فاضل گروسی، محمد (گروس ۱۱۹۸ـ تهران ۱۲۵۳ق): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
(جایگزینی متن - '00-->\' به '00-->')
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:


فاضل گَرّوسی، محمد (گروس ۱۱۹۸ـ تهران ۱۲۵۳ق)<br>
فاضل گَرّوسی، محمد (گروس ۱۱۹۸ـ تهران ۱۲۵۳ق)<br>
<p>(یا: راوی بایندری) تذکره‌نویس و شاعر ایرانی. از مردم طایفۀ بایندر در گروس بود. در ۱۲۱۴ق برای تحصیل به مازندران و پس از آن به تهران رفت و به دستگاه فتحعلی‌خان صبا پیوست. چون چندی حافظ و ناقل قصاید و مدایح فتحعلی‌خان نزد فتحعلی‌‌شاه قاجار بود، تخلص راوی را برگزید. در ۱۲۳۴ق، به‌فرمان شاه تذکرۀ انجمن خاقان را نوشت. در ۱۲۳۵ق، به منصب چاوش‌باشیگری رسید و تا مرگ فتحعلی‌شاه این سمت را داشت، اما در سلطنت محمد‌شاه قاجار از کارهای درباری کناره گرفت. فاضل در نظم و نثر دست داشت، اشعارش اندک و نثرش بهتر از شعرش بود.</p>
<p>(یا: راوی بایندری) تذکره‌نویس و شاعر ایرانی. از مردم طایفۀ بایندر در [[گروس]] بود. در ۱۲۱۴ق برای تحصیل به مازندران و پس از آن به تهران رفت و به دستگاه فتحعلی‌خان صبا پیوست. چون چندی حافظ و ناقل قصاید و مدایح فتحعلی‌خان نزد [[فتحعلی شاه قاجار (۱۱۸۵ـ اصفهان ۱۲۵۰ق)|فتحعلی‌‌شاه قاجار]] بود، تخلص راوی را برگزید. در ۱۲۳۴ق، به‌فرمان شاه تذکرۀ انجمن خاقان را نوشت. در ۱۲۳۵ق، به منصب چاوش‌باشیگری رسید و تا مرگ فتحعلی‌شاه این سمت را داشت، اما در سلطنت [[محمدشاه قاجار (تبریز ۱۲۲۲ـ تهران ۱۲۶۴ق)|محمد‌شاه قاجار]] از کارهای درباری کناره گرفت. فاضل در نظم و نثر دست داشت، اشعارش اندک و نثرش بهتر از شعرش بود.</p>
<br><!--33014000-->
<br><!--33014000-->
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات فارسی]]
[[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]]
[[رده:ادبیات قدیم – اشخاص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۸

فاضل گَرّوسی، محمد (گروس ۱۱۹۸ـ تهران ۱۲۵۳ق)

(یا: راوی بایندری) تذکره‌نویس و شاعر ایرانی. از مردم طایفۀ بایندر در گروس بود. در ۱۲۱۴ق برای تحصیل به مازندران و پس از آن به تهران رفت و به دستگاه فتحعلی‌خان صبا پیوست. چون چندی حافظ و ناقل قصاید و مدایح فتحعلی‌خان نزد فتحعلی‌‌شاه قاجار بود، تخلص راوی را برگزید. در ۱۲۳۴ق، به‌فرمان شاه تذکرۀ انجمن خاقان را نوشت. در ۱۲۳۵ق، به منصب چاوش‌باشیگری رسید و تا مرگ فتحعلی‌شاه این سمت را داشت، اما در سلطنت محمد‌شاه قاجار از کارهای درباری کناره گرفت. فاضل در نظم و نثر دست داشت، اشعارش اندک و نثرش بهتر از شعرش بود.