برامس، یوهانس (۱۸۳۳ـ۱۸۹۷): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|لقب= | |لقب= | ||
|زادروز=هامبورگ | |زادروز=هامبورگ ۱۸۳۳م | ||
|تاریخ مرگ= | |تاریخ مرگ=۱۸۹۷م | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
|ملیت=آلمانی | |ملیت=آلمانی | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}} | }}برامس، یوهانِس (۱۸۳۳ـ۱۸۹۷)(Brahms, Johannes)<br/> [[File:12162100.jpg|thumb|برامْس، يوهانِس]] | ||
آهنگساز، نوازندۀ | آهنگساز، نوازندۀ [[پیانو]]، و رهبر ارکستر آلمانی. از بزرگترین سازندگان موسیقی سمفونیک<ref>symphonic music | ||
</ref> و ترانه<ref>song </ref> است. آثار او عبارتاند از چهار سمفونی، لیدها (ترانهها)، کنسرتوهایی برای پیانو و | </ref> و ترانه<ref>song </ref> است. آثار او عبارتاند از چهار سمفونی، لیدها (ترانهها)، کنسرتوهایی برای پیانو و [[ویولن|ویولن]]، موسیقی مجلسی، سوناتها، و ''کُرال یک رکویِم آلمانی''<ref>''Ein Deutsches Requiem/A German Requiem'' </ref> (۱۸۶۸)؛ او خود آثارش را رهبری و اجرا میکرد. در ۱۸۵۳ [[یوآخیم، یوزف (۱۸۳۱ـ۱۹۰۷)|یوزف یوآخیم]]<ref>Joseph Joachim </ref>، نوازندۀ ویولن، او را به لیست<ref>Liszt </ref> و [[شومان ، روبرت (۱۸۱۰ـ۱۸۵۶)|شومان]]<ref>Schumann </ref> معرفی کرد، و آنان از کارش حمایت کردند. برامس از ۱۸۶۸ در [[وین]]<ref>Vienna</ref> اقامت کرد. هرچند موسیقیاش به رگهای از سیر تفکّر مکتب رمانتیک تعلّق دارد، او خود را ادامهدهندۀ سنّت کلاسیک میدانست که [[بتهوون، لودویگ وان (۱۷۷۰ـ۱۸۲۷)|بتهوون]] به آن رسیده بود. برامس در نظر معاصران خود یک فرمگرای خشک برشمرده میشد، که نقطۀ مقابل احساساتیگری رُمانتیک واگنر<ref> Wagner </ref> بود؛ او تأثیر عمیقی بر [[مالر، گوستاو (۱۸۶۰ـ۱۹۱۱)|مالر]]<ref>Mahler </ref> و [[شونبرگ، آرنولد (۱۸۷۴ـ۱۹۵۱)|شونبرگ]]<ref>Schoenberg </ref> گذاشت. برامس در [[هامبورگ، بندر|هامبورگ]] بهدنیا آمد. پسر یک نوازندۀ کنترباس بود، که در کودکی مقدّمات موسیقی را به او آموخت. گرچه برامس بهقصد نوازندگی در ارکستر تعلیم میگرفت، در نواختن پیانو چنان پیشرفتی از خود نشان داد که والدینش تصمیم گرفتند از او، که هنوز یازده سالش نشده بود، یک کودک نابغه بسازند. برامس اندکی بعد شروع به آهنگسازی کرد، اما در ضمن مجبور شد برای کمک به درآمد والدینش شبها در میخانههای ملوانان و سالنهای رقص نوازندگی کند. در سالهای ۱۸۴۸ـ۱۸۴۹ دو کنسرت برگزار کرد، اما نتوانست خود را از کار محنتبار نوازندگی و تدریس خلاص کند، تا ۱۸۵۳ که همراه با ادوار رِمنیی<ref>Eduard Reményi </ref> به گشت هنری رفت و با یوآخیم، لیست، و سایر موسیقیدانان مهم آشنا شد، بهویژه با روبرت شومان<ref>Robert