خاکستر سبز (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(صفحه‌ای تازه حاوی «فیلم بلند سینمایی به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، تولید سال 1372ش. حاتمی‌کیا در ''خاکستر سبز'' به بهانۀ روایت یک عشق زمینی، انسان‌هایی را در بحبوحۀ جنگ بوسنی به تصویر می‌کشد که بر اثر نژادپرستی اقوام و ملیت‌های دیگر در حال...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


زمان فیلم: 98 دقیقه
زمان فیلم: 98 دقیقه
'''خلاصۀ داستان'''
هادی به منظور انجام تحقیقات خود برای فیلمسازی روانۀ كرواسی می‌شود. عزیز، دوست هادی، در جریان مسافرت او به كرواسی با در اختیار قرار دادن یك نوار كاست، یک قطعه عكس و یك نیمه پلاک، از وی برای یافتن دختری به نام فاطمه كمک می‌گیرد. هادی به وسیلۀ آشنایی با زنی به نام حنیفه كه به زبان فارسی آشنایی دارد به جست‌وجوی فاطمه می‌پردازد. در این میان هادی پی به رابطۀ قبلی عزیز و فاطمه برده و متوجه می‌شود كه آنها قصد ازدواج داشته‌اند كه این مطلب توسط اصغر دوست مشتركشان پنهان شده است. پلیس كرواسی هادی را به علت نداشتن ویزای آن كشور از كرواسی بیرون كرده و هادی و حنیفه در جست‌وجوی فاطمه به بوسنی و جبهۀ جنگ منتقل می‌شوند. هادی در جریان درگیری نیروهای بوسنیایی صرب مجروح شده و به عقب منتقل می‌شود. فاطمه نیمه پلاک را بدون یافتن هیچ اطلاعاتی از آن پیدا نمی‌كند.

نسخهٔ ‏۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۴

فیلم بلند سینمایی به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا، تولید سال 1372ش. حاتمی‌کیا در خاکستر سبز به بهانۀ روایت یک عشق زمینی، انسان‌هایی را در بحبوحۀ جنگ بوسنی به تصویر می‌کشد که بر اثر نژادپرستی اقوام و ملیت‌های دیگر در حال نابودی هستند. وی این فیلم را در بوسنی و با حضور تعدادی از بازیگران بوسنیایی و در زمان جنگ آن کشور ساخته است. خاکستر سبز در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر با وجود نامزدی در بخش‌های بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول زن (زلاتا پلشكوا)، بهترین بازیگر نقش دوم مرد (اصغر نقی‌زاده)، بهترین موسیقی متن، بهترین صدابرداری و بهترین طراحی صحنه و لباس تنها دیپلم افتخار بهترین موسیقی را برای پائول هرتل به ارمغان آورد.

زمان فیلم: 98 دقیقه


خلاصۀ داستان

هادی به منظور انجام تحقیقات خود برای فیلمسازی روانۀ كرواسی می‌شود. عزیز، دوست هادی، در جریان مسافرت او به كرواسی با در اختیار قرار دادن یك نوار كاست، یک قطعه عكس و یك نیمه پلاک، از وی برای یافتن دختری به نام فاطمه كمک می‌گیرد. هادی به وسیلۀ آشنایی با زنی به نام حنیفه كه به زبان فارسی آشنایی دارد به جست‌وجوی فاطمه می‌پردازد. در این میان هادی پی به رابطۀ قبلی عزیز و فاطمه برده و متوجه می‌شود كه آنها قصد ازدواج داشته‌اند كه این مطلب توسط اصغر دوست مشتركشان پنهان شده است. پلیس كرواسی هادی را به علت نداشتن ویزای آن كشور از كرواسی بیرون كرده و هادی و حنیفه در جست‌وجوی فاطمه به بوسنی و جبهۀ جنگ منتقل می‌شوند. هادی در جریان درگیری نیروهای بوسنیایی صرب مجروح شده و به عقب منتقل می‌شود. فاطمه نیمه پلاک را بدون یافتن هیچ اطلاعاتی از آن پیدا نمی‌كند.