پرش به محتوا

استراوینسکی، ایگور (۱۸۸۲ـ۱۹۷۱): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Amir صفحهٔ استراوینسکی،ایگور (۱۸۸۲ـ۱۹۷۱) را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به استراوینسکی، ایگور (۱۸۸۲ـ۱۹۷۱) منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}[[File:11258000.jpg|thumb|اِسْتِراوينْسکي،ايگور]]آهنگ‌ساز روس. بعدها تابعیت فرانسه (۱۹۳۴) و امریکا (۱۹۴۵) را پذیرفت. زیرنظر ریمسکی کورساکوف<ref>Rimsky-Korsakov
}}[[File:11258000.jpg|thumb|اِسْتِراوينْسکي،ايگور]]آهنگ‌ساز روس. بعدها تابعیت فرانسه (۱۹۳۴) و امریکا (۱۹۴۵) را پذیرفت. زیرنظر ریمسکی کورساکوف<ref>Rimsky-Korsakov
</ref> تحصیل کرد و به سفارش [[دیاگیلف، سرگی پاولوویچ (۱۸۷۲ـ۱۹۲۹)|دیاگیلف]]<ref>Diaghilev  
</ref> تحصیل کرد و به سفارش [[دیاگیلف، سرگی پاولوویچ (۱۸۷۲ـ۱۹۲۹)|دیاگیلف]]<ref>Diaghilev  
</ref> برای باله‌های ''پرندۀ آتشین''<ref>''The Firebird'' </ref> (۱۹۱۰)، ''پتروشکا''<ref>''Petrushka'' </ref> (۱۹۱۱)، و ''تقدیس بهار''<ref>''The Rite of Spring'' </ref> (۱۹۱۳) آهنگ‌هایی ساخت که ریتم‌ها و هارمونی‌های غیرمعمول‌شان در زمان خود جنجال‌برانگیز بودند؛ اثر اخیر، آشوب‌های اعتراض‌آمیزی را به دنبال داشت. سایر آثار او عبارت‌اند از سمفونی‌ها، کنسرتوها (برای ویولن و پیانو)، موسیقی مجلسی، و تعدادی اپرا، ازجمله ''پیشرفت آدم هرزه''<ref>''The Roke’s Progress''</ref> (۱۹۵۱)، و ''سیلاب''<ref>''The Flood'' </ref> (۱۹۶۲). استراوینسکی، در کنار شونبرگ<ref>Schoenberg</ref>، مهم‌ترین آهنگ‌ساز سال‌های اول قرن ۲۰ بود، و بیش از هر کس دیگر در تعیین مسیر موسیقی ۵۰ سال بعد نقش داشت. گسترۀ آثار گوناگون و متنوع او از بالۀ نئوکلاسیک ''پولچینِلاّ''<ref>''Pulcinella'' </ref>، (۱۹۲۰) تا ''سمفونی مزامیر''<ref>''Symphony of Psalms'' </ref> (۱۹۳۰) کُرال ـ ارکستری را دربرمی‌گیرد. بعدها در آثاری همچون ''کانتیکوم ساکروم (سرود مذهبی''<ref>''Canticum Sacrum'' </ref>) (۱۹۵۵)، و بالۀ ''آگون''<ref>''Agon'' </ref> (۱۹۵۳ـ۱۹۵۷)، تکنیک‌های سریِل را نیز به‌کار گرفت. استراوینسکی در نزدیکی سن‌پترزبورگ به‌دنیا آمد، و پدرش، فیودور استراوینسکی<ref>Fyodor Stravinsky </ref>، باس اصلیِ اپرای سلطنتی<ref>Imperial Opera</ref> در این شهر بود. فرآیند خلاقیتِ او را به سه مرحلۀ متمایز می‌توان تقسیم کرد، که با ملی‌گرایی روسی آغاز شده و با نئوکلاسیک‌گرایی ادامه می‌یابد تا به تکنیک دودِکافونی می‌رسد. در ۱۹۰۶ با یکی از خویشاوندان خود به نام نادِژدا سولیما<ref> Nadezhda Sulima </ref> ازدواج کرد. در ۱۹۰۸ قطعۀ ارکستری ''آتشبازی''<ref>''Fireworks''</ref> را به مناسبت عروسی نادیا ریمسکی ـ کورساکوف<ref> Nadia Rimsky-Korsakov </ref> و ماکسیمیلیان اشتاینبِرگ<ref>Maximilian Steinberg </ref> ساخت، و