میرزا جعفر ریاض همدانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
او در نجوم و هیأت و هندسه نیز استاد بود. اما با این همه توانمندی، در تهران بیکار و سرگردان بود و به سختی روزگار میگذراند. بعد از مدتی زندگی در انزوا، امیر کبیر او را شناخت. عموماً به لحاظ مالی شرایط دشواری داشت و از هنر و دانش خویش بهرۀ چندانی نمیبرد. | او در نجوم و هیأت و هندسه نیز استاد بود. اما با این همه توانمندی، در تهران بیکار و سرگردان بود و به سختی روزگار میگذراند. بعد از مدتی زندگی در انزوا، امیر کبیر او را شناخت. عموماً به لحاظ مالی شرایط دشواری داشت و از هنر و دانش خویش بهرۀ چندانی نمیبرد. | ||
از جمله آثار اوست: ''دیوان غزلیات'' که در 1316ش در تهران به چاپ رسید؛ '' | از جمله آثار اوست: ''دیوان غزلیات'' که در 1316ش در تهران به چاپ رسید؛ ''ریاضالادب''؛ کتاب ''گنج شایگان''، که به سبک گلستان سعدی و پریشان قاآنی تقلید کرده و آن را نوشته است. او همچنین صاحب مقالاتی به سبک بدیعالزمان همدانی و مقامات حمیدالدین بلخی بوده است. | ||
پس از مرگ امیر کبیر، بیمار و به مرض شقاقلوس (یا: [[قانقاریا]]) مبتلا شد و پس از رنج و درد بسیار، در همان سن جوانی فوت کرد. | پس از مرگ امیر کبیر، بیمار و به مرض شقاقلوس (یا: [[قانقاریا]]) مبتلا شد و پس از رنج و درد بسیار، در همان سن جوانی فوت کرد. |
نسخهٔ ۵ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۹
میرزا جعفر ریاض همدانی | |
---|---|
زادروز |
همدان |
درگذشت | 1268ق |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | نویسنده، شاعر عهد محمدشاه و ناصرالدین شاه |
شغل و تخصص های دیگر | خوشنویس و موسیقیدان |
لقب | معروف به بدیعالزمان ثانی |
آثار | دیوان غزلیات؛ ریاض الادب؛ گنج شایگان |
میرزا جعفر ریاض همدانی ( -1268ق)
(با نام اصلی: میرزا جعفر همدانی؛ متخلص به ریاض و معروف به بدیعالزمان ثانی) نویسنده، شاعر، خوشنویس و موسیقیدان قرن 13ق. او از شعرا و نثرنویسان عهد محمدشاه و ناصرالدین شاه بود. در سرودن اشعار به زبان فارسی و عربی بسیار ماهر بود و در انواع شعر مهارت داشت. در نگارش خطوط نسخ و شکسته هم استاد، و در علوم ریاضی نیز توانمند بود.
در همدان متولد شد. نخست نزد ابوالقاسم ذوالریاستین تحصیل کرد که در دورۀ پادشاهی فتحعلی شاه و محمدشاه قاجار، از بزرگان و متمولان همدان به حساب میآمد. اما پس از مرگ او، زندگی دشواری را پشت سر گذاشت و ناچار شد از همدان به تهران برود و در آن شهر دنبال کار بگردد؛ هر چند که توفیقی پیدا نکرد.
او در نجوم و هیأت و هندسه نیز استاد بود. اما با این همه توانمندی، در تهران بیکار و سرگردان بود و به سختی روزگار میگذراند. بعد از مدتی زندگی در انزوا، امیر کبیر او را شناخت. عموماً به لحاظ مالی شرایط دشواری داشت و از هنر و دانش خویش بهرۀ چندانی نمیبرد.
از جمله آثار اوست: دیوان غزلیات که در 1316ش در تهران به چاپ رسید؛ ریاضالادب؛ کتاب گنج شایگان، که به سبک گلستان سعدی و پریشان قاآنی تقلید کرده و آن را نوشته است. او همچنین صاحب مقالاتی به سبک بدیعالزمان همدانی و مقامات حمیدالدین بلخی بوده است.
پس از مرگ امیر کبیر، بیمار و به مرض شقاقلوس (یا: قانقاریا) مبتلا شد و پس از رنج و درد بسیار، در همان سن جوانی فوت کرد.