دیدار بانوی سالخورده: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\2' به '<!--2') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
دیدار بانوی سالخورده (Der Beusuch der alten Dame)<br> | دیدار بانوی سالخورده (Der Beusuch der alten Dame)<br>نمایشنامهای از [[دورنمات، فریدریش (۱۹۲۱ـ۱۹۹۰)|فریدریش دورنمات]]، به زبان آلمانی، نخستین اجرا در ۱۹۵۶. زنی به نام کلر تساخاناسیان در هشتمین ازدواج خود میلیاردر میشود. مردم شهری خیالی به نام گولن، زادگاه کلر، در ایستگاه راهآهن گرد آمدهاند تا ورود او را خوشآمد گویند. آنان بر این امیدند که این زن آنان را از ورشکستگی رهایی بخشد. کلر بیدرنگ قبول میکند و شرطی میگذارد که در ازای عدالت ۱میلیارد میپردازد. کلر خواهان آن است که شوهر سابقش، آلفرد سوم، کشته شود تا این چک را پرداخت کند. ۴۵ سال پیش، قاضیان و شهود با رشوه تطمیع شدند و فرزند او را به شوهرش دادند و او را به روسپی بدل کردند. مردم و شهردار از آلفرد حمایت میکنند، اما همان دم که به مغازۀ او میروند تا دلگرمش کنند، نسیهخری را نیز فراموش نمیکنند. آلفرد که خطر را احساس کرده است، درصدد برمیآید که بگریزد اما نمیتواند. آلفرد در گردهمآیی مردم شهر در میان صفوف مردم میمیرد و چونان بلاگردان، نقشی قهرمانانه مییابد. این نمایشنامه، موفقترین اثر دورنمات است. نویسنده از تمثیلیکردن صرف نمایش پرهیز کرده و این را در متن نمایش نشان داده است. | ||
نمایشنامهای از فریدریش | |||
<br><!--20236000--> | <br><!--20236000--> | ||
[[رده:تئاتر]] | [[رده:تئاتر]] | ||
[[رده:جهان – آثار، رویدادها، اماکن]] | [[رده:جهان – آثار، رویدادها، اماکن]] |
نسخهٔ ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۶
دیدار بانوی سالخورده (Der Beusuch der alten Dame)
نمایشنامهای از فریدریش دورنمات، به زبان آلمانی، نخستین اجرا در ۱۹۵۶. زنی به نام کلر تساخاناسیان در هشتمین ازدواج خود میلیاردر میشود. مردم شهری خیالی به نام گولن، زادگاه کلر، در ایستگاه راهآهن گرد آمدهاند تا ورود او را خوشآمد گویند. آنان بر این امیدند که این زن آنان را از ورشکستگی رهایی بخشد. کلر بیدرنگ قبول میکند و شرطی میگذارد که در ازای عدالت ۱میلیارد میپردازد. کلر خواهان آن است که شوهر سابقش، آلفرد سوم، کشته شود تا این چک را پرداخت کند. ۴۵ سال پیش، قاضیان و شهود با رشوه تطمیع شدند و فرزند او را به شوهرش دادند و او را به روسپی بدل کردند. مردم و شهردار از آلفرد حمایت میکنند، اما همان دم که به مغازۀ او میروند تا دلگرمش کنند، نسیهخری را نیز فراموش نمیکنند. آلفرد که خطر را احساس کرده است، درصدد برمیآید که بگریزد اما نمیتواند. آلفرد در گردهمآیی مردم شهر در میان صفوف مردم میمیرد و چونان بلاگردان، نقشی قهرمانانه مییابد. این نمایشنامه، موفقترین اثر دورنمات است. نویسنده از تمثیلیکردن صرف نمایش پرهیز کرده و این را در متن نمایش نشان داده است.