راه های دریا (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:2042164663.jpg|جایگزین=نسخهای از چاپهای زبان اصلی رمان|بندانگشتی|نسخهای از چاپهای زبان اصلی رمان]] | [[پرونده:2042164663.jpg|جایگزین=نسخهای از چاپهای زبان اصلی رمان|بندانگشتی|نسخهای از چاپهای زبان اصلی رمان|321x321پیکسل]] | ||
راههای دریا | راههای دریا | ||
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۱۰
راههای دریا
(به فرانسوی: Les Chemins de la mer) رمانی از فرانسوا موریاک، به زبان فرانسوی. نخستین بار به سال ۱۹۳۹ منتشر شد. این رمان که پس از آسموده[۱] (1938) نوشته شده است، به تراژدی شباهت دارد و یکی از قلههای آثار موریاک محسوب میشود؛ نهچندان به سبب موضوع کتاب -که از بسیاری لحاظ کماهمیتتر و نازلتر از ترز دکرو[۲] (1927) یا چنبر مار[۳] (1932) است- بلکه برای استحکام سبک، یا به بیان بهتر، مهارت نویسنده در کار نویسندگی.
راههای دریا به فارسی برگردانده نشده است.
پیرنگ
خواننده از نخستین سطور وارد ماجرای زندگی خانوادۀ بورژوای صاحب محضری به نام روولو Révolou میشود. این شخص که علاوه بر خانه و خانوادۀ خـود، خانۀ دیگر و معشوقهای نیز دارد، ورشکست میشود و معشوقه طردش می کند و او مجبور به خودکشی می شود و زن و سه فرزندش را در زندگی آشفتهای رها میکند. دخترش، رز Rose ، میفهمد که باید از ازدواج با روبر کوستادو Robert Costadot چشم بپوشد. مادر روبر اهل زندگی عملی است و امـور مـادی را جدی میگیرد. ژولیـن Julien روولو، پسـر ارشـد، که روشنفکر خودپرستی است، توانایی مقابله با موقعیت را ندارد. برادرش دنی Denis بیاراده تسليم حوادث میشود و سرانجام با دختری از خانوادهای مزرعهدار ازدواج کند؛ این خانواده تنها ملکی را که از بلایا برجا مانده است، در اختیار دارد. بانوی خانه و فرزند ارشدش (ژولین) میمیرند. رز در برابر این تنهایی روحی تاب نمیآورد و خودکشی میکند. این پایان ماجراست که پایان بره (1954) L'Agneau ، رمان دیگر موریاک بیشباهت بدین نیست. در بالای فراز و نشیبهای زندگی این خانواده، سایۀ لاندن Landin )منشی سابق دفترخانۀ روولو) گسترده است. در زمـان حـيات روولو هـمه میگفتند: «کارها به دست لاندن است.» لاندن که مرد بسیار وفاداری است، بر فروش اموال روولو و تصفیۀ حسابهای او نظارت میکند. هنگام بررسی پروندههای کهنۀ دفترخانه، یادداشتهای خصوصی روولو به دستش میافتد و میبیند که ارباب سابقش با نفرت از او یاد کرده و حتی او را «پلید» نامیده است. لاندن به پاریس میرود و همانجا اقامت میکند. چندسال بعد، به دست ولگرد رهگذری کشته میشود و شخصیت او، در این رمان پر از نومیدی، در پردۀ ابهام میماند.