پرش به محتوا

گدار، ژان ـ لوک: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Mohammadi3 صفحهٔ گدار، ژان ـ لوک (۱۹۳۰) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به گدار، ژان ـ لوک منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:


کارگردان، فیلمنامه‌نویس، منتقد و نظریه‌پرداز فرانسوی سینما. فیلمساز سیاسی و نئومدرن، از رهبران موج نو<ref>Nouvelle Vague
کارگردان، فیلمنامه‌نویس، منتقد و نظریه‌پرداز فرانسوی سینما. فیلمساز سیاسی و نئومدرن، از رهبران موج نو<ref>Nouvelle Vague
</ref> سینمای فرانسه و محبوب‌ترین فیلمساز فرانسوی نزد منتقدان سینمایی و همچنین روشنفکران بود. او را تأثیرگذارترین فیلمساز فرانسویِ دوران پس از [[جنگ جهانی دوم]] می‌دانند که با شیوۀ خود در روایت، تدوین، صداگذاری و فیلمبرداری، فرم فیلم متحرک را متحول‌ کرد. با فیلم ''از نفس افتاده''<ref>''A bout de souffle/Breathless''</ref> (۱۹۵۹) به‌شهرت رسید. داستان‌گویی این فیلم، که ماجرایش ملهم از فیلم‌های گانگستری<ref> gangster movies</ref> امریکایی است، نگاه سنت‌شکنانۀ او را به سینمای روایتیِ مرسوم و درهم‌ریختن قواعد آن به‌خوبی نشان می‌دهد. گدار که در دهۀ ۱۹۵۰ جزو منتقدان مجلۀ سینمایی ''کایه دو سینما''<ref> Cahiers du Cinema </ref> بود، در آثارش به کشف قواعد سینمایی و بررسی‌ای تلویحی از شمایل‌نگاری<ref>iconography </ref> دوران خود می‌پردازد، و در فیلم‌هایش که اغلب آثاری تجربی‌اند از هنرهایی دیگر همچون نقاشی، موسیقی، ادبیات، و حتی خودِ سینما بهره می‌گیرد. گدار نگارش فیلمنامۀ تمام آثارش را خود انجام داده بود. وی طی دوران فعالیت سینمایی‌اش موفق شد جوایز معتبری کسب کند که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای جشنواره فیلم برلین، شیر طلا، جایزۀ هیأت داوران و شیر طلای افتخاری جشنوارۀ فیلم ونیز و همچنین [[جایزه اسکار|جایزۀ اسکار]] افتخاری از مهم‌ترین آنها هستند. از گدار طی حدود 60 سال فعالیت حرفه‌ای در سینما، بیش از یکصد فیلم بر جای مانده است.
</ref> سینمای فرانسه و محبوب‌ترین فیلمساز فرانسوی نزد منتقدان سینمایی و همچنین روشنفکران بود. او را تأثیرگذارترین فیلمساز فرانسویِ دوران پس از [[جنگ جهانی دوم]] می‌دانند که با شیوۀ خود در روایت، تدوین، صداگذاری و فیلمبرداری، فرم فیلم متحرک را متحول‌ کرد. با فیلم ''از نفس افتاده''<ref>''A bout de souffle/Breathless''</ref> (۱۹۵۹م) به‌شهرت رسید. داستان‌گویی این فیلم، که ماجرایش ملهم از فیلم‌های گانگستری<ref> gangster movies</ref> امریکایی است، نگاه سنت‌شکنانۀ او را به سینمای روایتیِ مرسوم و درهم‌ریختن قواعد آن به‌خوبی نشان می‌دهد. گدار که در دهۀ ۱۹۵۰ جزو منتقدان مجلۀ سینمایی ''کایه دو سینما''<ref> Cahiers du Cinema </ref> بود، در آثارش به کشف قواعد سینمایی و بررسی‌ای تلویحی از شمایل‌نگاری<ref>iconography </ref> دوران خود می‌پردازد، و در فیلم‌هایش که اغلب آثاری تجربی‌اند از هنرهایی دیگر همچون نقاشی، موسیقی، ادبیات، و حتی خودِ سینما بهره می‌گیرد. گدار نگارش فیلمنامۀ تمام آثارش را خود انجام داده بود. وی طی دوران فعالیت سینمایی‌اش موفق شد جوایز معتبری کسب کند که دو خرس نقره‌ای و یک خرس طلای جشنواره فیلم برلین، شیر طلا، جایزۀ هیأت داوران و شیر طلای افتخاری جشنوارۀ فیلم ونیز و همچنین [[اسکار، جایزه|جایزۀ اسکار]] افتخاری از مهم‌ترین آنها هستند. از گدار طی حدود 60 سال فعالیت حرفه‌ای در سینما، بیش از یکصد فیلم بر جای مانده است.