یک ''سرود خاکسپاری''<ref>''Funeral Chant'' </ref> نیز برای مرگ ریمسکی ـ کورساکوف خلق کرد. اجرای''اسکِرتسوی فانتاستیک''<ref>''Fantastic Scherzo'' </ref> در ۱۹۰۹ توجه دیاگیلف، مدیر برنامه‌های نمایشی، را به‌خود جلب کرد. در ۱۹۱۴ دیاگیِلف در پاریس اپرا ـ بالۀ پریان ''بلبل''<ref>''The Nightingale''</ref> را به'''‌'''روی '''‌'''صحنه برد. در سال'''‌'''های بین دو جنگ جهانی بسیاری از آثار او در سایۀ نئوکلاسیک'''‌'''گرایی ساخته شدند، و نخستین آن'''‌'''ها مشخصاً بالۀ پولچینِلاّ (۱۹۲۰) بود، که برمبنای قطعاتی منسوب به پِرگولِزی<ref> Pergolesi </ref> ساخته '''‌'''شد، و در ۱۹۲۵ کنسرتو برای پیانو همراه با سازهای بادی نیز همین روند را ادامه داد. ''اُدیپوس شاه''<ref>''Oedipus Rex'' </ref>، اپرا ـ اوراتوریویی از روی سوفوکلس<ref>Sophocles </ref>، نخستین'''‌'''بار در ۱۹۲۷ به اجرا درآمد، و پس از آن نوبت به بالۀ ملهم از اثر کلاسیک ''آپولون موزاژِت''<ref>''Apollon Musagète'' </ref> (۱۹۲۸)، بالۀ ''بوسۀ پری''<ref>''The Fairy’s Kiss'' </ref> (از روی چایکوفسکی<ref>Tchaikovsky </ref>)، ''کاپریچّو''<ref>''Capriccio'' </ref> برای پیانو و ارکستر، و ''سمفونی مزامیر'' رسید که نخستین'''‌'''بار در ۱۹۳۰ به رهبری ارنست آنسرمه<ref>''Ernest Ansermet'' </ref> اجرا شد. در ۱۹۳۷ بالۀ ''ورق''‌''بازی''<ref>''Jeu de Cartes'' </ref> اثر استراوینسکی را بالانشین<ref>Balanchine</ref> در اپرای متروپولیتن نیویورک<ref> NewYork Metropolotan Opera</ref> به'''‌'''اجرا در آورد. در ۱۹۴۰ اجرای سمفونی دو ماژور خود توسط ارکستر سمفونی شیکاگو را رهبری کرد. ''سمفونی سه''‌''موومانی''<ref>''Symphony in three Morements'' </ref> قدرتمند او را نخستین'''‌'''بار در ۱۹۴۶، ارکستر فیلارمونیک نیویورک اجرا کرد و در ۱۹۴۸ بالانشین اپرای ''اورفئوس''<ref>''Orpheus'' </ref> را به'''‌‌'''روی صحنه برد. دیدار با اودن<ref>Auden </ref>، گردآوری آثار نئوکلاسیک استراوینسکی در قالب یک مجموعه را موجب شد، و اپرای ملهم از هوگارت<ref>Hogarth</ref>، ''پیشرفت آدم هرزه''، نخستین'''‌'''بار در ۱۹۵۱ در ونیز به اجرا درآمد. در این هنگام استراوینسکی با رابرت کرافت<ref> Robert Craft </ref>، رهبر ارکستر، آشنا شد و تحت تأثیر او به موسیقی سریِل مکتب دوم وین<ref>Second Viennese School </ref> رو آورد. این نشانۀ آغاز سومین دورۀ بزرگ فعالیت آهنگ'''‌'''ساز بود. جالب این'''‌'''جاست که استراوینسکی تا پس از مرگِ بزرگ'''‌'''ترین چهرۀ این مکتب، [[شونبرگ ، آرنولد (۱۸۷۴ـ۱۹۵۱)|آرنولد شونبرگ]]<ref>Arnold Schoenberg </ref>، دست به اکتشاف کامل این عرصه از موسیقی نزد. بالۀ ''آگون'' و آثار آوازی مذهبی ''کانتیکوم ساکروم'' (۱۹۵۵) و ''ترِنی''<ref>''Threni''</ref> ترکیبی از روش'''‌'''های دقیق با خلاقیت ملایم آشنای استراوینسکی بودند.
