ابوالحسن حموئی: تفاوت میان نسخهها
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ابوالحسن حموئی | |||
دولتمرد ایرانی سدهی 4ق و آخرین وزیر حکومت [[سامانیان]]. ابتدا جزء یاران و ملازمان سلطان [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] بود که در آن زمان در غزنین اعلام حکومت کرد. وقتی که منصور بن نوح سامانی به سلطنت رسید، سلطان محمود حموئی را با تحفهها و هدیههای فراوان به [[بخارا]] فرستاد و به وسیلهی او خواستار ایالت [[خراسان]]، همراه تاکید بر عهد و پیمان قبلی شد. حموئی پس از ورود به بخارا با دونفر از سرداران سامانی به نام بکتوزن و فایق که نسبت به منصور بن نوح دشمنی داشتند، ملاقات کرد. آنها وی را به منصب وزارت نوید دادند و ابوالحسن با قبول آن شغل از سفارت [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] غافل شد. | دولتمرد ایرانی سدهی 4ق و آخرین وزیر حکومت [[سامانیان]]. ابتدا جزء یاران و ملازمان سلطان [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] بود که در آن زمان در غزنین اعلام حکومت کرد. وقتی که منصور بن نوح سامانی به سلطنت رسید، سلطان محمود حموئی را با تحفهها و هدیههای فراوان به [[بخارا]] فرستاد و به وسیلهی او خواستار ایالت [[خراسان]]، همراه تاکید بر عهد و پیمان قبلی شد. حموئی پس از ورود به بخارا با دونفر از سرداران سامانی به نام بکتوزن و فایق که نسبت به منصور بن نوح دشمنی داشتند، ملاقات کرد. آنها وی را به منصب وزارت نوید دادند و ابوالحسن با قبول آن شغل از سفارت [[محمود غزنوی (۳۶۰ـ۴۲۱ق)|محمود غزنوی]] غافل شد. | ||
نسخهٔ ۲۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۲۴
ابوالحسن حموئی دولتمرد ایرانی سدهی 4ق و آخرین وزیر حکومت سامانیان. ابتدا جزء یاران و ملازمان سلطان محمود غزنوی بود که در آن زمان در غزنین اعلام حکومت کرد. وقتی که منصور بن نوح سامانی به سلطنت رسید، سلطان محمود حموئی را با تحفهها و هدیههای فراوان به بخارا فرستاد و به وسیلهی او خواستار ایالت خراسان، همراه تاکید بر عهد و پیمان قبلی شد. حموئی پس از ورود به بخارا با دونفر از سرداران سامانی به نام بکتوزن و فایق که نسبت به منصور بن نوح دشمنی داشتند، ملاقات کرد. آنها وی را به منصب وزارت نوید دادند و ابوالحسن با قبول آن شغل از سفارت محمود غزنوی غافل شد.
حموئی مدت یکسال و نیم عهدهدار وزارت منصور بود، تا این که بکتوزن و فایق منصور را دستگیر کرده و چشمانش را میل کشیدند (11 صفر 398ق) و او را نیز از مقام وزارت عزل کردند.
- دستورالوزراء، خواجه غیاثالدین بن همامالدین خوندمیر، تصحیح سعید نفیسی