کیمیایی، مسعود (تهران ۱۳۲۰ش - ): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|لقب= | |لقب= | ||
|زادروز=تهران ۱۳۲۰ش | |زادروز=تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش | ||
|تاریخ مرگ= | |تاریخ مرگ= | ||
|دوره زندگی= | |دوره زندگی= | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|محل زندگی= | |محل زندگی= | ||
|تحصیلات و محل تحصیل= | |تحصیلات و محل تحصیل= | ||
| شغل و تخصص اصلی =کارگردان | | شغل و تخصص اصلی =کارگردان و فیلمنامهنویس | ||
|شغل و تخصص های دیگر= | |شغل و تخصص های دیگر= | ||
|سبک = | |سبک =موج نو | ||
|مکتب = | |مکتب = | ||
|سمت = | |سمت = | ||
|جوایز و افتخارات = | |جوایز و افتخارات = | ||
|آثار =قیصر (۱۳۴۸)؛ خاک (۱۳۵۲)؛ گوزن ها (۱۳۵۳) | |آثار =قیصر (۱۳۴۸)؛ خاک (۱۳۵۲)؛ گوزن ها (۱۳۵۳) | ||
|خویشاوندان سرشناس = | |خویشاوندان سرشناس =پولاد کیمیایی (فرزند)؛ گیتی پاشایی(همسر سابق)؛ فائقه آتشین (همسر سابق) | ||
|گروه مقاله =سینما | |گروه مقاله =سینما | ||
|دوره = | |دوره = | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
مسعود کیمیایی (تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش- )<br /> | مسعود کیمیایی (تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش- )<br /> | ||
فیلم''''''نامه''''''نویس و کارگردان ایرانی. از کارگردانان اصلی جریان موج نوی سینمای ایران. فيلمسازی را با دستياری [[خاچیکیان، سامویل (تبریز ۱۳۰۳ـ۱۳۸۰ش)|ساموئل خاچيکيان]] در فيلمهای ''ضربت'' (1343) و ''خداحافظ تهران'' (1345) آغاز کرد. در فیلم''''''هایش'''''' زندگی آدم''''''های'''''' ناسازگار،'''''' یاغی'''''' و زخم''''''خوردۀ اجتماع را به''''''تصویر می''''''کشد. در نخستین'''''' فیلمش''''''،'''''' ''بیگانه'' ''بیا'' (۱۳۴۷)، به ''''''ترسیم'''''' چهرۀ'''''' آدم''''''هایی'''''' پرداخت'''''' که در اجتماع مصداق نداشتند. با ''[[قیصر (سینما)|قیصر]]'' (۱۳۴۸) در مسیر دیگری قدم گذاشت؛ ''''''ضدقهرمان''''''های'''''' این فیلم تصویر ناخوشایندی از جامعه را ترسیم می''''''کردند، که با فیلم''''''های'''''' بعدی''''''اش'''''' ''رضا موتوری'''''''' (۱۳۴۹)، ''بلوچ'''''''' (۱۳۵۱)، ''خاک'' ''''''(۱۳۵۲)، و [[گوزن ها|''گوزن''''ها'']] (۱۳۵۳) عمق بیشتری یافتند. این ضد قهرمان''''''ها نمایندۀ نسلی بودند که بدبختی و فروافتادگی به''''''معنای شکست قطعی''''''شان'''''' نبود''''''، بلکه'''''' نشان''''''دهندۀ سرسختی'''''' و مقاومتی'''''' بدفرجام در مقابل شقاوت'''''' و تباهی''''''، و گویای'''''' پاک''''''باختگی'''''' و جوانمردی آنان بود''''''. با این''''''که توانست'''''' در همۀ'''''' دوره''''''ها خود را با شرایط'''''' و سیاست''''''های'''''' فیلم''''''سازی'''''' هماهنگ'''''' کند، همیشه نتوانست قهرمان''''''هایی همدلی''''''برانگیز بیافریند. کیمیایی فیلم''''''سازی'''''' داستان''''''پرداز است و وجه'''''' امتیازش خلق ''''''هیجان'''''' و فضای ملتهب'''''' و رنگینی'''''' است'''''' که'''''' گاه'''''' فیلم''''''هایش را از سایر آثار سینمای ایران متمایز می''''''سازد. با این حال در تعداد زیادی از آثارش ضعف فیلمنامه و اشکالات فنی قابل توجهی به چشم میخورد که همواره نقد تند نویسندگان سینمایی را در پی داشته است. علاوه بر این پارهای منتقدان کارنامۀ فیلمسازی کیمیایی را (جز معدودی از آثارش) در