ریموند مسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
(نام کامل: ریموند هارت مسی<ref>Raymond Hart Massey</ref>) بازیگر کانادایی تئاتر، سینما و تلویزیون. در دانشگاه تورنتو<ref>University of Toronto</ref> تحصیل کرد و سپس برای ادامۀ تحصیل به [[آکسفورد]] رفت. از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۹ (زمان [[جنگ جهانی اول]]) در واحد توپخانۀ ارتش کانادا خدمت کرد و یک بار نیز زخمی شد. پس از ترخیص، در شرکت صنعتی کشاورزی خانوادهاش در تورنتو به کار مشغول شد. در سال ۱۹۲۲ برای تحصیل نمایش به انگلستان رفت. برای نخستین بار در لندن در نمایشنامهای از [[یوجین اونیل]] ظاهر شد و بعدتر در ۱۹۳۱ در اجرایی از [[هملت]] در نیویورک روی صحنه رفت. در همین سال، با ایفای نقش در نخستین فیلم ناطق «[[شرلوک هولمز]]» به نام ''نوار خالدار''<ref>''The Speckled Band''</ref> وارد سینما شد. در بسیاری از فیلمها و نمایشنامههای انگلیسی و آمریکایی به ایفای نقش پرداخت و با [[برادران وارنر]] قراردادی طولانی مدت امضا کرد. در سالهای [[جنگ جهانی دوم]] بار دیگر با درجۀ سرگردی به ارتش کانادا پیوست و مجدداً زخمی شد. از ۱۹۴۴ در ایالات متحد اقامت گزید و در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ در مجموعۀ تلویزیونی ''دکتر کیلدر''<ref>''Dr. Kildare''</ref> (۱۹۶۱ - ۱۹۶۶)، نقش «دکتر لئونارد گیلسپی<ref>Dr. Leonard Gillespie</ref>» را به عهده گرفت. در ۱۹۳۹ در نقش [[آبراهام لینکلن]] در ''آبه لینکلن در ایلینوی''<ref>''Abe Lincoln in Illinois''</ref> روی صحنه رفت و سال بعد، همین نقش را در نسخۀ سینمایی آن ایفا کرد و به خاطر آن، نامزد دریافت [[جایزه اسکار|اسکار]] بهترین بازیگر نقش اول شد. فرزندانش، دانیل<ref>Daniel Massey</ref> و آنا<ref>Anna Massey</ref> و همسر دومش، آدریان آلن<ref>Adrianne Allen</ref> (۱۹۲۹ ـ ۱۹۳۹)، نیز بازیگر بودند. | (نام کامل: ریموند هارت مسی<ref>Raymond Hart Massey</ref>) بازیگر کانادایی تئاتر، سینما و تلویزیون. در دانشگاه تورنتو<ref>University of Toronto</ref> تحصیل کرد و سپس برای ادامۀ تحصیل به [[آکسفورد]] رفت. از ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۹ (زمان [[جنگ جهانی اول]]) در واحد توپخانۀ ارتش کانادا خدمت کرد و یک بار نیز زخمی شد. پس از ترخیص، در شرکت صنعتی کشاورزی خانوادهاش در تورنتو به کار مشغول شد. در سال ۱۹۲۲ برای تحصیل نمایش به انگلستان رفت. برای نخستین بار در لندن در نمایشنامهای از [[یوجین اونیل]] ظاهر شد و بعدتر در ۱۹۳۱ در اجرایی از [[هملت]] در نیویورک روی صحنه رفت. در همین سال، با ایفای نقش در نخستین فیلم ناطق «[[شرلوک هولمز]]» به نام ''نوار خالدار''<ref>''The Speckled Band''</ref> وارد سینما شد. در بسیاری از فیلمها و نمایشنامههای انگلیسی و آمریکایی به ایفای نقش پرداخت و با [[برادران وارنر]] قراردادی طولانی مدت امضا کرد. در سالهای [[جنگ جهانی دوم]] بار دیگر با درجۀ سرگردی به ارتش کانادا پیوست و مجدداً زخمی شد. از ۱۹۴۴ در ایالات متحد اقامت گزید و در اوایل دهۀ ۱۹۶۰ در مجموعۀ تلویزیونی ''دکتر کیلدر''<ref>''Dr. Kildare''</ref> (۱۹۶۱ - ۱۹۶۶)، نقش «دکتر لئونارد گیلسپی<ref>Dr. Leonard Gillespie</ref>» را به عهده گرفت. در ۱۹۳۹ در نقش [[آبراهام لینکلن]] در ''آبه لینکلن در ایلینوی''<ref>''Abe Lincoln in Illinois''</ref> روی صحنه رفت و سال بعد، همین نقش را در نسخۀ سینمایی آن ایفا کرد و به خاطر آن، نامزد دریافت [[جایزه اسکار|اسکار]] بهترین بازیگر نقش اول شد. فرزندانش، دانیل<ref>Daniel Massey</ref> و آنا<ref>Anna Massey</ref> و همسر دومش، آدریان آلن<ref>Adrianne Allen</ref> (۱۹۲۹ ـ ۱۹۳۹)، نیز بازیگر بودند. | ||
