پومبال، سباستیائو: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
سیاستمدار پرتغالی، اصلاحطلب و فرمانروای واقعی پرتغال از ۱۷۵۰ تا ۱۷۷۷م. در خانوادهای اشرافی و سلطنتی در لیسبون بهدنیا آمد. ابتدا به کمک عموی خود که استاد دانشگاه کویمبرا<ref>Coimbra</ref> بود در این دانشگاه ثبت نام کرد، امّا پس از چندی دانشگاه را رها کرد و به ارتش پیوست و بهسبب کُندبودن روند ارتقای درجه، حرفۀ نظامیگری را نیز کنار گذاشت و به مطالعۀ تاریخ روی آورد و در ۳۴سالگی به عضویت فرهنگستان تاریخ پرتغال پذیرفته شد. سِباستیائو در ۱۷۳۸م از سوی عموی پُرنفوذ خود به ژان پنجم، پادشاه پرتغال، معرفی شد و پادشاه نیز سفارت این کشور در انگلستان را به او داد. پس از مرگ ژان پنجم<ref>John V </ref> که روابطش با سِباستیائو تیره شده بود، بیوۀ او ملکه ماریا آنا<ref>Maria Anna </ref> بار دیگر سِباستیائو را به دربار فراخواند و به عضویت در شورای سلطنتی منصوب کرد. شاهزاده ژوزه<ref>Joseph</ref>، ولیعهد پرتغال، پس از تاجگذاری همۀ اختیارات و در واقع ادارۀ امور کشور را به سباستیائو واگذار کرد و بدینترتیب او زمامدار واقعی پرتغال شد. فعالیتها و طرحهای اصلاحطلبانۀ سِباستیائو براثر زمینلرزۀ اوّل نوامبر ۱۷۵۵م که بخش عمدۀ شهر لیسبون را به ویرانهای کامل تبدیل کرد، متوقف شد. چند روز پس از زمینلرزه، سِباستیائو همۀ نیروها را در جهت کمکرسانی به آسیبدیدگان و ایجاد سرپناه و بیمارستان بسیج کرد و طرح بازسازی شهر را به اجرا درآورد و ظرف چند سال شهر قرون وسطایی لیسبون را به زیباترین شکل ممکن بازسازی کرد و لیسبون به یکی از باشکوهترین پایتختهای اروپا تبدیل شد. پس از مرگ ژوزه در ۱۷۷۷م، سِباستیائو با بیمهری ملکه ماریای اول<ref> Maria I</ref>، به سوء استفاده از قدرت متهم و پس از بازجوییهای هولناک از لیسبون به روستای زادگاهش تبعید شد و چند ماه بعد درگذشت. | سیاستمدار پرتغالی، اصلاحطلب و فرمانروای واقعی پرتغال از ۱۷۵۰ تا ۱۷۷۷م. در خانوادهای اشرافی و سلطنتی در لیسبون بهدنیا آمد. ابتدا به کمک عموی خود که استاد دانشگاه کویمبرا<ref>Coimbra</ref> بود در این دانشگاه ثبت نام کرد، امّا پس از چندی دانشگاه را رها کرد و به ارتش پیوست و بهسبب کُندبودن روند ارتقای درجه، حرفۀ نظامیگری را نیز کنار گذاشت و به مطالعۀ تاریخ روی آورد و در ۳۴سالگی به عضویت فرهنگستان تاریخ پرتغال پذیرفته شد. سِباستیائو در ۱۷۳۸م از سوی عموی پُرنفوذ خود به ژان پنجم، پادشاه پرتغال، معرفی شد و پادشاه نیز سفارت این کشور در انگلستان را به او داد. پس از مرگ ژان پنجم<ref>John V </ref> که روابطش با سِباستیائو تیره شده بود، بیوۀ او ملکه ماریا آنا<ref>Maria Anna </ref> بار دیگر سِباستیائو را به دربار فراخواند و به عضویت در شورای سلطنتی منصوب کرد. شاهزاده ژوزه<ref>Joseph</ref>، ولیعهد پرتغال، پس از تاجگذاری همۀ اختیارات و در واقع ادارۀ امور