روی شایدر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
شایدر تباری آلمانی - ایرلندی داشت. تحصیلاتش را در دانشکدههای راتگرز<ref>Rutgers University</ref> (نیوجرسی) و فرانکلین و مارشال<ref>Franklin and Marshall College</ref> (لنکستر پنسیلوانیا) و دوران خدمتش را در نیروی هوایی آمریکا گذراند. با ایفای نقش «مرکوتیو<ref>Mercutio</ref>» در اجرایی از [[رومیو و ژولیت|رومئو و ژولیت]] در جشنواره نمایشهای شکسپیری نیویورک برای نخستین بار در سال ۱۹۶۱ روی صحنه رفت و فعالیتهای تئاتریاش را با حضور روی صحنه تئاترهای نیویورک ادامه داد. نخستین حضور سینمایی او در فیلم هراسآور کمهزینۀ ''نفرین جسد زنده''<ref>The Curse of the Living Corpse</ref> بود که با حضور در نقشهایی متنوع مثل گنگستر مافیایی ''دشنه''<ref>''Stiletto''</ref> و بازرگانی نیویورکی که درگیر ماجرایی عاطفی با یک مدل (فی داناوی) میشود در ''معمای یک کودک ساقط شده''<ref>''Puzzle of a Downfall Child''</ref>، ادامه یافت. نخستین نقش بزرگ او، «بادی روسو<ref>Buddy Russo</ref>»، پلیس همراه جین هاکمن در ''ارتباط فرانسوی''<ref>''The French Connection''</ref> بود که با همراهی هم یک باند توزیع مواد مخدر را در هم میکوبیدند. اگرچه شایدر برای ایفای این نقش نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم شد، ولی نقشآفرینی دیگرش در همان سال به عنوان پاانداز جین فاندا در ''کلوت''<ref>''Klute''</ref> هم به همان اندازه موفق بود. به دنبال موفقیت ''ارتباط فرانسوی'' [[فاکس قرن بیستم]] امکان نخستین حضور شایدر در نقش اول فیلمی را برایش فراهم کرد؛ ''هفت امتیاز''<ref>''The Seven-Ups''</ref> که در آن مجدداً نقش یک پلیس نیویورکی را این بار با نام «بادی مانوچی<ref>Buddy Mannuci</ref>» داشت. در این دوره با وجود تثبیت تصویر سینماییاش به عنوان مردی خشن و عبوس، در ''شیلا لوین مرده است و در نیویورک زندگی میکند''<ref>''Sheila Levine Is Dead and Living in New York''</ref> در نقشی کمدی ظاهر شد. با حضور در دو فیلم فرانسوی سوءقصد و مردی مرده است موقعیتی بینالمللی یافت و با ایفای نقش کلانتر موقر و هراسان از آب ''آروارهها''<ref>''Jaws''</ref> (کلانتر مارتین بادی<ref>Chief Martin Brody</ref>) به شهرت جهانی رسید. تصویر جذابی که از باب فاسی<ref>Bob Fosse</ref> طراح رقص/کارگردان در فیلم خودشرححالگونۀ ''اینطور چیزها'' ارائه داد، نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را برایش به ارمغان آورد. اگرچه در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، میزان فروش فیلمهای او سیر نزولی یافت، ولی توانست اعتبار بازیگریاش را همچنان حفظ کند و در این میان حضور او در نقشهایی مثل یکی از اعضای گروه مردان عاصی از زندگی ماشینی ''باشگاه مردان''<ref>''The Men's Club''</ref>، آدمکش حرفهای پا به سن گذاشته و مجرب ''کوئن و تیت''<ref>''Cohen and Tate''</ref> که با همکار تازهکار و خشنش، آدام بالدوین<ref>Adam Baldwin</ref>، درگیری دارد و سرهنگ آمریکایی سرسختی که با همتای روسش درگیر جدالی مرگبار