اشتراک (منطق): تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِشتِراک (منطق)<br> | اِشتِراک (منطق)<br> | ||
<p>در اصطلاح [[منطق]]، به دو معنا بهکار میرود: هرگاه لفظی مشترک بین چند معنا باشد، به این حالت «مشترک لفظی» گویند. چنانکه واژۀ «شیر» در زبان فارسی دارای سه معنی است: گونهای حیوان، مایع نوشیدنی، و ابزار قطع و وصل آب؛ اما هرگاه لفظی یک معنا داشته باشد اما بر مصداقهای گوناگونی دلالت کند، به این حالت «مشترک معنوی» گویند، مثل کلمۀ حیوان که دارای یک معناست ولی مصداقهای گوناگونی، مثل اسب و انسان را دربرمیگیرد. در منطق قدیم، کلمهای را که مشترک معنوی است همانند لفظ کلی میدانند و اگر بر افراد و مصداقهای خود به تساوی و یکسان صدق کند، آن را متواطی گویند، مثل کاربرد کلمۀ حیوان برای انسان و اسب. اما اگر این دلالت نامساوی باشد، آن را مُشَکِّک نامند، مثل کاربرد کلمۀ نور برای نور خورشید و نور شمع و نور وجود. نیز | <p>در اصطلاح [[منطق]]، به دو معنا بهکار میرود: هرگاه لفظی مشترک بین چند معنا باشد، به این حالت «مشترک لفظی» گویند. چنانکه واژۀ «شیر» در زبان فارسی دارای سه معنی است: گونهای حیوان، مایع نوشیدنی، و ابزار قطع و وصل آب؛ اما هرگاه لفظی یک معنا داشته باشد اما بر مصداقهای گوناگونی دلالت کند، به این حالت «مشترک معنوی» گویند، مثل کلمۀ حیوان که دارای یک معناست ولی مصداقهای گوناگونی، مثل اسب و انسان را دربرمیگیرد. در منطق قدیم، کلمهای را که مشترک معنوی است همانند لفظ کلی میدانند و اگر بر افراد و مصداقهای خود به تساوی و یکسان صدق کند، آن را متواطی گویند، مثل کاربرد کلمۀ حیوان برای انسان و اسب. اما اگر این دلالت نامساوی باشد، آن را مُشَکِّک نامند، مثل کاربرد کلمۀ نور برای نور خورشید و نور شمع و نور وجود. نیز ← [[تواطی]]؛ تشکیک.</p> | ||
<br><!--11350500--> | <br><!--11350500--> | ||
[[رده:فلسفه ، منطق و کلام]] | [[رده:فلسفه ، منطق و کلام]] | ||
[[رده:منطق]] | [[رده:منطق]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۳
اِشتِراک (منطق)
در اصطلاح منطق، به دو معنا بهکار میرود: هرگاه لفظی مشترک بین چند معنا باشد، به این حالت «مشترک لفظی» گویند. چنانکه واژۀ «شیر» در زبان فارسی دارای سه معنی است: گونهای حیوان، مایع نوشیدنی، و ابزار قطع و وصل آب؛ اما هرگاه لفظی یک معنا داشته باشد اما بر مصداقهای گوناگونی دلالت کند، به این حالت «مشترک معنوی» گویند، مثل کلمۀ حیوان که دارای یک معناست ولی مصداقهای گوناگونی، مثل اسب و انسان را دربرمیگیرد. در منطق قدیم، کلمهای را که مشترک معنوی است همانند لفظ کلی میدانند و اگر بر افراد و مصداقهای خود به تساوی و یکسان صدق کند، آن را متواطی گویند، مثل کاربرد کلمۀ حیوان برای انسان و اسب. اما اگر این دلالت نامساوی باشد، آن را مُشَکِّک نامند، مثل کاربرد کلمۀ نور برای نور خورشید و نور شمع و نور وجود. نیز ← تواطی؛ تشکیک.