اشپیتزر، لایمن (۱۹۱۴ـ۱۹۹۷): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}اخترفیزیکدان امریکایی. در زمینۀ محیط بین ستارهای<ref>interstellar medium | }}اخترفیزیکدان امریکایی. در زمینۀ محیط بین ستارهای<ref>interstellar medium | ||
</ref> کار میکرد. این محیط با گاز و غبار بین ستارهها در ارتباط است و ستارههای تازهای در آن تشکیل میشوند. اشپیتزر پیشتر این نظر را مطرح ساخته بود که درخشانترین ستارههای کهکشانهای مارپیچی<ref>spiral galaxies </ref> بهتازگی از دل گاز و غبار موجود در آن شکل گرفتهاند. همچنین، وجود و اهمیت میدانهای مغناطیسی<ref>magnetic field </ref>، احتمال وجود محیطی چندحالته با بخشهای داغ، نیمهگرم، و سرد، و اهمیت ذرات غبار را یادآور شد. اشپیتزر در دستیابی به پیشرفتهایی بزرگ در زمینۀ دینامیک ستارهها<ref>stellar dynamics</ref>، درک «واهِلِش<ref> relaxation </ref>»، و چگونگی تأثیر این فرآیند در رویکرد اجتنابناپذیر سامانۀ ستارهای چگال به حالت تَکینگی مشارکت داشت. این رویکرد با وجود طیف جرمهای ستارهها<ref>Stellar masses </ref> تسریع، و با حضور دوتاییها<ref>binaries </ref> کُند میشود. اشپیتزر در تولِدو<ref>Toledo </ref> اوهایو<ref>ohio </ref> زاده شد و در ییل<ref>Yale </ref> درس خواند. در ۱۹۳۵، از ییل لیسانس گرفت. یک سال در کالج سنت جان<ref>St John's College </ref> [[دانشگاه کیمبریج]] اقامت داشت و سپس، در ۱۹۳۸، دانشنامۀ دکتری خود را از پرینستون<ref>Princeton </ref> دریافت کرد. پیش از خدمت در جنگ، از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲، در دانشکدۀ ییل کار میکرد. سپس قبل از پیوستن به پرینستون، مدتی به ییل بازگشت. در ۱۹۴۷، رئیس گروه علوم اخترفیزیکی و سرپرست رصدخانۀ پرینستون شد و تا ۱۹۷۹ در این سمتها ماند. در ۱۹۴۶، ساخت تلسکوپی فضایی را طرحریزی کرد که میتوانست مشکلات «مشاهدات» اخترشناختی را برطرف سازد، طول موج<ref>wavelength</ref>های موجود را افزایش دهد، و در شرایط پایدار محیطی با گرانی کم بهتر عمل کند. گروهی از دانشمندان پرینستون، به سرپرستی اشپیتزر، ماهوارۀ ۳۲ اینچی فرابنفش کُپرنیک<ref> Copernicus </ref> را ساختند که پس از پرتاب در ۱۹۷۲ به چندین کشف مهم دست یافت. اشپیتزر چندی بعد طرح تولید [[تلسکوپ فضایی هابل]]<ref>Hubble Space Telescope</ref> را طی چندین مرحلۀ دشوارِ ساخت و تعمیر هدایت کرد. او این نظریه را مطرح کرد که فقط میدان مغناطیسی میتواند گازهایی با دمای بیش از ۱۰۰میلیون درجه را در خود نگاه دارد و در چنین دمایی است که گاز [[هیدروژن]]، از راه گداخت، به [[هلیوم]]<ref> helium </ref> تبدیل میشود. او برای توصیف این میدان طرحی به شکل رقم هشت لاتینی «۸» ابداع کرد. الگوی پیشنهادی او در تلاشهای بعدی برای ایجاد گُداخت کنترلشدۀ<ref>controlled fusion</ref> هیدروژن تأثیرگذار بود. اشپیتزر نظریهای را نقد کرد که بنابه آن منظومۀ سیارهای ما از ابر گازی یا رشتههای گازی جدا شدهای از خورشید حاصل شده، و به صورت قطعات سیارهای درآمده است. او نشان داد که گازها مدتها پیش از آنکه به اندازۀ کافی برای فشردهشدن و ایجاد سیاره سرد شوند، در فضای بین ستارهای پراکنده خواهند شد. | |||
