مکندریک، الگزاندر (۱۹۱۲ـ۱۹۹۳): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان =مایک لی | |||
|نام =Mike Leigh | |||
|نام دیگر= | |||
|نام اصلی= | |||
|نام مستعار= | |||
|لقب= | |||
|زادروز=۱۹۴۳م | |||
|تاریخ مرگ= | |||
|دوره زندگی= | |||
|ملیت=انگلیسی | |||
|محل زندگی= | |||
|تحصیلات و محل تحصیل= | |||
| شغل و تخصص اصلی =نمایشنامهنویس و فیلمساز | |||
|شغل و تخصص های دیگر= | |||
|سبک = | |||
|مکتب = | |||
|سمت = | |||
|جوایز و افتخارات = | |||
|آثار =زندگی شیرین است (۱۹۹۱) و رازها و دروغها (۱۹۹۵)، امیدهای بزرگ (۱۹۸۹)، برهنه (۱۹۹۳)، همه یا هیچ (۲۰۰۲)، ورادریک (۲۰۰۴) و الکی خوش (۲۰۰۸) | |||
|خویشاوندان سرشناس = | |||
|گروه مقاله =سینما | |||
|دوره = | |||
|فعالیتهای مهم = | |||
|رشته = | |||
|پست تخصصی = | |||
|باشگاه = | |||
}} | |||
مَکِنْدِریک، اَلِگْزاندِر (۱۹۱۲ـ۱۹۹۳)(Mackendrick, Alexander)<br /> [[File:38385300.jpg|thumb|مَکِنْدِريک، اَلِگْزاندِر]] | مَکِنْدِریک، اَلِگْزاندِر (۱۹۱۲ـ۱۹۹۳)(Mackendrick, Alexander)<br /> [[File:38385300.jpg|thumb|مَکِنْدِريک، اَلِگْزاندِر]] | ||
نسخهٔ ۲۷ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۵۰
مایک لی Mike Leigh | |
---|---|
زادروز |
۱۹۴۳م |
ملیت | انگلیسی |
شغل و تخصص اصلی | نمایشنامهنویس و فیلمساز |
آثار | زندگی شیرین است (۱۹۹۱) و رازها و دروغها (۱۹۹۵)، امیدهای بزرگ (۱۹۸۹)، برهنه (۱۹۹۳)، همه یا هیچ (۲۰۰۲)، ورادریک (۲۰۰۴) و الکی خوش (۲۰۰۸) |
گروه مقاله | سینما |
مَکِنْدِریک، اَلِگْزاندِر (۱۹۱۲ـ۱۹۹۳)(Mackendrick, Alexander)
کارگردان و مدرس اسکاتلندی سینما، زادۀ امریکا. کارگردان برخی از بهترین فیلمهای استودیوهای ایلینگ[۱] بود، ازجمله ویسکی فراوان![۲] (۱۹۴۹) و مردی با لباس سفید[۳] (۱۹۵۱). سپس به هالیوود رفت و در آنجا فیلم بوی خوش موفقیت[۴] (۱۹۵۷) را ساخت که تصویر گزندهای از یک شایعهنویس روزنامههای نیویورک است. قاتلین پیرزن[۵] (۱۹۵۵)، که عملاً واپسین فیلم مهم استودیوهای ایلینگ بود، نوعی غرابت هولناک دارد که آن را در رأس کمدیهای سینمای انگلستان قرار میدهد. مکندریک در بوستون، ماساچوست[۶]، بهدنیا آمد، ولی در گلاسگو، انگلستان، بزرگ شد. در دوران جنگ جهانی دوم در واحد اطلاعات ارتش خدمت کرد و بههمین دلیل به سینما جذب شد. به استودیوهای ایلینگ پیوست و پیش از آنکه نخستین فیلمش ویسکی فراوان! را کارگردانی کند، چندین فیلمنامه نوشت که به فیلم تبدیل شدند. این فیلم که داستانی سنتشکن دارد، ماجرایش در مجمعالجزایر هبریدز[۷]، در کرانۀ باختری اسکاتلند، میگذرد و در همین مکان نیز فیلمبرداری شد. پس از کمدی هجوآمیز مردی با لباس سفید، فیلم جدی مَندی[۸] (۱۹۵۲) را ساخت که به دور از احساساتگرایی، داستان کودکی کرولال را مطرح میکند. پس از فیلم قاتلین پیرزن به امریکا رفت و فیلم بوی خوش موفقیت را ساخت، که با ستایش منتقدان روبهرو شد ولی شکستی تجاری بود. مشکلات او با برت لنکستر[۹]، تهیهکننده و هنرپیشه معروف، به کارهای بعدی او آسیب رساند؛ سپس سه فیلم دیگر کارگردانی کرد که هر سه با مشکلاتی مواجه شدند، ولی بهترینشان طوفان در جامائیکا[۱۰] (۱۹۶۵) است. مکندریک پس از این ناکامیها فیلمسازی را خرسندانه کنار گذاشت و به تدریس فیلمسازی در انستیتو هنرهای زیبای کالیفرنیا[۱۱] پرداخت.