عبدالرزاق دنبلی (۱۱۷۶ـ۱۲۴۳ق): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '00-->\' به '00-->')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


عَبْدُالرّزاق دُنْبُلی (۱۱۷۶ـ۱۲۴۳ق)<br>
عَبْدُالرّزاق دُنْبُلی (۱۱۷۶ـ۱۲۴۳ق)<br>
(متخلّص به: مفتون) شاعر، نویسنده‌ و منشی‌ دربار فتحعلی‌‌شاه‌ قاجار. عبدالرزاق پسر نَجف‌قلی‌خان‌ بیگلربیگی بود که در خوی‌ به‌دنیا آمد. او از کُردهای‌ دُنبلی‌ آذربایجان‌ بود که‌ کریم‌خان‌ زند وی را به‌جای برادر بزرگش، فضل‌علی بیگ، به‌عنوان‌ گروگان‌ در شیراز نگه‌ می‌داشت‌. او مدت‌ چهارده‌ سال‌ در آن‌جا به‌سر برد و در همان‌جا به‌ تحصیل‌ علم‌ پرداخت‌ و از محضر فقها و علما و شعرا استفاده‌ برد و در خط‌ و ادب‌ فارسی‌ مهارت‌ یافت‌. دُنبلی‌ در مدت‌ اقامت‌ در شیراز، کتاب‌ ''حدائق‌الجنان'' را در سرگذشت‌ خود و شرح‌ حال‌ علما و فضلای‌ معاصر و داستان‌هایی‌ از زندگی‌ کریم‌‌خان‌ زند نوشت‌ که‌ بعدها آن‌ را به‌نام‌ ''تجربة‌‌الاحرار و تسلیة‌الابرار'' تغییر داد و از بهترین‌ نثرهای ادبی‌ قرن‌ دوازدهم است. در ۱۱۹۹ق آقا محمد‌خان‌ قاجار گروگان‌ها را به‌ شهرهای‌ خود فرستاد و دُنبلی‌ نیز به‌ تبریز رفت‌ و از محفل‌ میرزا محمد نصیر طبیب‌ بهره‌مند گردید. سپس‌ به‌ دربار فتحعلی‌شاه‌ قاجار پیوست‌ و ''مآثر خاقانی‌'' را در تاریخ‌ قاجاریه‌ به‌ عبارت‌ ساده‌ و روان‌ نوشت‌. وی‌ در نظم‌ و نثر فارسی‌ و عربی‌ تبحّر داشت‌ و در شاعری «مفتون» تخلص می‌کرد و تألیفاتی‌ نیز در تاریخ‌ و ادبیات‌ از او به‌ جای‌ مانده است‌ که‌ از آن‌ جمله‌اند: مآثرالسلطانیه،'' تذکرة‌الشعر و الشعراء''؛'' حقایق‌الانوار''،'' حدائق‌الادباء؛ نگارستان‌ دارا؛ ریاض‌الجنّه؛ روضة‌‌الآداب و جنّة‌الالباب؛'' ''مثنوی ناز'' ''و نیاز''؛ ''مختارنامۀ منظوم''.