</ref> کار میکرد. این محیط با گاز و غبار بین ستارهها در ارتباط است و ستارههای تازهای در آن تشکیل میشوند. اشپیتزر پیشتر این نظر را مطرح ساخته بود که درخشانترین ستارههای کهکشانهای مارپیچی<ref>spiral galaxies </ref> بهتازگی از دل گاز و غبار موجود در آن شکل گرفتهاند. همچنین، وجود و اهمیت میدانهای مغناطیسی<ref>magnetic field </ref>، احتمال وجود محیطی چندحالته با بخشهای داغ، نیمهگرم، و سرد، و اهمیت ذرات غبار را یادآور شد. اشپیتزر در دستیابی به پیشرفتهایی بزرگ در زمینۀ دینامیک ستارهها<ref>stellar dynamics</ref>، درک «واهِلِش<ref> relaxation </ref>»، و چگونگی تأثیر این فرآیند در رویکرد اجتنابناپذیر سامانۀ ستارهای چگال به حالت تَکینگی مشارکت داشت. این رویکرد با وجود طیف جرمهای ستارهها<ref>Stellar masses </ref> تسریع، و با حضور دوتاییها<ref>binaries </ref> کُند میشود. اشپیتزر در تولِدو<ref>Toledo </ref> اوهایو<ref>ohio </ref> زاده شد و در ییل<ref>Yale </ref> درس خواند. در ۱۹۳۵، از ییل لیسانس گرفت. یک سال در کالج سنت جان<ref>St John's College </ref> دانشگاه کیمبریج اقامت داشت و سپس، در ۱۹۳۸، دانشنامۀ دکتری خود را از پرینستون<ref>Princeton </ref> دریافت کرد. پیش از خدمت در جنگ، از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲، در دانشکدۀ ییل کار میکرد. سپس قبل از پیوستن به پرینستون، مدتی به ییل بازگشت. در ۱۹۴۷، رئیس گروه علوم اخترفیزیکی و سرپرست رصدخانۀ پرینستون شد و تا ۱۹۷۹ در این سمتها ماند. در ۱۹۴۶، ساخت تلسکوپی فضایی را طرحریزی کرد که میتوانست مشکلات «مشاهدات» اخترشناختی را برطرف سازد، طول موج<ref>wavelength</ref>های موجود را افزایش دهد، و در شرایط پایدار محیطی با گرانی کم بهتر عمل کند. گروهی از دانشمندان پرینستون، به سرپرستی اشپیتزر، ماهوارۀ ۳۲ اینچی فرابنفش کُپرنیک<ref> Copernicus </ref> را ساختند که پس از پرتاب در ۱۹۷۲ به چندین کشف مهم دست یافت. اشپیتزر چندی بعد طرح تولید تلسکوپ فضایی هابل<ref>Hubble Space Telescope</ref> را طی چندین مرحلۀ دشوارِ ساخت و تعمیر هدایت کرد. او این نظریه را مطرح کرد که فقط میدان مغناطیسی میتواند گازهایی با دمای بیش از ۱۰۰میلیون درجه را در خود نگاه دارد و در چنین دمایی است که گاز | |||
| | ||
خط ۳۵: | خط ۳۴: | ||
---- | ---- | ||
[[Category:اخترشناسی]] [[Category:(اخترشناسی)اشخاص و آثار]] | [[Category:اخترشناسی]] | ||
[[Category:(اخترشناسی)اشخاص و آثار]] | |||
<references /> |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۴
اِشپیتْزِر، لایمن (۱۹۱۴ـ۱۹۹۷)(Spitzer, Lyman)