</ref> برای باله‌های ''پرندۀ آتشین''<ref>''The Firebird'' </ref> (۱۹۱۰)، ''پتروشکا''<ref>''Petrushka'' </ref> (۱۹۱۱)، و ''تقدیس بهار''<ref>''The Rite of Spring'' </ref> (۱۹۱۳) آهنگ‌هایی ساخت که ریتم‌ها و هارمونی‌های غیرمعمول‌شان در زمان خود جنجال‌برانگیز بودند؛ اثر اخیر، آشوب‌های اعتراض‌آمیزی را به دنبال داشت. سایر آثار او عبارت‌اند از سمفونی‌ها، کنسرتوها (برای ویولن و پیانو)، موسیقی مجلسی، و تعدادی اپرا، ازجمله ''پیشرفت آدم هرزه''<ref>''The Roke’s Progress''</ref> (۱۹۵۱)، و ''سیلاب''<ref>''The Flood'' </ref> (۱۹۶۲). استراوینسکی، در کنار شونبرگ<ref>Schoenberg</ref>، مهم‌ترین آهنگ‌ساز سال‌های اول قرن ۲۰ بود، و بیش از هر کس دیگر در تعیین مسیر موسیقی ۵۰ سال بعد نقش داشت. گسترۀ آثار گوناگون و متنوع او از بالۀ نئوکلاسیک ''پولچینِلاّ''<ref>''Pulcinella'' </ref>، (۱۹۲۰) تا ''سمفونی مزامیر''<ref>''Symphony of Psalms'' </ref> (۱۹۳۰) کُرال ـ ارکستری را دربرمی‌گیرد. بعدها در آثاری همچون ''کانتیکوم ساکروم (سرود مذهبی''<ref>''Canticum Sacrum'' </ref>) (۱۹۵۵)، و بالۀ ''آگون''<ref>''Agon'' </ref> (۱۹۵۳ـ۱۹۵۷)، تکنیک‌های سریِل را نیز به‌کار گرفت. استراوینسکی در نزدیکی سن‌پترزبورگ به‌دنیا آمد، و پدرش، فیودور استراوینسکی<ref>Fyodor Stravinsky </ref>، باس اصلیِ اپرای سلطنتی<ref>Imperial Opera</ref> در این شهر بود. فرآیند خلاقیتِ او را به سه مرحلۀ متمایز می‌توان تقسیم کرد، که با ملی‌گرایی روسی آغاز شده و با نئوکلاسیک‌گرایی ادامه می‌یابد تا به تکنیک دودِکافونی می‌رسد. در ۱۹۰۶ با یکی از خویشاوندان خود به نام نادِژدا سولیما<ref> Nadezhda Sulima </ref> ازدواج کرد. در ۱۹۰۸ قطعۀ ارکستری ''آتشبازی''<ref>''Fireworks''</ref> را به مناسبت عروسی نادیا ریمسکی ـ کورساکوف<ref> Nadia Rimsky-Korsakov </ref> و ماکسیمیلیان اشتاینبِرگ<ref>Maximilian Steinberg </ref> ساخت، و یک ''سرود خاکسپاری''<ref>''Funeral Chant'' </ref> نیز برای مرگ ریمسکی ـ کورساکوف خلق کرد. اجرای''اسکِرتسوی فانتاستیک''<ref>''Fantastic Scherzo'' </ref> در ۱۹۰۹ توجه دیاگیلف، مدیر برنامه‌های نمایشی، را به‌خود جلب کرد. در ۱۹۱۴ دیاگیِلف در پاریس اپرا ـ بالۀ پریان ''بلبل''<ref>''The Nightingale''</ref> را به'''‌'''روی '''‌'''صحنه برد. در سال'''‌'''های بین دو جنگ جهانی بسیاری از آثار او در سایۀ نئوکلاسیک'''‌'''گرایی