مسی بیش از دیگر بازیگران همدورۀ خود شهرت پیدا کرد. صدای قوی و آمرانه، رفتار و منش موقر، قد بلند و هیکل چهارشانۀ او گویی برای امر کردن خلق شده بودند و مسی آنها را همراه با مهارت و ذکاوتش به کار میگرفت. نقشهای «لینکلن» در ''آبه لینکلن در ایلینوی'' و «جان براونِ<ref>John Brown</ref>» موعظهگر در ''گذرگاه سانتافه''<ref>''Santa Fe Trail''</ref> شخصیت مردانی بود که آفریده شدهاند تا تاریخ را تغییر دهند. [[مایکل پاول (۱۹۰۵ـ۱۹۹۰)|مایکل پاول]] نیز مبارزهطلبی کانادایی مسی را دوست داشت و او را در دو فیلم ''مسألۀ مرگ و زندگی''<ref>''A Matter of Life and Death''</ref> و ''مدار چهل و نه درجه''<ref>''49th Parallel''</ref> در نقشهای قهرمان جنگ استقلال و سربازی کانادایی به بازی گرفت. مسی در فیلمهای ملودرام هم نقشهایی ایفا کرد؛ از جمله پدر مردسالار جیمز دین در ''شرق بهشت''<ref>''East of Eden''</ref>. حتی نقشهای منفی او در تعداد زیادی وسترنهای دهه ۱۹۵۰ ذرهای از حس قدرتمند و آمرانۀ او نکاست. | مسی بیش از دیگر بازیگران همدورۀ خود شهرت پیدا کرد. صدای قوی و آمرانه، رفتار و منش موقر، قد بلند و هیکل چهارشانۀ او گویی برای امر کردن خلق شده بودند و مسی آنها را همراه با مهارت و ذکاوتش به کار میگرفت. نقشهای «لینکلن» در ''آبه لینکلن در ایلینوی'' و «جان براونِ<ref>John Brown</ref>» موعظهگر در ''گذرگاه سانتافه''<ref>''Santa Fe Trail''</ref> شخصیت مردانی بود که آفریده شدهاند تا تاریخ را تغییر دهند. [[مایکل پاول (۱۹۰۵ـ۱۹۹۰)|مایکل پاول]] نیز مبارزهطلبی کانادایی مسی را دوست داشت و او را در دو فیلم ''مسألۀ مرگ و زندگی''<ref>''A Matter of Life and Death''</ref> و ''مدار چهل و نه درجه''<ref>''49th Parallel''</ref> در نقشهای قهرمان جنگ استقلال و سربازی کانادایی به بازی گرفت. مسی در فیلمهای ملودرام هم نقشهایی ایفا کرد؛ از جمله پدر مردسالار جیمز دین در ''شرق بهشت''<ref>''East of Eden''</ref>. حتی نقشهای منفی او در تعداد زیادی وسترنهای دهه ۱۹۵۰ ذرهای از حس قدرتمند و آمرانۀ او نکاست. | ||
'''گزیدۀ آثار''' | |||
* ''نوار خالدار'' (جک ریموند<ref>Jack Raymond</ref>- 1931) | |||
* ''پیمپرنل سرخ'' (هارولد یانگ<ref>Harold Young</ref>- 1934) | |||
* ''چیزهای آینده'' (ویلیام کمرون مینزیز<ref>William Cameron Menzies</ref>- 1936) | |||
* ''زیر ردای سرخ'' (ویکتور شوستروم<ref>Victor Sjöström</ref>- 1937) | |||
* ''آتش بالای انگلستان'' (ویلیام کی. هوارد<ref>William K. Howard</ref>- 1937 ) | |||
* ''گردباد'' ([[جان فورد]]- 1937) | |||
* ''آبه لينکلن در ایلینوی'' (جان کرامول<ref>John Cromwell</ref>- 1940) | |||
* ''گذرگاه سانتافه'' ([[مایکل کورتیز (۱۸۸۸ـ۱۹۶۲)|مایکل کورتیز]]- 1940) | |||
* ''مدار چهل و نه درجه'' ([[مایکل پاول (۱۹۰۵ـ۱۹۹۰)|مایکل پاول]]- 1941) | |||
* ''آرسنیک و تور کهنه'' ([[فرانک کاپرا (۱۸۹۷ـ۱۹۹۱)|فرانک کاپرا]]- 1944) | |||
* ''زنی پشت ویترین'' ([[فریتس لانگ]]- 1944) | |||
* ''زیر سلطه'' (کورتیس برنهارت<ref>Curtis Bernhardt</ref>- 1947) | |||
* ''آذرخش'' (استوارت هایسلر<ref>Stuart Heisler</ref>- 1949) | |||
* ''دالاس'' (استوارت هایسلر- 1950) | |||
* ''مانع'' (پیتر گادفری<ref>Peter Godfrey</ref>- 1950) | |||
* ''داوود و بتشبع'' (هنری کینگ<ref>Henry King</ref>- 1951) | |||
* ''شرق بهشت'' ([[الیا کازان]]- 1955) | |||
* ''هفت مرد خشمگین'' (چارلز مارکیز وارن<ref>Charles Marquis Warren</ref>- 1955) | |||
* ''عمر خیام'' (ویلیام دیترله<ref>William Dieterle</ref>- 1957) | |||
* ''برهنگان و مردگان'' ([[رایول والش|رائول والش]]- 1958) | |||
* ''شیاد بزرگ'' (رابرت مالیگان<ref>Robert Mulligan</ref>- 1961) | |||
* ''نگهبانان ملکه'' (مایکل پاول- 1961) | |||
* ''چگونه غرب تسخیر شد'' (هنری هاتاوی<ref>Henry Hathaway</ref>، جان فورد و [[جورج مارشال]]- 1962) | |||
* ''طلای مکنا'' (جان لی تامپسون<ref>John Lee Thompson</ref>- 1969) | |||
---- | ---- | ||