در خانوادۀ سوئیسی ثروتمند و فرهیخته‌ای در پاریس زاده شد. هنگام آغاز جنگ جهانی دوم پدر و مادرش او را به سوئیس فرستادند. در پایان دهۀ ۱۹۴۰ به پاریس بازگشت و از دانشگاه [[سوربون]] مدرک مردم‌شناسی دریافت کرد. پس از این و از اوائل دهۀ 1950 (ابتدا به عنوان روزنامه‌نویس و بعد فیلمساز) در شمایل آوانگاردترین و در عین حال عاصی‌ترین چهرۀ هنری فرانسه به سینما روی آورد و به گروهی از دوستان همفکر جوان خود چون [[شابرول، کلود (۱۹۳۰)|کلود شابرول]]، [[تروفو، فرانسوا (۱۹۳۲ـ۱۹۸۴)|فرانسوا تروفو]]، [[رومر، اریک (۱۹۲۰ـ ۲۰۱۰)|اریک رومر]] و ژاک ریوت<ref>Jacques Rivett</ref> پیوست که موج نوی سینمای فرانسه را راه انداختند. گدار به مثابه هنرمندی چپگرا طی تمام دوره‌های فعالیت حرفه‌ای (جز در  کهولت و سال‌های پایانی عمرش) شمایل تمام‌قد روشنفکری بود که مدام در برابر تباهی موجود با هنرش و بیرون از ابزار هنر مبارزه کرد. دو همسرش آنا کارینا<ref>Anna Karina</ref> (از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۷) و آن ویازمسکی<ref>Anne Wiazemsky</ref> (از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۹) هردو بازیگر و شاخص‌ترین بازیگران زن فیلم‌های او بودند.
در خانوادۀ سوئیسی ثروتمند و فرهیخته‌ای در پاریس زاده شد. هنگام آغاز جنگ جهانی دوم پدر و مادرش او را به سوئیس فرستادند. در پایان دهۀ ۱۹۴۰م به [[پاریس، شهر|پاریس]] بازگشت و از دانشگاه [[سوربون]] مدرک مردم‌شناسی دریافت کرد. پس از این و از اوائل دهۀ 1950م (ابتدا به عنوان روزنامه‌نویس و بعد فیلمساز) در شمایل آوانگاردترین و در عین حال عاصی‌ترین چهرۀ هنری فرانسه به سینما روی آورد و به گروهی از دوستان همفکر جوان خود چون [[شابرول، کلود (۱۹۳۰)|کلود شابرول]]، [[تروفو، فرانسوا (۱۹۳۲ـ۱۹۸۴)|فرانسوا تروفو]]، [[رومر، اریک (۱۹۲۰ـ ۲۰۱۰)|اریک رومر]] و ژاک ریوت<ref>Jacques Rivett</ref> پیوست که موج نوی سینمای فرانسه را راه انداختند. گدار به مثابه هنرمندی چپگرا طی تمام دوره‌های فعالیت حرفه‌ای (جز در  کهولت و سال‌های پایانی عمرش) شمایل تمام‌قد روشنفکری بود که مدام در برابر تباهی موجود با هنرش و بیرون از ابزار هنر مبارزه کرد. دو همسرش آنا کارینا<ref>Anna Karina</ref> (از ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۷م) و آن ویازمسکی<ref>Anne Wiazemsky</ref> (از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۹م) هردو بازیگر و شاخص‌ترین بازیگران زن فیلم‌های او بودند.


گدار در خانه‌اش در رولِ<ref>Rolle</ref> سوییس، با خودکشی کمکی، به زندگی‌اش پایان داد.
گدار در خانه‌اش در رولِ<ref>Rolle</ref> سوییس، با خودکشی کمکی، به زندگی‌اش پایان داد.
سرویراستار
۵۳٬۲۵۲

ویرایش