ادامۀ جریان سینمای عامیانۀ فیلمفارسی میدانند. وی در گذر سالیانی بالغ بر 50 سال فعالیت فیلمسازی (جز دورۀ آغاز فیلمسازیاش- قبل از انقلاب) با فراز و فرودهای زیادی به فیلمسازی پرداخته است. کما اینکه طی این چهل سال اخیر تعدادی کمتر از انگشتان یک دست از فیلمهایش مورد توجه منتقدان سینمایی قرار گرفته. | فیلم''''''نامه''''''نویس و کارگردان ایرانی. از کارگردانان اصلی جریان موج نوی سینمای ایران. فيلمسازی را با دستياری [[خاچیکیان، سامویل (تبریز ۱۳۰۳ـ۱۳۸۰ش)|ساموئل خاچيکيان]] در فيلمهای ''ضربت'' (1343) و ''خداحافظ تهران'' (1345) آغاز کرد. در فیلم''''''هایش'''''' زندگی آدم''''''های'''''' ناسازگار،'''''' یاغی'''''' و زخم''''''خوردۀ اجتماع را به''''''تصویر می''''''کشد. در نخستین'''''' فیلمش''''''،'''''' ''بیگانه'' ''بیا'' (۱۳۴۷)، به ''''''ترسیم'''''' چهرۀ'''''' آدم''''''هایی'''''' پرداخت'''''' که در اجتماع مصداق نداشتند. با ''[[قیصر (سینما)|قیصر]]'' (۱۳۴۸) در مسیر دیگری قدم گذاشت؛ ''''''ضدقهرمان''''''های'''''' این فیلم تصویر ناخوشایندی از جامعه را ترسیم می''''''کردند، که با فیلم''''''های'''''' بعدی''''''اش'''''' ''رضا موتوری'''''''' (۱۳۴۹)، ''بلوچ'''''''' (۱۳۵۱)، ''خاک'' ''''''(۱۳۵۲)، و [[گوزن ها|''گوزن''''ها'']] (۱۳۵۳) عمق بیشتری یافتند. این ضد قهرمان''''''ها نمایندۀ نسلی بودند که بدبختی و فروافتادگی به''''''معنای شکست قطعی''''''شان'''''' نبود''''''، بلکه'''''' نشان''''''دهندۀ سرسختی'''''' و مقاومتی'''''' بدفرجام در مقابل شقاوت'''''' و تباهی''''''، و گویای'''''' پاک''''''باختگی'''''' و جوانمردی آنان بود''''''. با این''''''که توانست'''''' در همۀ'''''' دوره''''''ها خود را با شرایط'''''' و سیاست''''''های'''''' فیلم''''''سازی'''''' هماهنگ'''''' کند، همیشه نتوانست قهرمان''''''هایی همدلی''''''برانگیز بیافریند. کیمیایی فیلم''''''سازی'''''' داستان''''''پرداز است و وجه'''''' امتیازش خلق ''''''هیجان'''''' و فضای ملتهب'''''' و رنگینی'''''' است'''''' که'''''' گاه'''''' فیلم''''''هایش را از سایر آثار سینمای ایران متمایز می''''''سازد. با این حال در تعداد زیادی از آثارش ضعف فیلمنامه و اشکالات فنی قابل توجهی به چشم میخورد که همواره نقد تند نویسندگان سینمایی را در پی داشته است. علاوه بر این پارهای منتقدان کارنامۀ فیلمسازی کیمیایی را (جز معدودی از آثارش) در ادامۀ جریان سینمای عامیانۀ فیلمفارسی میدانند. وی در گذر سالیانی بالغ بر 50 سال فعالیت فیلمسازی (جز دورۀ آغاز فیلمسازیاش- قبل از انقلاب) با فراز و فرودهای زیادی به فیلمسازی پرداخته است. کما اینکه طی این چهل سال اخیر تعدادی کمتر از انگشتان یک دست از فیلمهایش مورد توجه منتقدان سینمایی قرار گرفته. | ||
کیمیایی در سالهای آغاز فعالیتش دو فیلم را با اقتباس از متون ادبیات معاصر فارسی با عناوین ''داش آکل'' (اقتباس از اثر [[هدایت، صادق (تهران ۱۲۸۱ـ پاریس ۱۳۳۰ش)|صادق هدایت]]) و ''خاک'' (اقتباس از رمان [[آوسنه بابا سبحان|آوسنه باباسبحان]] [[دولت آبادی، محمود (سبزوار ۱۳۱۹ش)|محمود دولتآبادی]]) ساخته که اولی را از بهترین نمونههای اقتباس سینمایی از ادبیات فارسی دانستهاند و دومی با نقد و اعتراض دولتآبادی همراه شد. کیمیایی جز تعدادی از آثار پیش از انقلابش همواره با عدم موفقیت در جشنوارهها مواجه بوده و طی اینهمه سال تنها برای فیلم ''قیصر'' از جشنوارهای معتبر جایزۀ بهترین کارگردانی دریافت کرده است. | |||