میشود در ''چهارمین جنگ''<ref>''The Fourth War''</ref>، در نیل به این مهم بیتاثیر نبودهاند. در سالهای بعد نیز با وجود حضور در نقشهای فرعی و کوتاه مثل جاسوس آمریکایی ''خانۀ روسیه''<ref>''The Russia House''</ref>، روانپزشک شیطانصفت ''ناهار عریان''<ref>''Naked Lunch''</ref> و رئیس گنگسترهای از ''رومئو خون میرود''<ref>''Romeo Is Bleeding''</ref> تصویر مثبتی را که از او در ذهن هوادارانش بود خدشهدار نکرد. | شایدر تباری آلمانی - ایرلندی داشت. تحصیلاتش را در دانشکدههای راتگرز<ref>Rutgers University</ref> (نیوجرسی) و فرانکلین و مارشال<ref>Franklin and Marshall College</ref> (لنکستر پنسیلوانیا) و دوران خدمتش را در نیروی هوایی آمریکا گذراند. با ایفای نقش «مرکوتیو<ref>Mercutio</ref>» در اجرایی از [[رومیو و ژولیت|رومئو و ژولیت]] در جشنواره نمایشهای شکسپیری نیویورک برای نخستین بار در سال ۱۹۶۱ روی صحنه رفت و فعالیتهای تئاتریاش را با حضور روی صحنه تئاترهای نیویورک ادامه داد. نخستین حضور سینمایی او در فیلم هراسآور کمهزینۀ ''نفرین جسد زنده''<ref>The Curse of the Living Corpse</ref> بود که با حضور در نقشهایی متنوع مثل گنگستر مافیایی ''دشنه''<ref>''Stiletto''</ref> و بازرگانی نیویورکی که درگیر ماجرایی عاطفی با یک مدل (فی داناوی) میشود در ''معمای یک کودک ساقط شده''<ref>''Puzzle of a Downfall Child''</ref>، ادامه یافت. نخستین نقش بزرگ او، «بادی روسو<ref>Buddy Russo</ref>»، پلیس همراه جین هاکمن در ''ارتباط فرانسوی''<ref>''The French Connection''</ref> بود که با همراهی هم یک باند توزیع مواد مخدر را در هم میکوبیدند. اگرچه شایدر برای ایفای این نقش نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم شد، ولی نقشآفرینی دیگرش در همان سال به عنوان پاانداز جین فاندا در ''کلوت''<ref>''Klute''</ref> هم به همان اندازه موفق بود. به دنبال موفقیت ''ارتباط فرانسوی'' [[فاکس قرن بیستم]] امکان نخستین حضور شایدر در نقش اول فیلمی را برایش فراهم کرد؛ ''هفت امتیاز''<ref>''The Seven-Ups''</ref> که در آن مجدداً نقش یک پلیس نیویورکی را این بار با نام «بادی مانوچی<ref>Buddy Mannuci</ref>» داشت. در این دوره با وجود تثبیت تصویر سینماییاش به عنوان مردی خشن و عبوس، در ''شیلا لوین مرده است و در نیویورک زندگی میکند''<ref>''Sheila Levine Is Dead and Living in New York''</ref> در نقشی کمدی ظاهر شد. با حضور در دو فیلم فرانسوی سوءقصد و مردی مرده است موقعیتی بینالمللی یافت و با ایفای نقش کلانتر موقر و هراسان از آب ''آروارهها''<ref>''Jaws''</ref> (کلانتر مارتین بادی<ref>Chief Martin Brody</ref>) به شهرت جهانی رسید. تصویر جذابی که از باب فاسی<ref>Bob Fosse</ref> طراح رقص/کارگردان در فیلم خودشرححالگونۀ ''اینطور چیزها'' ارائه داد، نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را برایش به ارمغان آورد. اگرچه در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، میزان فروش فیلمهای او سیر نزولی یافت، ولی توانست اعتبار بازیگریاش را همچنان حفظ کند و در