پرش به محتوا

ادبیات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
ادبیات<br /> [[File:11156600.jpg|thumb]]مجموعۀ آثار کتبی یا شفاهی که به نحوی با زبان روزمرۀ معمولی فرق دارد. امروزه عموماً به آثار مکتوب تخیلی اعم از شعر و نثر که هنرمندانه فراهم آمده‌اند ادبیات می‌گویند و ادبیات غیر مکتوب را ادبیات شفاهی می‌نامند. در سنّت باستان، پیش از آن‌که داستان‌ها و شعرها مکتوب شوند، ادبیات صرفاً صورت شفاهی داشت و سینه به سینه نقل می‌شد. با پیدایش و رواج خط و به ویژه پس از اختراع چاپ این‌گونه آثار به صورت مکتوب درآمدند. در زبان‌های غربی حتی به مجموعه آثار مکتوب در یک حوزه یا موضوع خاص نیز ادبیات می‌گویند، مثلاً ادبیات جامعه‌شناسی که ترجمۀ صحیح آن به فارسی متون جامعه‌شناسی است. واژه ادبیات در گذشته در زبان فارسی و عربی وجود نداشت، در قرن ۱۹م (۱۳ق) این اصطلاح در مقابل Literature در کشور عثمانی وضع شد و از آن‌جا به ایران آمد. البته واژه ادب که سابقه دیرینه دارد بیشتر به معنی فرهنگ است تا ادبیات به معنای خاص آن. در کشورهای عربی هم امروزه واژه ادبیات وجود ندارد و به کار نمی‌رود، به جای آن از ادب و جمع آن آداب استفاده می‌کنند. ادبیات را برحسب زبان، ملّیت، دوره، موضوع و نوع ادبی تقسیم می‌کنند. در این دایرة‌المعارف دربارۀ ادبیات زبان‌ها و ملّیت‌های مختلف به نام زبان، قوم یا کشور مربوطه رجوع کنید، مثلاً در مورد ادبیات عرب به مدخل «عربی، ادبیات» و در مورد ادبیات انگلیسی، به «انگلیسی، ادبیات» رجوع کنید. نیز ← [[داستان|داستان]]، [[داستان_کوتاه|داستان_کوتاه]]، [[رمان|رمان]]، [[نمایش_نامه|نمایش‌نامه،]] [[حکایت|حکایت]]، [[نقد_ادبی|نقد_ادبی]]،&nbsp;[[شعر|شعر]]، [[منظومه (ادبیات)|منظومه]]
ادبیات<br /> [[File:11156600.jpg|thumb]]مجموعۀ آثار کتبی یا شفاهی که به نحوی با زبان روزمرۀ معمولی فرق دارد. امروزه عموماً به آثار مکتوب تخیلی اعم از شعر و نثر که هنرمندانه فراهم آمده‌اند ادبیات می‌گویند و ادبیات غیر مکتوب را ادبیات شفاهی می‌نامند. در سنّت باستان، پیش از آن‌که داستان‌ها و شعرها مکتوب شوند، ادبیات صرفاً صورت شفاهی داشت و سینه به سینه نقل می‌شد. با پیدایش و رواج خط و به ویژه پس از اختراع چاپ این‌گونه آثار به صورت مکتوب درآمدند. در زبان‌های غربی حتی به مجموعه آثار مکتوب در یک حوزه یا موضوع خاص نیز ادبیات می‌گویند، مثلاً ادبیات جامعه‌شناسی که ترجمۀ صحیح آن به فارسی متون جامعه‌شناسی است. واژه ادبیات در گذشته در زبان فارسی و عربی وجود نداشت، در قرن ۱۹م (۱۳ق) این اصطلاح در مقابل Literature در کشور عثمانی وضع شد و از آن‌جا به ایران آمد. البته واژه ادب که سابقه دیرینه دارد بیشتر به معنی فرهنگ است تا ادبیات به معنای خاص آن. در کشورهای عربی هم امروزه واژه ادبیات وجود ندارد و به کار نمی‌رود، به جای آن از ادب و جمع آن آداب استفاده می‌کنند. ادبیات را برحسب زبان، ملّیت، دوره، موضوع و نوع ادبی تقسیم می‌کنند. در این دایرة‌المعارف دربارۀ ادبیات زبان‌ها و ملّیت‌های مختلف به نام زبان، قوم یا کشور مربوطه رجوع کنید، مثلاً در مورد ادبیات عرب به مدخل «عربی، ادبیات» و در مورد ادبیات انگلیسی، به «انگلیسی، ادبیات» رجوع کنید. نیز ← [[داستان|داستان]]، [[داستان_کوتاه|داستان_کوتاه]]، [[رمان|رمان]]، [[نمایش_نامه|نمایش‌نامه،]] [[حکایت|حکایت]]، [[نقد_ادبی|نقد_ادبی]]، [[شعر]]، [[منظومه (ادبیات)|منظومه]]


{| class="wikitable"
{| class="wikitable"
خط ۴۰۸: خط ۴۰۸:
|-
|-
|2000
|2000
|[[زینگ جیان، گایو (۱۹۴۰)|گائو زینگ‌جیان]]
|[[زینگ جیان، گائو|گائو زینگ‌جیان]]
|چینی (ساکن فرانسه)
|چینی (ساکن فرانسه)
|-
|-
۴۵٬۸۴۳

ویرایش