پولاد کیمیایی، پسرش، در دو دهۀ گذشته نقش قهرمان (اصلیِ) تعدادی از آثار کیمیایی را بازی کرده. همسر دومش، گیتی پاشایی، جز سفر سنگ، آهنگسازی چند اثر دیگر او را که در دهۀ 1360ش ساخته شدهاند برعهده داشته است. گوگوش (فائقه آتشین) تا پیش از مهاجرت از ایران و پس از درگذشت گیتی پاشایی، به عنوان همسر سوم کیمیایی با او زندگی کرده است. | |||
خط ۴۸: | خط ۵۳: | ||
*''بلوچ'' (۱۳۵۱) | *''بلوچ'' (۱۳۵۱) | ||
*''خاک'' (۱۳۵۲) | *''خاک'' (۱۳۵۲) | ||
*''گوزنها'' (۱۳۵۳) | *''[[گوزن ها|گوزنها]]'' (۱۳۵۳) | ||
*''[[غزل (فیلم)|غزل]]'' (۱۳۵۵) | *''[[غزل (فیلم)|غزل]]'' (۱۳۵۵) | ||
*''سفر سنگ'' (۱۳۵۶) | *''سفر سنگ'' (۱۳۵۶) | ||
*''[[خط قرمز (تلویزیون)|خط قرمز]]'' (۱۳۶۰) | *''[[خط قرمز (تلویزیون)|خط قرمز]]'' (۱۳۶۰) | ||
*''تيغ و ابريشم'' (۱۳۶۴) | *''تيغ و ابريشم'' (۱۳۶۴) | ||
*''سرب'' (۱۳۶۷) | *''[[سرب (فیلم)|سرب]]'' (۱۳۶۷) | ||
*''دندان مار'' (۱۳۶۸) | *''دندان مار'' (۱۳۶۸) | ||
*''گروهبان'' (۱۳۶۹) | *''گروهبان'' (۱۳۶۹) |
نسخهٔ ۲۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۷
مسعود کیمیایی | |
---|---|
زادروز |
تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش |
ملیت | ایرانی |
شغل و تخصص اصلی | کارگردان و فیلمنامهنویس |
سبک | موج نو |
آثار | قیصر (۱۳۴۸)؛ خاک (۱۳۵۲)؛ گوزن ها (۱۳۵۳) |
گروه مقاله | سینما |
خویشاوندان سرشناس | پولاد کیمیایی (فرزند)؛ گیتی پاشایی(همسر سابق)؛ فائقه آتشین (همسر سابق) |
مسعود کیمیایی (تهران 7 مرداد ۱۳۲۰ش- )
فیلمنامهنویس و کارگردان ایرانی. از کارگردانان اصلی جریان موج نوی سینمای ایران. فيلمسازی را با دستياری ساموئل خاچيکيان در فيلمهای ضربت (1343) و خداحافظ تهران (1345) آغاز کرد. در فیلمهایش زندگی آدمهای ناسازگار، یاغی و زخمخوردۀ اجتماع را بهتصویر میکشد. در نخستین فیلمش، بیگانه بیا (۱۳۴۷)، به ترسیم چهرۀ آدمهایی پرداخت که در اجتماع مصداق نداشتند. با قیصر (۱۳۴۸) در مسیر دیگری قدم گذاشت؛ ضدقهرمانهای این فیلم تصویر ناخوشایندی از جامعه را ترسیم میکردند، که با فیلمهای بعدیاش رضا موتوری (۱۳۴۹)، بلوچ (۱۳۵۱)، خاک (۱۳۵۲)، و گوزنها (۱۳۵۳) عمق بیشتری یافتند. این ضد قهرمانها نمایندۀ نسلی بودند که بدبختی و فروافتادگی بهمعنای شکست قطعیشان نبود، بلکه نشاندهندۀ سرسختی و مقاومتی بدفرجام در مقابل شقاوت و تباهی، و گویای پاکباختگی و جوانمردی آنان بود. با اینکه توانست در همۀ دورهها خود را با شرایط و سیاستهای فیلمسازی هماهنگ کند، همیشه نتوانست قهرمانهایی همدلیبرانگیز بیافریند. کیمیایی فیلمسازی داستانپرداز است و وجه امتیازش خلق هیجان و فضای ملتهب و رنگینی است که گاه فیلمهایش را از سایر آثار سینمای ایران متمایز میسازد. با این حال در تعداد زیادی از آثارش ضعف فیلمنامه و اشکالات فنی قابل توجهی به چشم میخورد که همواره نقد تند نویسندگان سینمایی را در پی داشته است. علاوه بر این پارهای منتقدان کارنامۀ فیلمسازی کیمیایی را (جز معدودی از آثارش) در ادامۀ جریان سینمای عامیانۀ فیلمفارسی میدانند. وی در گذر سالیانی بالغ بر 50 سال فعالیت فیلمسازی (جز دورۀ آغاز فیلمسازیاش- قبل از انقلاب) با فراز و فرودهای زیادی به فیلمسازی پرداخته است. کما اینکه طی این چهل سال اخیر تعدادی کمتر از انگشتان یک دست از فیلمهایش مورد توجه منتقدان سینمایی قرار گرفته.
