قریش عقیلی و دیگر امیران محلی شیعه غرق مذاکره و نامه‌نگاری بود تا شاید آن‌ها را به مذهب اسماعیلی درآورد، یا بیعت آن‌ها را با دربار فاطمی کسب کند. در 443ق بر ابن مسلمه، که مقبرۀ امام موسی کاظم (ع) را ویران ساخته بود، تاخت. در 449ق اندکی پیش از فتح بغداد به دست بَساسیری، به قاهره بازگشت. در 450ق به مقام داعی‌الدعاتی رسید و به استثنای دورۀ کوتاهی در 453ق، که از جانب ابن مدبر وزیر به شام تبعید شد، این سِمت را تا حدود دو ماه پیش از مرگش داشت. همچنین از 454ق رئیس دارالحکمه بود و در آن‌جا می‌زیست و پیوسته با داعیان سرزمین‌های گوناگون در ارتباط بود. در آن‌جا مجالس درس داشت. المؤید با ابوالعلاء معری دربارۀ فواید گیاهخواری مکاتبه داشت. شرح زندگی‌اش از 429 تا 451 در سیرۀ المؤید فی‌الدین (قاهره، 1949م) آمده است. چون درگذشت، پیکرش را در همان دارالحکم به خاک سپردند. آثار وی در میان اسماعیلیان شهرت دارد. تنها اثر فارسی ''المؤید اَساسُ‌التَّأویل'' است که ترجمۀ یکی از مصنفات قاضی نُعمان است. از دیگر آثارش: ''دیوان'' (قاهره 1949م)؛ ''مجالس الْمؤیّدیه'' (مجلدات 1 تا 3، بیروت، 1974ـ1984م)؛ ''مجالس المُستَنْصریّه''؛ ''جامع‌الحقایق''.

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۵

المؤیِّد بالله شیرازی، هِبَتُ‌الله (شیراز 390ـ قاهره 470ق)

متکلم، دولتمرد و داعی اسماعیلی. اصلش از اسماعیلیان دیلم بود. پدرش در شیراز داعی بود و نزد آل‌بویه در فارس حرمت داشت. المؤید پس از پدر داعی تمام فارس شد. در 429ق به دربار ابوکالیجار مرزبان پیوست و ابوکالیجار و بسیاری از سپاهیان دیلمیِ او را به کیش اسماعیلی فاطمی درآورد و به تقاضای ابوکالیجار با علمای سنی و شیعیان زیدی مناظره کرد. نفوذ روزافزون المؤید بر ابوکالیجار و اهالی فارس سبب توطئه‌هایی در دربار شد و واکنش اهل سنت را برانگیخت. عباسیان نیز بر تبعید او از ایران پای فشردند. در 439ق به قاهره، به دیدار داعی‌الدُعات قاسم بن عبدالعزیز، نبیرۀ قاضی نعمان معروف، رفت. در شعبان همان سال به حضور مستنصر، نوزدهمین امام اسماعیلی بار یافت. در 440ق، پس از آن‌که یازوری وزیر، بخشی از دیوان انشاء فاطمی را به وی سپرد، سه سال در قاهره ماند و به فیلسوف دربار فاطمیان شهره شد. در ماجرای بَساسیری، نقش رهبرانه‌ای میان وی و سلجوقیان گرفت. در 447ق از دربار فاطمی به شام و عراق رفت. بیش از یک سال با بساسیری، شمال مرداسی، دبیس مزیدی، قریش عقیلی و دیگر امیران محلی شیعه غرق مذاکره و نامه‌نگاری بود تا شاید آن‌ها را به مذهب اسماعیلی درآورد، یا بیعت آن‌ها را با دربار فاطمی کسب کند. در 443ق بر ابن مسلمه، که مقبرۀ امام موسی کاظم (ع) را ویران ساخته بود، تاخت. در 449ق اندکی پیش از فتح بغداد به دست بَساسیری، به قاهره بازگشت. در 450ق به مقام داعی‌الدعاتی رسید و به استثنای دورۀ کوتاهی در 453ق، که از جانب ابن مدبر وزیر به شام تبعید شد، این سِمت را تا حدود دو ماه پیش از مرگش داشت. همچنین از 454ق رئیس دارالحکمه بود و در آن‌جا می‌زیست و پیوسته با داعیان سرزمین‌های گوناگون در ارتباط بود. در آن‌جا مجالس درس داشت. المؤید با ابوالعلاء معری دربارۀ فواید گیاهخواری مکاتبه داشت. شرح زندگی‌اش از 429 تا 451 در سیرۀ المؤید فی‌الدین (قاهره، 1949م) آمده است. چون درگذشت، پیکرش را در همان دارالحکم به خاک سپردند. آثار وی در میان اسماعیلیان شهرت دارد. تنها اثر فارسی المؤید اَساسُ‌التَّأویل است که ترجمۀ یکی از مصنفات قاضی نُعمان است. از دیگر آثارش: دیوان (قاهره 1949م)؛ مجالس الْمؤیّدیه (مجلدات 1 تا 3، بیروت، 1974ـ1984م)؛ مجالس المُستَنْصریّه؛ جامع‌الحقایق.