برج مینو (فیلم): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، تولید سال 1374ش. ''برج مینو'' به عنوان فیلمی که در گونۀ جنگی تولید شده، به خاطر داستانی پیچیده و سرشار از خاطره و رؤیا، شکستی تجاری برای حاتمیکیا بود. تدوین این فیلم را بهرا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
زمان فیلم: 95 دقیقه | زمان فیلم: 95 دقیقه | ||
'''خلاصۀ داستان''' | |||
مینو كه به تازگی با موسی ازدواج كرده در حال جابهجا كردن جهیزیۀ خود در خانۀ جدید است. موسی طی نامهای باخبر میشود كه باید دكل ققنوس در جزیرۀ مینو را جمع كنند، اما وی حاضر نیست این كار را بكند و دوست دارد حالا كه جنگ تمام شده دیگر به خاطراتش برنگردد و برای ماه عسل به اصفهان بروند. اما صبح زود علیرغم میل موسی و به اصرار مینو به جزیرۀ مینو میروند. آنجا در خیال به زمانی برمیگردد كه با منصور، برادر مینو كه شهید شده، در حال ساختن دكلی برای شناسایی بهتر دشمن هستند. مینو هم همراه موسی منصور را میبیند و از موسی میخواهد كه باز هم در دكل بمانند تا او بیشتر برادرش را ملاقات كند. وی لحظۀ شهادت برادر را هم میبیند، اما تاب نمیآورد و در موقع پایین آمدن از دكل زخمی میشود. وقتی كمی بهبود مییابد در بیمارستان به دنبال موسی میگردد، اما او را در دكل مییابد. مینو و موسی با دیدن چند مأمور كه برای باز كردن دكل آمدهاند تصمیم میگیرند كه طبق قول موسی خودشان دكل را باز كنند. |
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۴۷
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا، تولید سال 1374ش. برج مینو به عنوان فیلمی که در گونۀ جنگی تولید شده، به خاطر داستانی پیچیده و سرشار از خاطره و رؤیا، شکستی تجاری برای حاتمیکیا بود. تدوین این فیلم را بهرام بیضایی انجام داده و چهرهپردازیاش به عهدۀ مهرداد میركیانی بوده است. نقشهای اصلی برج مینو را نیکی کریمی و علی مصفا بازی کردهاند. این فیلم در چهاردهمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت داشت، ولی موفقیتی به دست نیاورد. حاتمیکیا که پس از موفقیت از کرخه تا راین به مسیر جدیدی از فیلمسازی افتاد و شکل و فرم کارش را تغییر داد، در برج مینو هم تلاش کرد تا هم از منظر روایت قصه و هم در فرم و تکنیک کارش به تکامل برسد، اما با این حال برج مینو در کارنامۀ او، منهای تدوین درخشانش، فیلم چندان چشمگیری نیست.
زمان فیلم: 95 دقیقه
خلاصۀ داستان
مینو كه به تازگی با موسی ازدواج كرده در حال جابهجا كردن جهیزیۀ خود در خانۀ جدید است. موسی طی نامهای باخبر میشود كه باید دكل ققنوس در جزیرۀ مینو را جمع كنند، اما وی حاضر نیست این كار را بكند و دوست دارد حالا كه جنگ تمام شده دیگر به خاطراتش برنگردد و برای ماه عسل به اصفهان بروند. اما صبح زود علیرغم میل موسی و به اصرار مینو به جزیرۀ مینو میروند. آنجا در خیال به زمانی برمیگردد كه با منصور، برادر مینو كه شهید شده، در حال ساختن دكلی برای شناسایی بهتر دشمن هستند. مینو هم همراه موسی منصور را میبیند و از موسی میخواهد كه باز هم در دكل بمانند تا او بیشتر برادرش را ملاقات كند. وی لحظۀ شهادت برادر را هم میبیند، اما تاب نمیآورد و در موقع پایین آمدن از دكل زخمی میشود. وقتی كمی بهبود مییابد در بیمارستان به دنبال موسی میگردد، اما او را در دكل مییابد. مینو و موسی با دیدن چند مأمور كه برای باز كردن دكل آمدهاند تصمیم میگیرند كه طبق قول موسی خودشان دكل را باز كنند.