Schumann </ref> و کلارا شومان<ref>Clara Schumann </ref>، که علاقۀ خیلی زیادی به او پیدا کردند. در سالهای ۱۸۵۷ـ۱۸۶۰، به تناوب به استخدام دربار لیپه ـ دِتمولد<ref>Lippe-Detmold </ref> درمیآمد، در سمت نوازندۀ پیانو سفر میکرد، و در هامبورگ مشغول کار بود و رهبری یک کُر بانوان را برعهده داشت. در ۱۸۵۹ در [[هانوور، شهر|هانوور]]<ref>Hanover </ref> کنسرتوی پیانوی اول خود را برای نخستینبار بهاجرا درآورد که، گرچه از بزرگترین شاهکارهای این گونه بود، از جانب مخاطبان و منتقدان با استقبال چندانی مواجه نشد. در ۱۸۶۲، برای نخستینبار به وین سفر و سال بعد در آن شهر اقامت کرد. از ۱۸۶۴ وقت خود را یکسره به آهنگسازی اختصاص داد، مگر برای چند گشت هنری که در آنها بیشتر آثار خودش را اجرا میکرد. در ۱۸۶۸ در [[برمن، بندر|برِمِن]]<ref>Bremen</ref> نخستین اجرای پربارترین اثر آوازی خود، ''یک رکویِم آلمانی''، را رهبری کرد؛ یک ماه بعد موومان ''گرچه اکنون اندوهناکاید''<ref> ''Ihr habt nun Traurigkeit/Though Ye Now be Sorrowful ''</ref> را به یاد مادرش به این اثر افزود. موفقیت او در آهنگسازی طی دهۀ ۱۸۶۰ قاطعانه تثبیت شد، و در خارج از کشور شهرتی بهدست آورد، اما تا ۱۸۷۶ سمفونی اول خود را بهپایان نرساند. کار بر روی این اثر پانزده سال طول کشید و تحت نظر بتهوون پرورده شد، اما پس از نخستین اجرای او برامس به یقین برترین آهنگساز موسیقی سازی زمان خود شمرده شد. کمی پس از این اثر، سمفونی ملایمتری در رماژور پدید آورد. در ۱۸۷۷ دکترای افتخاری [[دانشگاه کیمبریج|دانشگاه کیمبریج]]<ref>Cambridge University </ref> [[انگلستان|انگلستان]] را رد کرد، چون دلش نمیخواست شخصاً برای دریافت آن برود، اما در ۱۸۷۹ دکترایی از [[برسلاو]]<ref>Breslau </ref>، پروس<ref>Prussia </ref>، را پذیرفت. در نخستین اجرای کنسرتوی پیانوی دوم خود (۱۸۸۱) تکنوازی کرد. در ۱۸۹۶ سرطان کبدش جدّی شد، و بالاخره به مرگ او انجامید. برامس آهنگساز محافظهکار بزرگ قرن ۱۹ بود. موسیقیدانان آن دوره را معمولاً جزو هواداران برامس یا واگنر، بزرگترین مبتکر آن دوران، دستهبندی میکنند. با اینحال، برامس هر قدر از لحاظ ابتکار در فرم کمبود داشت، در عوض از لحاظ عمق و کمال از سرمشقهای معاصر خود بسیار فراتر میرفت. ازجمله آثار اوست: کُر و ارکستر ''راپسودی''<ref>''Rhapsody''</ref> برای کنترآلتو، کُر مردانه<ref> male chorus </ref>، و ارکستر (۱۸۶۹)، ''آواز الهگان سرنوشت''<ref>''Gesang der Parzen ''</ref> (۱۸۸۲). چندین سمفونی و کنسرتو قطعات آوازی مانند دورههای ترانه ''ماگهلونۀ زیبا''<ref>''Die Schöne Magelone ''</ref> اپوس ۳۳ و ''چهار آواز جدی''<ref>''Vierernste Gesänge''</ref> برای صدای بم و پیانو. | ||
| |