کشور را به سباستیائو واگذار کرد و بدینترتیب او زمامدار واقعی پرتغال شد. فعالیتها و طرحهای اصلاحطلبانۀ سِباستیائو براثر زمینلرزۀ اوّل نوامبر ۱۷۵۵م که بخش عمدۀ شهر لیسبون را به ویرانهای کامل تبدیل کرد، متوقف شد. چند روز پس از زمینلرزه، سِباستیائو همۀ نیروها را در جهت کمکرسانی به آسیبدیدگان و ایجاد سرپناه و بیمارستان بسیج کرد و طرح بازسازی شهر را به اجرا درآورد و ظرف چند سال شهر قرون وسطایی لیسبون را به زیباترین شکل ممکن بازسازی کرد و لیسبون به یکی از باشکوهترین پایتختهای اروپا تبدیل شد. پس از مرگ ژوزه در ۱۷۷۷م، سِباستیائو با بیمهری ملکه ماریای اول<ref> Maria I</ref>، به سوء استفاده از قدرت متهم و پس از بازجوییهای هولناک از لیسبون به روستای زادگاهش تبعید شد و چند ماه بعد درگذشت. | ||
| | ||
<br/> <!--13206100--> | <br/> <!--13206100--> | ||
---- | |||
[[Category:تاریخ جهان]] [[Category:سایر کشورها و حکومت های اروپایی]] | [[Category:تاریخ جهان]] [[Category:سایر کشورها و حکومت های اروپایی]] |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۳۸
پومْبال، سباسْتیائو (۱۶۹۹ـ۱۷۸۲م)(Pombal, Sebastiao)
سیاستمدار پرتغالی، اصلاحطلب و فرمانروای واقعی پرتغال از ۱۷۵۰ تا ۱۷۷۷م. در خانوادهای اشرافی و سلطنتی در لیسبون بهدنیا آمد. ابتدا به کمک عموی خود که استاد دانشگاه کویمبرا[۱] بود در این دانشگاه ثبت نام کرد، امّا پس از چندی دانشگاه را رها کرد و به ارتش پیوست و بهسبب کُندبودن روند ارتقای درجه، حرفۀ نظامیگری را نیز کنار گذاشت و به مطالعۀ تاریخ روی آورد و در ۳۴سالگی به عضویت فرهنگستان تاریخ پرتغال پذیرفته شد. سِباستیائو در ۱۷۳۸م از سوی عموی پُرنفوذ خود به ژان پنجم، پادشاه پرتغال، معرفی شد و پادشاه نیز سفارت این کشور در انگلستان را به او داد. پس از مرگ ژان پنجم[۲] که روابطش با سِباستیائو تیره شده بود، بیوۀ او ملکه ماریا آنا[۳] بار دیگر سِباستیائو را به دربار فراخواند و به عضویت در شورای سلطنتی منصوب کرد. شاهزاده ژوزه[۴]، ولیعهد پرتغال، پس از تاجگذاری همۀ اختیارات و در واقع ادارۀ امور کشور را به سباستیائو واگذار کرد و بدینترتیب او زمامدار واقعی پرتغال شد. فعالیتها و طرحهای اصلاحطلبانۀ سِباستیائو براثر زمینلرزۀ اوّل نوامبر ۱۷۵۵م که بخش عمدۀ شهر لیسبون را به ویرانهای کامل تبدیل کرد، متوقف شد. چند روز پس از زمینلرزه، سِباستیائو همۀ نیروها را در جهت کمکرسانی به آسیبدیدگان و ایجاد سرپناه و بیمارستان بسیج کرد و طرح بازسازی شهر را به اجرا درآورد و ظرف چند سال شهر قرون وسطایی لیسبون را به زیباترین شکل ممکن بازسازی کرد و لیسبون به یکی از باشکوهترین پایتختهای اروپا تبدیل شد. پس از مرگ ژوزه در ۱۷۷۷م، سِباستیائو با بیمهری ملکه ماریای اول[۵]، به سوء استفاده از قدرت متهم و پس از بازجوییهای هولناک از لیسبون به روستای زادگاهش تبعید شد و چند ماه بعد درگذشت.