کیمیایی در سالهای آغاز فعالیتش دو فیلم را با اقتباس از متون ادبیات معاصر فارسی با عناوین داش آکل (اقتباس از اثر صادق هدایت) و خاک (اقتباس از رمان آوسنه باباسبحان محمود دولتآبادی) ساخته که اولی را از بهترین نمونههای اقتباس سینمایی از ادبیات فارسی دانستهاند و دومی با نقد و اعتراض دولتآبادی همراه شد. کیمیایی جز تعدادی از آثار پیش از انقلابش همواره با عدم موفقیت در جشنوارهها مواجه بوده و طی اینهمه سال تنها برای فیلم قیصر از جشنوارهای معتبر جایزۀ بهترین کارگردانی دریافت کرده است.
پولاد کیمیایی، پسرش، در دو دهۀ گذشته نقش قهرمان (اصلیِ) تعدادی از آثار کیمیایی را بازی کرده. همسر دومش، گیتی پاشایی، جز سفر سنگ، آهنگسازی چند اثر دیگر او را که در دهۀ 1360ش ساخته شدهاند برعهده داشته است. گوگوش (فائقه آتشین) تا پیش از مهاجرت از ایران و پس از درگذشت گیتی پاشایی، به عنوان همسر سوم کیمیایی با او زندگی کرده است.
برخی از جوایز و افتخارات
جایزۀ بهترین کارگردانی از دومین دوره جشن سینمایی سپاس (1348) برای قیصر؛ جایزۀ بهترین فیلم از چهارمین دوره جشن سینمایی سپاس (1350) برای داشآکل؛ جایزۀ بهترین فیلم از ششمین دوره جشن سینمایی سپاس (1352) برای خاک؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر (1389) برای جرم؛ چند جایزۀ نه چندان مهم از جشنوارههای بینالمللی برای فیلمهای سفر سنگ، دندان مار و...
فیلمشناسی (کارگردانی سینما)
- بيگانه بيا (۱۳۴۷)
- قيصر (۱۳۴۸)
- رضا موتوری (۱۳۴۹)
- داش آکل (۱۳۵۰)
- بلوچ (۱۳۵۱)
- خاک (۱۳۵۲)
- گوزنها (۱۳۵۳)
- غزل (۱۳۵۵)
- سفر سنگ (۱۳۵۶)
- خط قرمز (۱۳۶۰)
- تيغ و ابريشم (۱۳۶۴)
- سرب (۱۳۶۷)
- دندان مار (۱۳۶۸)
- گروهبان (۱۳۶۹)
- رد پای گرگ (۱۳۷۰)
- تجارت (۱۳۷۳)
- ضيافت (۱۳۷۴)
- سلطان (۱۳۷۵)
- مرسدس (۱۳۷۶)
- فرياد (۱۳۷۷)
- اعتراض (۱۳۷۸)
- سربازهای جمعه (۱۳۸۲)
- حکم (۱۳۸۴)
- رئيس (۱۳۸۵)
- محاکمه در خيابان (۱۳۸۷)
- جرم (۱۳۸۹)
- متروپل (۱۳۹۲)
- قاتل اهلی (۱۳۹۵)
- خون شد (۱۳۹۸)