این میان حضور او در نقشهایی مثل یکی از اعضای گروه مردان عاصی از زندگی ماشینی ''باشگاه مردان''<ref>''The Men's Club''</ref>، آدمکش حرفهای پا به سن گذاشته و مجرب ''کوئن و تیت''<ref>''Cohen and Tate''</ref> که با همکار تازهکار و خشنش، آدام بالدوین<ref>Adam Baldwin</ref>، درگیری دارد و سرهنگ آمریکایی سرسختی که با همتای روسش درگیر جدالی مرگبار میشود در ''چهارمین جنگ''<ref>''The Fourth War''</ref>، در نیل به این مهم بیتاثیر نبودهاند. در سالهای بعد نیز با وجود حضور در نقشهای فرعی و کوتاه مثل جاسوس آمریکایی ''خانۀ روسیه''<ref>''The Russia House''</ref>، روانپزشک شیطانصفت ''ناهار عریان''<ref>''Naked Lunch''</ref> و رئیس گنگسترهای از ''رومئو خون میرود''<ref>''Romeo Is Bleeding''</ref> تصویر مثبتی را که از او در ذهن هوادارانش بود خدشهدار نکرد. | ||
'''برخی دیگر از آثار سینمایی''' | '''برخی دیگر از آثار سینمایی''' |
نسخهٔ ۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۳۳
روی شایدر (نیوجرسی 10 نوامبر 1932- آرکانزاس 10 فوریه 2008م) Roy Scheider
(نام کامل: روی ریچارد شایدر[۱]) بازیگر امریکایی. طی حدود 40 سال فعالیت حرفهای در بیش از 60 فیلم سینمایی و نزدیک به 30 فیلم و مجموعۀ تلویزیونی ایفای نقش کرد. عمدۀ شهرت او به خاطر ایفای نقش اصلی آروارهها[۲] و آروارهها 2[۳] (ساختۀ استیون اسپیلبرک) در نیمۀ دوم دهۀ 1970 بود. شخصیت سینمایی خاص شایدر مردی است ارزنده، منظم و با ارادهای پولادین؛ اما در عین حال با ضعفها و عیبهای انسانی. او نشاندهندۀ تصویری است که تماشاگران چه دوستش داشته باشند و چه نداشته باشند به راحتی میتوانند با او احساس همانندی کنند. شایدر در فیلمهایی مثل جادوگر[۴]، اینطور چیزها[۵]، سکوت شب[۶]، رعد آبیرنگ[۷] و ۲۰۱۰[۸]، نمایشگر ضعف و آشفتگی مردانی ماهر و مصمم است که از لحاظ جسمی یا روحی تحت فشار قرار گرفتهاند. این ضعف و پریشانی که در آروارهها در قالب هراس این شخصیت از آب به صورت محرک اصلی او عمل میکرد در آروارهها ۲ تأثیری مضاعف یافت. یکی از بهترین پرداختهای این شخصیت سینمایی در آخرین آغوش[۹] نمود یافته است؛ در قالب شخصیت یک مأمور سیا که در هراس از مرگ در آستانۀ فروپاشی عصبی و نوعی پارانویا قرار میگیرد. با اینهمه از نظر بعضی خردهگیران، حضور شایدر روی پرده، حتی در دوران اوج کارش در اواسط دههٔ ۱۹۷۰، همواره تحتالشعاع حضور بازیگران همراه او بوده است. از نظر فیزیک بازیگری، چهرۀ سرد و سنگی و بهخصوص بینی شکسته او در تثبیت تصویرش به عنوان یکی از شخصیتهای خشن و سرسخت سینمای معاصر آمریکا نقش بسزایی داشتهاند. بینی شکستۀ شایدر یادگار مسابقات مقدماتی مشتزنی برای کسب دستکشهای طلایی در دوران دبیرستان است. او در ۱۹۸۰ در اجرایی از خیانت[۱۰] هارولد پینتر در برادوی[۱۱] ظاهر شد. در تلویزیون نیز او با شروع فعالیتش از میانۀ دهۀ 1950م تا واپسین سال زندگیایاش در نزدیک به 30 فیلم تلویزیونی، مستند و مجموعۀ حضور یافت. شایدر پس از چندسال درگیری با نوعی سرطان مغز استخوان، نهایتاً در بیمارستان علوم پزشکی دانشگاه آرکانزاس[۱۲] درگذشت.
