یو مینجون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۶: | خط ۶: | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|لقب= | |لقب= | ||
|زادروز= | |زادروز=داکینگ 1962م | ||
|تاریخ مرگ= | |تاریخ مرگ= | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:2042149815.jpg|بندانگشتی|یو مینجون در کنار مجسمهای از آثار خود]] | [[پرونده:2042149815.jpg|بندانگشتی|یو مینجون در کنار مجسمهای از آثار خود]] | ||
یو مینجون (1962) Yue Minjun | |||
نقاش چینی. از مهمترین هنرمندان معاصر این کشور است و وجه تشابه همهی آثارش با یکدیگر، حضور خود نقاش با خندهای اغراقآمیز و به پهنای صورت در موقعیتهایی است که عموماً با این خنده تناسبی ندارند. | |||
نقاش چینی. از مهمترین هنرمندان معاصر این کشور است و وجه تشابه همهی آثارش با یکدیگر، حضور خود نقاش با خندهای اغراقآمیز و به پهنای صورت در موقعیتهایی است که عموماً با این خنده تناسبی ندارند. | |||
در شهر داکینگ<ref>Daqing</ref> در ناحیهی مرکزی چین به دنیا آمد. خانوادهی وی در زمینهی نفت فعال بودند و مینجون نیز از همان جوانی در یک شرکت نفتی مشغول به کار شد، اگرچه همزمان به نقاشی نیز میپرداخت و عمدتاً از دیگر کارگران کشتی که دوست و همکار وی بودند، پرتره میکشید. چیزی که به وجه ممیز و امضای آثار او بدل شد، یعنی همان خندهی اغراقآمیز، با مشاهدهی تابلوی یکی از نقاشان معاصر چینی به ذهن وی رسید. نقاش در آن تابلو خود را با صورتی خندان تصویر کرده بود. با الهام از این اثر، مینجون به خلق آثاری پرداخت که در آنها تضادی میان موقعیتهای جدی و تراژیک با فیگور خندان خود برقرار میکرد. در این آثار که ارجاعات روشنی به وضعیت خفقانآور چین پس از انقلاب دارند، یک یا چند فیگور کاملاً شبیه به یکدیگر که همگی چهرهای کاریکاتورگونه از خود نقاش هستند، در حال قهقه زدن دیده میشوند. این خنده به قدری اغراقآمیز است که گویی هر لحظه ممکن است آنها از شدت خنده منفجر شوند. مینجون در این آثار به تمسخر خود و جامعه میپردازد و واکنش معمول انسانها در قبال فجایع جهانی را به باد تمسخر میگیرد. | در شهر داکینگ<ref>Daqing</ref> در ناحیهی مرکزی چین به دنیا آمد. خانوادهی وی در زمینهی نفت فعال بودند و مینجون نیز از همان جوانی در یک شرکت نفتی مشغول به کار شد، اگرچه همزمان به نقاشی نیز میپرداخت و عمدتاً از دیگر کارگران کشتی که دوست و همکار وی بودند، پرتره میکشید. چیزی که به وجه ممیز و امضای آثار او بدل شد، یعنی همان خندهی اغراقآمیز، با مشاهدهی تابلوی یکی از نقاشان معاصر چینی به ذهن وی رسید. نقاش در آن تابلو خود را با صورتی خندان تصویر کرده بود. با الهام از این اثر، مینجون به خلق آثاری پرداخت که در آنها تضادی میان موقعیتهای جدی و تراژیک با فیگور خندان خود برقرار میکرد. در این آثار که ارجاعات روشنی به وضعیت خفقانآور چین پس از انقلاب دارند، یک یا چند فیگور کاملاً شبیه به یکدیگر که همگی چهرهای کاریکاتورگونه از خود نقاش هستند، در حال قهقه زدن دیده میشوند. این خنده به قدری اغراقآمیز است که گویی هر لحظه ممکن است آنها از شدت خنده منفجر شوند. مینجون در این آثار به تمسخر خود و جامعه میپردازد و واکنش معمول انسانها در قبال فجایع جهانی را به باد تمسخر میگیرد. | ||