سبک عراقی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در دورۀ عراقی در کنار رویکرد عمده به مضامین عادی و روزمره (چون عشق زمینی، مدح شاهان و امیران و وزیران، شادنوشی و شادخواری و وصف طبیعت و...)، از شعر [[سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم (غزنه ۴۷۳ ـ ۵۳۵ ق)|سنایی غزنوی]] (که نخستین شاعر صوفی شاخص فارسیگوست) نوعی شعر عارفانه شروع به شکلگیری کرد که این مفهوم و معنا و گونه با زنجیرۀ [[عطار، فریدالدین محمد (کدکن ۵۴۰ـ نیشابور ح ۶۱۸ق)|عطار نیشابوری]] و مولانا و حافظ به اوج خود رسید. از میانههای این دوره چنان آمیزشی میان شعر عاشقانه و عارفانه صورت گرفت که تأویل بسیاری شعرها حتی با رمزگشایی رمزوارههای آنها کار طاقتفرسایی شد. | در دورۀ عراقی در کنار رویکرد عمده به مضامین عادی و روزمره (چون عشق زمینی، مدح شاهان و امیران و وزیران، شادنوشی و شادخواری و وصف طبیعت و...)، از شعر [[سنایی، ابوالمجد مجدود بن آدم (غزنه ۴۷۳ ـ ۵۳۵ ق)|سنایی غزنوی]] (که نخستین شاعر صوفی شاخص فارسیگوست) نوعی شعر عارفانه شروع به شکلگیری کرد که این مفهوم و معنا و گونه با زنجیرۀ [[عطار، فریدالدین محمد (کدکن ۵۴۰ـ نیشابور ح ۶۱۸ق)|عطار نیشابوری]] و مولانا و حافظ به اوج خود رسید. از میانههای این دوره چنان آمیزشی میان شعر عاشقانه و عارفانه صورت گرفت که تأویل بسیاری شعرها حتی با رمزگشایی رمزوارههای آنها کار طاقتفرسایی شد. | ||
مهمترین ویژگی سبک عراقی، زبان آن است که بر اثر آمیختن با زبان و لهجههای مرکزی و شمالی ایران و همچنین با زبان عربی که در این مناطق رواج بیشتری داشت، تفاوت کلی با زبان شعر سبک خراسانی یافته است. این زبان، برای بیان مفاهیم و مضامین مختلف آمادگی بیشتری داشت. علاوه بر این، از قرن هفتم به بعد، زبان شعر با رواج نسبی لغات و اصطلاحات ترکی که نتیجۀ مستقیم حملۀ مغول و سلطۀ آنان بـر ایران است، مشخص میشود. وجود تركيبات تازه، از ویژگیهای زبان سبک عراقی است که در آثار خاقانی شروانی، نظامی گنجوی و خاصه مولوی به فراوانی به آن برمیخوریم. از دیگر خصوصیات سبک عراقی، توجه شاعران پیرو این سبک به آوردن مضمونها و افکار و معانی دقیق و باریک است که اغلب حاصل احاطه و تسلطی است که شاعران به علوم و فنون عصر خود داشتند و برای مضمونپردازی از آن سود میجستند. همین توجه و علاقۀ شاعران به استفاده از معلومات علمی و به کار بردن اصطلاحات علوم و فنون و آیات [[قرآن]] و [[حدیث]] و [[اساطیر]] و افسانههای مذهبی، که شعر سبک عراقی را مشخص میکند، درک شعر این شاعران را مشکل کرده است؛ به نحوی که برای آگاهی بر معانی و مفاهیم شعر سبک عراقی، شناخت و احاطه بر علوم آن روزگار ضروری است و بر دیوانهای بسیاری از آنان، شرحهایی نوشته شده است که نکات پیچیده و مشکلات آن را شرح و توضیح میدهد. شاعران پیرو سبک عراقی، از میان قالبهای شعری بیش از همه به [[غزل (ادبیات)|غزل]] و [[مثنوی]] (به صورت [[منظومه (ادبیات)|منظومه]]<nowiki/>های داستانی) توجه داشتند و در واقع جز اوج زبان شعری و پیدایی بزرگان شعر فارسی در این دوره، شکوه غزل و مثنوی فارسی را در میان آثار شاعران سبک عراقی باید سراغ گرفت. جز [[شاهنامه|شاهنامۀ]] [[فردوسی]] که در دورۀ سبک خراسانی خلق شده، تمام منظومهها و شاهکارهای شعر فارسی مربوط به دورۀ عراقیاند؛ از [[بوستان]] و غزلیات سعدی گرفته تا [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] مولانا تا دیوان حافظ و [[خمسه