شایدر تباری آلمانی - ایرلندی داشت. تحصیلاتش را در دانشکدههای راتگرز[۱۳] (نیوجرسی) و فرانکلین و مارشال[۱۴] (لنکستر پنسیلوانیا) و دوران خدمتش را در نیروی هوایی آمریکا گذراند. با ایفای نقش «مرکوتیو[۱۵]» در اجرایی از رومئو و ژولیت در جشنواره نمایشهای شکسپیری نیویورک برای نخستین بار در سال ۱۹۶۱ روی صحنه رفت و فعالیتهای تئاتریاش را با حضور روی صحنه تئاترهای نیویورک ادامه داد. نخستین حضور سینمایی او در فیلم هراسآور کمهزینۀ نفرین جسد زنده[۱۶] بود که با حضور در نقشهایی متنوع مثل گنگستر مافیایی دشنه[۱۷] و بازرگانی نیویورکی که درگیر ماجرایی عاطفی با یک مدل (فی داناوی) میشود در معمای یک کودک ساقط شده[۱۸]، ادامه یافت. نخستین نقش بزرگ او، «بادی روسو[۱۹]»، پلیس همراه جین هاکمن در ارتباط فرانسوی[۲۰] بود که با همراهی هم یک باند توزیع مواد مخدر را در هم میکوبیدند. اگرچه شایدر برای ایفای این نقش نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش دوم شد، ولی نقشآفرینی دیگرش در همان سال به عنوان پاانداز جین فاندا در کلوت[۲۱] هم به همان اندازه موفق بود. به دنبال موفقیت ارتباط فرانسوی فاکس قرن بیستم امکان نخستین حضور شایدر در نقش اول فیلمی را برایش فراهم کرد؛ هفت امتیاز[۲۲] که در آن مجدداً نقش یک پلیس نیویورکی را این بار با نام «بادی مانوچی[۲۳]» داشت. در این دوره با وجود تثبیت تصویر سینماییاش به عنوان مردی خشن و عبوس، در شیلا لوین مرده است و در نیویورک زندگی میکند[۲۴] در نقشی کمدی ظاهر شد. با حضور در دو فیلم فرانسوی سوءقصد و مردی مرده است موقعیتی بینالمللی یافت و با ایفای نقش کلانتر موقر و هراسان از آب آروارهها[۲۵] (کلانتر مارتین بادی[۲۶]) به شهرت جهانی رسید. تصویر جذابی که از باب فاسی[۲۷] طراح رقص/کارگردان در فیلم خودشرححالگونۀ اینطور چیزها ارائه داد، نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول را برایش به ارمغان آورد. اگرچه در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، میزان فروش فیلمهای او سیر نزولی یافت، ولی توانست اعتبار بازیگریاش را همچنان حفظ کند و در این میان حضور او در نقشهایی مثل یکی از اعضای گروه مردان عاصی از زندگی ماشینی باشگاه مردان[۲۸]، آدمکش حرفهای پا به سن گذاشته و مجرب کوئن و تیت[۲۹] که با همکار تازهکار و خشنش، آدام بالدوین[۳۰]، درگیری دارد و سرهنگ آمریکایی سرسختی که با همتای روسش درگیر جدالی مرگبار میشود در چهارمین جنگ[۳۱]، در نیل به این مهم بیتاثیر نبودهاند. در سالهای بعد نیز با وجود حضور در نقشهای فرعی و کوتاه مثل جاسوس آمریکایی خانۀ روسیه[۳۲]، روانپزشک شیطانصفت ناهار عریان[۳۳] و رئیس گنگسترهای از رومئو خون میرود[۳۴] تصویر مثبتی را که از او در ذهن هوادارانش بود خدشهدار نکرد.
برخی دیگر از آثار سینمایی
- جنگ خوب[۳۵] (2002)
- حکم شهروندی[۳۶] (2003)
- مار قرمز[۳۷] (2003)
- دراکولا ۳: میراث[۳۸] (2005)
- شاعر[۳۹] (2007)
- ماه عسل تاریک[۴۰] (2008)
- صلیب آهنین[۴۱] (2009)
- ↑ Roy Richard Scheider
- ↑ Jaws
- ↑ Jaws 2
- ↑ Sorcerer
- ↑ All That Jazz
- ↑ Still of the Night
- ↑ Blue Thunder
- ↑ 2010
- ↑ Last Embrace
- ↑ Betrayal
- ↑ Broadway Theatre
- ↑ University of Arkansas Medical Sciences Hospital
- ↑ Rutgers University
- ↑ Franklin and Marshall College
- ↑ Mercutio
- ↑ The Curse of the Living Corpse
- ↑ Stiletto
- ↑ Puzzle of a Downfall Child
- ↑ Buddy Russo
- ↑ The French Connection
- ↑ Klute
- ↑ The Seven-Ups
- ↑ Buddy Mannuci
- ↑ Sheila Levine Is Dead and Living in New York
- ↑ Jaws
- ↑ Chief Martin Brody
- ↑ Bob Fosse
- ↑ The Men's Club
- ↑ Cohen and Tate
- ↑ Adam Baldwin
- ↑ The Fourth War
- ↑ The Russia House
- ↑ Naked Lunch
- ↑ Romeo Is Bleeding
- ↑ The Good War
- ↑ Citizen Verdict
- ↑ Red Serpent
- ↑ Dracula III: Legacy
- ↑ The Poet
- ↑ Dark Honeymoon
- ↑ Beautiful Blue Eyes