(متخلّص به: مفتون) شاعر، نویسنده‌ و منشی‌ دربار [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلی‌‌شاه‌ قاجار]]. عبدالرزاق پسر نَجف‌قلی‌خان‌ بیگلربیگی بود که در خوی‌ به‌دنیا آمد. او از کُردهای‌ دُنبلی‌ آذربایجان‌ بود که‌ [[کریم خان زند|کریم‌خان‌ زند]] وی را به‌جای برادر بزرگش، فضل‌علی بیگ، به‌عنوان‌ گروگان‌ در شیراز نگه‌ می‌داشت‌. او مدت‌ چهارده‌ سال‌ در آن‌جا به‌سر برد و در همان‌جا به‌ تحصیل‌ علم‌ پرداخت‌ و از محضر فقها و علما و شعرا استفاده‌ برد و در خط‌ و ادب‌ فارسی‌ مهارت‌ یافت‌. دُنبلی‌ در مدت‌ اقامت‌ در شیراز، کتاب‌ ''حدائق‌الجنان'' را در سرگذشت‌ خود و شرح‌ حال‌ علما و فضلای‌ معاصر و داستان‌هایی‌ از زندگی‌ کریم‌‌خان‌ زند نوشت‌ که‌ بعدها آن‌ را به‌نام‌ ''تجربة‌‌الاحرار و تسلیة‌الابرار'' تغییر داد و از بهترین‌ نثرهای ادبی‌ قرن‌ دوازدهم است. در ۱۱۹۹ق [[آقا محمدخان قاجار|آقا محمد‌خان‌ قاجار]] گروگان‌ها را به‌ شهرهای‌ خود فرستاد و دُنبلی‌ نیز به‌ تبریز رفت‌ و از محفل‌ میرزا محمد نصیر طبیب‌ بهره‌مند گردید. سپس‌ به‌ دربار فتحعلی‌شاه‌ قاجار پیوست‌ و ''مآثر خاقانی‌'' را در تاریخ‌ قاجاریه‌ به‌ عبارت‌ ساده‌ و روان‌ نوشت‌. وی‌ در نظم‌ و نثر فارسی‌ و عربی‌ تبحّر داشت‌ و در شاعری «مفتون» تخلص می‌کرد و تألیفاتی‌ نیز در تاریخ‌ و ادبیات‌ از او به‌ جای‌ مانده است‌ که‌ از آن‌ جمله‌اند: مآثرالسلطانیه،'' تذکرة‌الشعر و الشعراء''؛'' حقایق‌الانوار''،'' حدائق‌الادباء؛ نگارستان‌ دارا؛ ریاض‌الجنّه؛ روضة‌‌الآداب و جنّة‌الالباب؛'' ''مثنوی ناز'' ''و نیاز''؛ ''مختارنامۀ منظوم''.
<br><!--31020700-->
<br><!--31020700-->
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات فارسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۸

عَبْدُالرّزاق دُنْبُلی (۱۱۷۶ـ۱۲۴۳ق)
(متخلّص به: مفتون) شاعر، نویسنده‌ و منشی‌ دربار فتحعلی‌‌شاه‌ قاجار. عبدالرزاق پسر نَجف‌قلی‌خان‌ بیگلربیگی بود که در خوی‌ به‌دنیا آمد. او از کُردهای‌ دُنبلی‌ آذربایجان‌ بود که‌ کریم‌خان‌ زند وی را به‌جای برادر بزرگش، فضل‌علی بیگ، به‌عنوان‌ گروگان‌ در شیراز نگه‌ می‌داشت‌. او مدت‌ چهارده‌ سال‌ در آن‌جا به‌سر برد و در همان‌جا به‌ تحصیل‌ علم‌ پرداخت‌ و از محضر فقها و علما و شعرا استفاده‌ برد و در خط‌ و ادب‌ فارسی‌ مهارت‌ یافت‌. دُنبلی‌ در مدت‌ اقامت‌ در شیراز، کتاب‌ حدائق‌الجنان را در سرگذشت‌ خود و شرح‌ حال‌ علما و فضلای‌ معاصر و داستان‌هایی‌ از زندگی‌ کریم‌‌خان‌ زند نوشت‌ که‌ بعدها آن‌ را به‌نام‌ تجربة‌‌الاحرار و تسلیة‌الابرار تغییر داد و از بهترین‌ نثرهای ادبی‌ قرن‌ دوازدهم است. در ۱۱۹۹ق آقا محمد‌خان‌ قاجار گروگان‌ها را به‌ شهرهای‌ خود فرستاد و دُنبلی‌ نیز به‌ تبریز رفت‌ و از محفل‌ میرزا محمد نصیر طبیب‌ بهره‌مند گردید. سپس‌ به‌ دربار فتحعلی‌شاه‌ قاجار پیوست‌ و مآثر خاقانی‌ را در تاریخ‌ قاجاریه‌ به‌ عبارت‌ ساده‌ و روان‌ نوشت‌. وی‌ در نظم‌ و نثر فارسی‌ و عربی‌ تبحّر داشت‌ و در شاعری «مفتون» تخلص می‌کرد و تألیفاتی‌ نیز در تاریخ‌ و ادبیات‌ از او به‌ جای‌ مانده است‌ که‌ از آن‌ جمله‌اند: مآثرالسلطانیه، تذکرة‌الشعر و الشعراء؛ حقایق‌الانوار، حدائق‌الادباء؛ نگارستان‌ دارا؛ ریاض‌الجنّه؛ روضة‌‌الآداب و جنّة‌الالباب؛ مثنوی ناز و نیاز؛ مختارنامۀ منظوم.