نظامی|خمسۀ نظامی]]. | مهمترین ویژگی سبک عراقی، زبان آن است که بر اثر آمیختن با زبان و لهجههای مرکزی و شمالی ایران و همچنین با زبان عربی که در این مناطق رواج بیشتری داشت، تفاوت کلی با زبان شعر سبک خراسانی یافته است. این زبان، برای بیان مفاهیم و مضامین مختلف آمادگی بیشتری داشت. علاوه بر این، از قرن هفتم به بعد، زبان شعر با رواج نسبی لغات و اصطلاحات ترکی که نتیجۀ مستقیم حملۀ مغول و سلطۀ آنان بـر ایران است، مشخص میشود. وجود تركيبات تازه، از ویژگیهای زبان سبک عراقی است که در آثار خاقانی شروانی، نظامی گنجوی و خاصه مولوی به فراوانی به آن برمیخوریم. از دیگر خصوصیات سبک عراقی، توجه شاعران پیرو این سبک به آوردن مضمونها و افکار و معانی دقیق و باریک است که اغلب حاصل احاطه و تسلطی است که شاعران به علوم و فنون عصر خود داشتند و برای مضمونپردازی از آن سود میجستند. همین توجه و علاقۀ شاعران به استفاده از معلومات علمی و به کار بردن اصطلاحات علوم و فنون و آیات [[قرآن]] و [[حدیث]] و [[اساطیر]] و افسانههای مذهبی، که شعر سبک عراقی را مشخص میکند، درک شعر این شاعران را مشکل کرده است؛ به نحوی که برای آگاهی بر معانی و مفاهیم شعر سبک عراقی، شناخت و احاطه بر علوم آن روزگار ضروری است و بر دیوانهای بسیاری از آنان، شرحهایی نوشته شده است که نکات پیچیده و مشکلات آن را شرح و توضیح میدهد. شاعران پیرو سبک عراقی، از میان قالبهای شعری بیش از همه به [[غزل (ادبیات)|غزل]] و [[مثنوی]] (به صورت [[منظومه (ادبیات)|منظومه]]<nowiki/>های داستانی) توجه داشتند و در واقع جز اوج زبان شعری و پیدایی بزرگان شعر فارسی در این دوره، شکوه غزل و مثنوی فارسی را در میان آثار شاعران سبک عراقی باید سراغ گرفت. جز [[شاهنامه|شاهنامۀ]] [[فردوسی]] که در دورۀ سبک خراسانی خلق شده، تمام منظومهها و شاهکارهای شعر فارسی مربوط به دورۀ عراقیاند؛ از [[بوستان]] و غزلیات سعدی گرفته تا [[مثنوی معنوی|مثنوی]] و [[دیوان کبیر]] مولانا تا دیوان حافظ و [[خمسه نظامی|خمسۀ نظامی]]. | ||
'''<big>نمونۀ اشعار</big>''' | |||
'''سعدی:''' | |||
شب فراق که داند که تا سحر چند است | |||
مگر کسی که به زندان عشق دربند است | |||
گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم | |||
کدام سرو به بالای دوست مانند است | |||
پیام من که رساند به یار مهرگسل | |||
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است | |||
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست | |||
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است | |||
که با شکستن پیمان و برگرفتن دل | |||
هنوز دیده به دیدارت آرزومند است | |||
بیا که بر سر کویت بساط چهرهٔ ماست | |||
به جای خاک که در زیر پایت افکندهست | |||
خیال روی تو بیخ امید بنشاندهست | |||
بلای عشق تو بنیاد صبر برکندهست | |||
عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی | |||
به زیر هر خم مویت دلی پراکند است | |||
اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی | |||
گمان برند که پیراهنت گل آکند است | |||
ز دست رفته نه تنها منم در این سودا | |||
چه دستها که ز دست تو بر خداوند است | |||
فراق یار که پیش تو کاه برگی نیست | |||
بیا و بر دل من بین که کوه الوند است | |||
ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق | |||
گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است | |||
---- | ---- | ||