فورسایت، بیل (۱۹۴۷): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =کلود شابرول | |||
|نام =Claude Chabrol | |||
|نام دیگر= | |||
|نام اصلی= | |||
|نام مستعار= | |||
|لقب= | |||
|زادروز=پاریس 24 ژوئن ۱۹۳۰م | |||
|تاریخ مرگ=پاریس 12 سپتامبر 2010م | |||
|دوره زندگی= | |||
|ملیت=فرانسوی | |||
|محل زندگی= | |||
|تحصیلات و محل تحصیل= | |||
| شغل و تخصص اصلی =کارگردان سینما | |||
|شغل و تخصص های دیگر= | |||
|سبک = | |||
|مکتب = | |||
|سمت = | |||
|جوایز و افتخارات =خرس طلایی جشنوارۀ بینالمللی فیلم برلین (1959)؛ جایزه فیپرشی جشنوارۀ فیلم برلین (1973) | |||
|آثار =جام شراب (جوجه در سرکه) (1984) | |||
|خویشاوندان سرشناس =استفان اودران (همسر) | |||
|گروه مقاله =سینما | |||
|دوره = | |||
|فعالیتهای مهم =از بنیادگذاران جنبش موج نوی فرانسه | |||
|رشته = | |||
|پست تخصصی = | |||
|باشگاه = | |||
}} | |||
[[پرونده:33164800.jpg|بندانگشتی|بیل فورسایت]] | [[پرونده:33164800.jpg|بندانگشتی|بیل فورسایت]] | ||
فورسایْت، بیل (۱۹۴۷)(Forsyth, Bill) | فورسایْت، بیل (۱۹۴۷)(Forsyth, Bill) |
نسخهٔ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۴۹
کلود شابرول Claude Chabrol | |
---|---|
زادروز |
پاریس 24 ژوئن ۱۹۳۰م |
درگذشت | پاریس 12 سپتامبر 2010م |
ملیت | فرانسوی |
شغل و تخصص اصلی | کارگردان سینما |
فعالیتهای مهم | از بنیادگذاران جنبش موج نوی فرانسه |
آثار | جام شراب (جوجه در سرکه) (1984) |
گروه مقاله | سینما |
خویشاوندان سرشناس | استفان اودران (همسر) |
جوایز و افتخارات | خرس طلایی جشنوارۀ بینالمللی فیلم برلین (1959)؛ جایزه فیپرشی جشنوارۀ فیلم برلین (1973) |
فورسایْت، بیل (۱۹۴۷)(Forsyth, Bill)
کارگردان و فیلمنامهنویس اسکاتلندی. با چند فیلم کمدی که داستان آنها در اسکاتلند میگذرد، شوخی و طنز تلخ را درهممیآمیزد؛ او با فیلمهای دوست دختر گریگوری[۱] (۱۹۸۰) و قهرمان محلی[۲] (۱۹۸۳)، بهشهرت رسید. نخستین فیلم او تشویش[۳] (۱۹۷۹) بود و خوشی و آرامش[۴] (۱۹۸۴)، خانهداری[۵] (۱۹۸۷)، و انسانبودن[۶] (۱۹۹۴) از دیگر فیلمهای اوست. در سالهای اخیر فیلمنامۀ دو دوست دختر گریگوری[۷] (۱۹۹۸) را نوشت و آن را کارگردانی کرد که در واقع دنبالهای بر فیلم موفق و پرطرفدار دوست دختر گریگوری است. در آثار فورسایت مرز میان واقعیت و دنیای خیالی چندان روشن نیست، مانند رؤیاپردازی گریگوری دربارۀ زن دلخواهش و بههمریختن نقشههای مرد تکزاسی که بهدنبال چاه نفت میگردد در فیلم قهرمان محلی.