ساخته شدند، و نخستین آن'''‌'''ها مشخصاً بالۀ پولچینِلاّ (۱۹۲۰) بود، که برمبنای قطعاتی منسوب به پِرگولِزی<ref> Pergolesi </ref> ساخته '''‌'''شد، و در ۱۹۲۵ کنسرتو برای پیانو همراه با سازهای بادی نیز همین روند را ادامه داد. ''اُدیپوس شاه''<ref>''Oedipus Rex'' </ref>، اپرا ـ اوراتوریویی از روی سوفوکلس<ref>Sophocles </ref>، نخستین'''‌'''بار در ۱۹۲۷ به اجرا درآمد، و پس از آن نوبت به بالۀ ملهم از اثر کلاسیک ''آپولون موزاژِت''<ref>''Apollon Musagète'' </ref> (۱۹۲۸)، بالۀ ''بوسۀ پری''<ref>''The Fairy’s Kiss'' </ref> (از روی چایکوفسکی<ref>Tchaikovsky </ref>)، ''کاپریچّو''<ref>''Capriccio'' </ref> برای پیانو و ارکستر، و ''سمفونی مزامیر'' رسید که نخستین'''‌'''بار در ۱۹۳۰ به رهبری ارنست آنسرمه<ref>''Ernest Ansermet'' </ref> اجرا شد. در ۱۹۳۷ بالۀ ''ورق''‌''بازی''<ref>''Jeu de Cartes'' </ref> اثر استراوینسکی را بالانشین<ref>Balanchine</ref> در اپرای متروپولیتن نیویورک<ref> NewYork Metropolotan Opera</ref> به'''‌'''اجرا در آورد. در ۱۹۴۰ اجرای سمفونی دو ماژور خود توسط ارکستر سمفونی شیکاگو را رهبری کرد. ''سمفونی سه''‌''موومانی''<ref>''Symphony in three Morements'' </ref> قدرتمند او را نخستین'''‌'''بار در ۱۹۴۶، ارکستر فیلارمونیک نیویورک اجرا کرد و در ۱۹۴۸ بالانشین اپرای ''اورفئوس''<ref>''Orpheus'' </ref> را به'''‌‌'''روی صحنه برد. دیدار با اودن<ref>Auden </ref>، گردآوری آثار نئوکلاسیک استراوینسکی در قالب یک مجموعه را موجب شد، و اپرای ملهم از هوگارت<ref>Hogarth</ref>، ''پیشرفت آدم هرزه''، نخستین'''‌'''بار در ۱۹۵۱ در ونیز به اجرا درآمد. در این هنگام استراوینسکی با رابرت کرافت<ref> Robert Craft </ref>، رهبر ارکستر، آشنا شد و تحت تأثیر او به موسیقی سریِل مکتب دوم وین<ref>Second Viennese School </ref> رو آورد. این نشانۀ آغاز سومین دورۀ بزرگ فعالیت آهنگ'''‌'''ساز بود. جالب این'''‌'''جاست که استراوینسکی تا پس از مرگِ بزرگ'''‌'''ترین چهرۀ این مکتب، [[شونبرگ، آرنولد (۱۸۷۴ـ۱۹۵۱)|آرنولد شونبرگ]]<ref>Arnold Schoenberg </ref>، دست به اکتشاف کامل این عرصه از موسیقی نزد. بالۀ ''آگون'' و آثار آوازی مذهبی ''کانتیکوم ساکروم'' (۱۹۵۵) و ''ترِنی''<ref>''Threni''</ref> ترکیبی از روش'''‌'''های دقیق با خلاقیت ملایم آشنای استراوینسکی بودند.


&nbsp;
&nbsp;
۶٬۱۴۶

ویرایش