آتش کرکوی، سرود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


آتش کَرَکوی، سرود
آتش کَرَکوی، سرود Karakoy Fire, Anthem


شعری شش‌هجایی بازمانده از اواخر عهد ساسانی یا اوایل دورۀ اسلامی، برپایۀ یکی از روایت‌های حماسی کهن. داستان پدیدآمدن آتش کرکوی/کرکویه و ساختن سرود آن در داستان گرشاسب از ''شاهنامۀ'' ابوالمؤید بلخی آمده بود و مؤلف گمنام ''تاریخ سیستان'' آن را از ''شاهنامه'' نقل کرده است. به روایت این کتاب، کرکویه دراصل پرستشگاه ویژه و عبادتگاه گرشاسب بود. آتشگاه را بعدها کیخسرو و رستم پس از پیروزی بر افراسیاب و جادوی او برآوردند تا در نیرو و روشنایی ایزدی که گرشاسب در آن نهاده بود سهیم شوند. کیخسرو و رستم به پای دژ افراسیاب رسیدند و به منجنیق آتش انداختند و آن دژ سوخت و افراسیاب از آن‌جا گریخت و دیگر کسان سوختند و دژ ویران شد. پس، کیخسرو شارستان و آتشگاه کرکوی را در آن‌جا ساخت.
شعری شش‌هجایی بازمانده از اواخر عهد ساسانی یا اوایل دورۀ اسلامی، برپایۀ یکی از روایت‌های حماسی کهن. داستان پدیدآمدن آتش کرکوی/کرکویه و ساختن سرود آن در داستان گرشاسب از ''شاهنامۀ'' ابوالمؤید بلخی آمده بود و مؤلف گمنام ''تاریخ سیستان'' آن را از ''شاهنامه'' نقل کرده است. به روایت این کتاب، کرکویه دراصل پرستشگاه ویژه و عبادتگاه گرشاسب بود. آتشگاه را بعدها کیخسرو و رستم پس از پیروزی بر افراسیاب و جادوی او برآوردند تا در نیرو و روشنایی ایزدی که گرشاسب در آن نهاده بود سهیم شوند. کیخسرو و رستم به پای دژ افراسیاب رسیدند و به منجنیق آتش انداختند و آن دژ سوخت و افراسیاب از آن‌جا گریخت و دیگر کسان سوختند و دژ ویران شد. پس، کیخسرو شارستان و آتشگاه کرکوی را در آن‌جا ساخت.

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۹

آتش کَرَکوی، سرود Karakoy Fire, Anthem

شعری شش‌هجایی بازمانده از اواخر عهد ساسانی یا اوایل دورۀ اسلامی، برپایۀ یکی از روایت‌های حماسی کهن. داستان پدیدآمدن آتش کرکوی/کرکویه و ساختن سرود آن در داستان گرشاسب از شاهنامۀ ابوالمؤید بلخی آمده بود و مؤلف گمنام تاریخ سیستان آن را از شاهنامه نقل کرده است. به روایت این کتاب، کرکویه دراصل پرستشگاه ویژه و عبادتگاه گرشاسب بود. آتشگاه را بعدها کیخسرو و رستم پس از پیروزی بر افراسیاب و جادوی او برآوردند تا در نیرو و روشنایی ایزدی که گرشاسب در آن نهاده بود سهیم شوند. کیخسرو و رستم به پای دژ افراسیاب رسیدند و به منجنیق آتش انداختند و آن دژ سوخت و افراسیاب از آن‌جا گریخت و دیگر کسان سوختند و دژ ویران شد. پس، کیخسرو شارستان و آتشگاه کرکوی را در آن‌جا ساخت.