لایمن اشپیتزر Lyman Spitzer | |
---|---|
زادروز |
۱۹۱۴م |
درگذشت | ۱۹۹۷م |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | درجه دکتری- دانشگاه پرینستون |
شغل و تخصص اصلی | اخترفیزیک دان |
گروه مقاله | اخترشناسی |
جوایز و افتخارات | سرپرستی طرح تولید تلسکوپ فضایی هابل |
اخترفیزیکدان امریکایی. در زمینۀ محیط بین ستارهای[۱] کار میکرد. این محیط با گاز و غبار بین ستارهها در ارتباط است و ستارههای تازهای در آن تشکیل میشوند. اشپیتزر پیشتر این نظر را مطرح ساخته بود که درخشانترین ستارههای کهکشانهای مارپیچی[۲] بهتازگی از دل گاز و غبار موجود در آن شکل گرفتهاند. همچنین، وجود و اهمیت میدانهای مغناطیسی[۳]، احتمال وجود محیطی چندحالته با بخشهای داغ، نیمهگرم، و سرد، و اهمیت ذرات غبار را یادآور شد. اشپیتزر در دستیابی به پیشرفتهایی بزرگ در زمینۀ دینامیک ستارهها[۴]، درک «واهِلِش[۵]»، و چگونگی تأثیر این فرآیند در رویکرد اجتنابناپذیر سامانۀ ستارهای چگال به حالت تَکینگی مشارکت داشت. این رویکرد با وجود طیف جرمهای ستارهها[۶] تسریع، و با حضور دوتاییها[۷] کُند میشود. اشپیتزر در تولِدو[۸] اوهایو[۹] زاده شد و در ییل[۱۰] درس خواند. در ۱۹۳۵، از ییل لیسانس گرفت. یک سال در کالج سنت جان[۱۱] دانشگاه کیمبریج اقامت داشت و سپس، در ۱۹۳۸، دانشنامۀ دکتری خود را از پرینستون[۱۲] دریافت کرد. پیش از خدمت در جنگ، از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۲، در دانشکدۀ ییل کار میکرد. سپس قبل از پیوستن به پرینستون، مدتی به ییل بازگشت. در ۱۹۴۷، رئیس گروه علوم اخترفیزیکی و سرپرست رصدخانۀ پرینستون شد و تا ۱۹۷۹ در این سمتها ماند. در ۱۹۴۶، ساخت تلسکوپی فضایی را طرحریزی کرد که میتوانست مشکلات «مشاهدات» اخترشناختی را برطرف سازد، طول موج[۱۳]های موجود را افزایش دهد، و در شرایط پایدار محیطی با گرانی کم بهتر عمل کند. گروهی از دانشمندان پرینستون، به سرپرستی اشپیتزر، ماهوارۀ ۳۲ اینچی فرابنفش کُپرنیک[۱۴] را ساختند که پس از پرتاب در ۱۹۷۲ به چندین کشف مهم دست یافت. اشپیتزر چندی بعد طرح تولید تلسکوپ فضایی هابل[۱۵] را طی چندین مرحلۀ دشوارِ ساخت و تعمیر هدایت کرد. او این نظریه را مطرح کرد که فقط میدان مغناطیسی میتواند گازهایی با دمای بیش از ۱۰۰میلیون درجه را در خود نگاه دارد و در چنین دمایی است که گاز هیدروژن، از راه گداخت، به هلیوم[۱۶] تبدیل میشود. او برای توصیف این میدان طرحی به شکل رقم هشت لاتینی «۸» ابداع کرد. الگوی پیشنهادی او در تلاشهای بعدی برای ایجاد گُداخت کنترلشدۀ[۱۷] هیدروژن تأثیرگذار بود. اشپیتزر نظریهای را نقد کرد که بنابه آن منظومۀ سیارهای ما از ابر گازی یا رشتههای گازی جدا شدهای از خورشید حاصل شده، و به صورت قطعات سیارهای درآمده است. او نشان داد که گازها مدتها پیش از آنکه به اندازۀ کافی برای فشردهشدن و ایجاد سیاره سرد شوند، در فضای بین ستارهای پراکنده خواهند شد.