آنتونی دویر: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi1 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi1 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
نویسندهی آمریکایی. بیش از هر چیز به خاطر رمان خود ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم''<ref>''All the Light We Cannot See''</ref> شناخته شده است. رمانی که جایزهی پولیتزر<ref>Pulitzer Prize for Fiction</ref> را از آن این نویسنده کرد. | نویسندهی آمریکایی. بیش از هر چیز به خاطر رمان خود ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم''<ref>''All the Light We Cannot See''</ref> شناخته شده است. رمانی که جایزهی پولیتزر<ref>Pulitzer Prize for Fiction</ref> را از آن این نویسنده کرد. | ||
در کلیولند<ref>Cleveland</ref> به دنیا آمد. کارشناسی خود را در رشتهی تاریخ از کالج بودین<ref>Bowdoin College</ref> گرفت و پس از آن در رشتهی کارشناسی ارشد نویسندگی خلاق از دانشگاه بولینگ<ref>Bowling Green State University</ref> فارغالتحصیل شد. اولین کتابش مجموعهداستانی بود با عنوان ''مجموعهدار صدف''<ref>''The Shell Collector'' </ref>. بیشتر داستانهای این کتاب، در مکانهایی مانند قارهی آفریقا و | در [[کلیولند]]<ref>Cleveland</ref> به دنیا آمد. کارشناسی خود را در رشتهی تاریخ از کالج بودین<ref>Bowdoin College</ref> گرفت و پس از آن در رشتهی کارشناسی ارشد نویسندگی خلاق از دانشگاه بولینگ<ref>Bowling Green State University</ref> فارغالتحصیل شد. اولین کتابش مجموعهداستانی بود با عنوان ''مجموعهدار صدف''<ref>''The Shell Collector'' </ref>. بیشتر داستانهای این کتاب، در مکانهایی مانند قارهی آفریقا و [[نیوزیلند]]<ref>New Zealand</ref> میگذرند که طبیعتی نسبتاً دستنخورده و یگانه دارند. مکانهایی که دوئر خود چندین سال در آنها زندگی کرده است. ارتباط انسانها با طبیعت را میتوان درونمایهی اصلی این کتاب دانست. این کتاب نام دوئر را به عنوان نویسندهای آیندهدار مطرح کرد و جوایز رم<ref>Rome Prize from the American Academy of Arts and Letters</ref> و بارنز اند نوبل<ref>Barnes & Noble Discover Prize</ref> را برایش به ارمغان آورد. | ||
اولین رمان دوئر با نام ''دربارهی گریس''<ref>''About Grace''</ref>، روایتی است از زندگی نوجوانی درونگرا و منزوی که به برف علاقهای عجیب دارد و به زنی در یک سوپرمارکت دل میبندد. اثر بعدی او باز هم مجموعهای از داستانهای کوتاه بود: ''دیوار حافظه''<ref>''Memory Wall''</ref> که مضمون اصلی آن چنان که از عنوان آن نیز پیداست، مسئلهی حافظه است. پس از این، دوئر یک خودزندگینامه را با عنوان ''چهارفصل در رم''<ref>''Four Seasons in Rome''</ref> منتشر کرد. با این حال، دومین رمان او بود که نامش را به عنوان نویسندهای جهانی تثبیت نمود: ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم''. داستانی که در فرانسهی جنگ جهانی دوم میگذرد و دربارهی یک دختربچهی نابینای فرانسوی است که به طور اتفاقی با یک پسر هشت سالهی آلمانی روبهرو میشود و این دو در جریان اشغال پاریس توسط نازیها، به هم برای زنده ماندن کمک میکنند. این کتاب با استقبال بینظیر جهانی روبهرو شد و علاوه بر کسب جایزهی پولیتزر و نامزدی جایزهی کتاب ملی<ref>National Book Award</ref>، ماهها در فهرست پرفروشهای [[نیویورک تایمز|نیویورکتایمز]] قرار داشت. این کتاب با دو ترجمهی مختلف به فارسی عرضه شده است: | اولین رمان دوئر با نام ''دربارهی گریس''<ref>''About Grace''</ref>، روایتی است از زندگی نوجوانی درونگرا و منزوی که به برف علاقهای عجیب دارد و به زنی در یک سوپرمارکت دل میبندد. اثر بعدی او باز هم مجموعهای از داستانهای کوتاه بود: ''دیوار حافظه''<ref>''Memory Wall''</ref> که مضمون اصلی آن چنان که از عنوان آن نیز پیداست، مسئلهی حافظه است. پس از این، دوئر یک خودزندگینامه را با عنوان ''چهارفصل در رم''<ref>''Four Seasons in Rome''</ref> منتشر کرد. با این حال، دومین رمان او بود که نامش را به عنوان نویسندهای جهانی تثبیت نمود: ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم''. داستانی که در فرانسهی جنگ جهانی دوم میگذرد و دربارهی یک دختربچهی نابینای فرانسوی است که به طور اتفاقی با یک پسر هشت سالهی آلمانی روبهرو میشود و این دو در جریان اشغال [[پاریس، شهر|پاریس]] توسط نازیها، به هم برای زنده ماندن کمک میکنند. این کتاب با استقبال بینظیر جهانی روبهرو شد و علاوه بر کسب جایزهی پولیتزر و نامزدی جایزهی کتاب ملی<ref>National Book Award</ref>، ماهها در فهرست پرفروشهای [[نیویورک تایمز|نیویورکتایمز]] قرار داشت. این کتاب با دو ترجمهی مختلف به فارسی عرضه شده است: | ||
''نوری که نمیبینیم'' با ترجمهی حسام جنانی از نشر نیماژ و ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم'' با ترجمهی مریم طباطباییها از نشر کولهپشتی. | ''نوری که نمیبینیم'' با ترجمهی حسام جنانی از نشر نیماژ و ''تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم'' با ترجمهی مریم طباطباییها از نشر کولهپشتی. |