خاندان حنین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴: خط ۴:
ابوزید حنین بن اسحاق العبادی الطبیب (194ق- 260 یا 264ق) طبیب مسیحی [[نسطوری، مذهب|نسطوری]] و مترجم آثار یونانی به [[سریانی]] و عربی، از عیسویان [[حیره]]. پدرش مردی صیرفی و به قولی دوافروش بود و حنین پس از رشد به بصره رفت و عربی را در آن‌جا از [[خلیل بن احمد فراهیدی|خلیل بن احمد]] فراگرفت. برای آموختن طب در درس پزشکی یوحنا بن ماسویه حاضر شد اما ناکام ماند. در پی این ناکامی، به‌منظور استفاده از متون اصلی پزشکی به [[اسکندریه]] رفت و سریانی و یونانی آموخت. در اوج دوره‌ی موسوم به نهضت ترجمه، مهم‌ترین مترجم بیت‌الحکمه‌ی [[مامون عباسی (۱۷۰ـ۲۱۸ق)|مأمون عباسی]] بود و ریاست آن را بر‌عهده داشت. این منصب در زمان [[متوکل عباسی (۲۰۶ـ۲۴۷ق)|متوکل عباسی]] نیز بدو سپرده شد. حنین در ممالک اسلامی، پس از [[اسکندر افرودیسی]] عالم‌ترین یونانی‌دان شمرده شده است. وی تألیفاتی نیز دارد که از آن شمار می‌توان العین، معرفة اوجاع المعده و علاجها، قرص‌الورد، تعبیر‌الرؤیا، نوادر‌الفلاسفة و الحکماء را نام برد. عمده‌ی شهرت حنین به ترجمه‌های دقیقی است که در شمار ترجمه‌های معیار آثار یونانی از آن‌‌ها یاد رفته است. گستره‌ی ترجمه‌های او دانش‌های گوناگونی را در بر می‌گیرد. حنین آثاری از [[بقراط]]، [[جالینوس]]، اوریباسیوس، پولس اجانیطی، [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]]، [[اقلیدس]]، [[کلودیوس بطلمیوس|بطلمیوس]]، [[افلاطون]] و دیگران را به عربی یا سریانی برگردانده است و افزون بر این، سهم بسزایی در اصلاح ترجمه‌ی سایر مترجمان داشته است. حنین روی هم رفته 85 ترجمه‌ی سریانی از 84 اثر جالینوس و هشت اصلاح و تلخیص ترجمه‌ی پیشینیان از آثار وی را به انجام رساند. او افزون بر ترجمه‌ی رساله‌های فلسفی جالینوس، از جمله فی ‌البرهان و فی‌ القیاسات الوضعیّة و فی اَنَّ المحرّک الاول لایتحرّک، بخشی از تلخیص‌های جالینوس از نوزده رساله‌ی افلاطون را به عربی درآورد. همچنین السیاسة و النوامیس و طیمائوس افلاطون را ترجمه کرد. حنین به آثار ارسطو نیز بی‌توجه نبود. او المقولات (قاطیغوریاس) را به عربی درآورد و ترجمه‌ی یحیی‌بن بطریق از السماء و العالم را تصحیح کرد.  
ابوزید حنین بن اسحاق العبادی الطبیب (194ق- 260 یا 264ق) طبیب مسیحی [[نسطوری، مذهب|نسطوری]] و مترجم آثار یونانی به [[سریانی]] و عربی، از عیسویان [[حیره]]. پدرش مردی صیرفی و به قولی دوافروش بود و حنین پس از رشد به بصره رفت و عربی را در آن‌جا از [[خلیل بن احمد فراهیدی|خلیل بن احمد]] فراگرفت. برای آموختن طب در درس پزشکی یوحنا بن ماسویه حاضر شد اما ناکام ماند. در پی این ناکامی، به‌منظور استفاده از متون اصلی پزشکی به [[اسکندریه]] رفت و سریانی و یونانی آموخت. در اوج دوره‌ی موسوم به نهضت ترجمه، مهم‌ترین مترجم بیت‌الحکمه‌ی [[مامون عباسی (۱۷۰ـ۲۱۸ق)|مأمون عباسی]] بود و ریاست آن را بر‌عهده داشت. این منصب در زمان [[متوکل عباسی (۲۰۶ـ۲۴۷ق)|متوکل عباسی]] نیز بدو سپرده شد. حنین در ممالک اسلامی، پس از [[اسکندر افرودیسی]] عالم‌ترین یونانی‌دان شمرده شده است. وی تألیفاتی نیز دارد که از آن شمار می‌توان العین، معرفة اوجاع المعده و علاجها، قرص‌الورد، تعبیر‌الرؤیا، نوادر‌الفلاسفة و الحکماء را نام برد. عمده‌ی شهرت حنین به ترجمه‌های دقیقی است که در شمار ترجمه‌های معیار آثار یونانی از آن‌‌ها یاد رفته است. گستره‌ی ترجمه‌های او دانش‌های گوناگونی را در بر می‌گیرد. حنین آثاری از [[بقراط]]، [[جالینوس]]، اوریباسیوس، پولس اجانیطی، [[ارسطو (۳۸۴ـ ۳۲۲پ م)|ارسطو]]، [[اقلیدس]]، [[کلودیوس بطلمیوس|بطلمیوس]]، [[افلاطون]] و دیگران را به عربی یا سریانی برگردانده است و افزون بر این، سهم بسزایی در اصلاح ترجمه‌ی سایر مترجمان داشته است. حنین روی هم رفته 85 ترجمه‌ی سریانی از 84 اثر جالینوس و هشت اصلاح و تلخیص ترجمه‌ی پیشینیان از آثار وی را به انجام رساند. او افزون بر ترجمه‌ی رساله‌های فلسفی جالینوس، از جمله فی ‌البرهان و فی‌ القیاسات الوضعیّة و فی اَنَّ المحرّک الاول لایتحرّک، بخشی از تلخیص‌های جالینوس از نوزده رساله‌ی افلاطون را به عربی درآورد. همچنین السیاسة و النوامیس و طیمائوس افلاطون را ترجمه کرد. حنین به آثار ارسطو نیز بی‌توجه نبود. او المقولات (قاطیغوریاس) را به عربی درآورد و ترجمه‌ی یحیی‌بن بطریق از السماء و العالم را تصحیح کرد.  


حنین بن اسحاق دو پسر داشت به نام‌های داوود و اسحاق که برخی از کتب خود را در طب برای آنان نگاشت و بعضی از کتب جالینوس را نیز برای آن دو ترجمه کرد. از این دو داوود طبیب و اسحاق دوستدار فلسفه و مترجم کتب فلسفی و طبی بود و اوست که توانست جای پدر را بگیرد و در فضل و صحت نقل از یونانی و سریانی به عربی، از جمله‌ی مترجمان مشهور شود. ابویعقوب اسحاق بن حنین کم‌تر به ترجمه‌ی کتب طب و بیش‌تر به ترجمه‌ی کتاب‌های فلسفی، خاصه کتب ارسطو و شارحان او و برخی کتاب‌های ریاضی توجه داشت. وی از معاصران و ندمای [[مکتفی عباسی|المکتفی بالله عباسی]] (289- 295ق) بود و چنان‌که گفته‌اند برخلاف پدر که تا آخر عمر آیین مسیحی داشت، به اسلام گروید. اسحاق بر زبان عربی اشراف داشت و به این زبان نیز شعر می‌سرود. وی در پایان عمر فلج شد و در سال 298ق، در زمان خلافت [[مقتدر عباسی|المقتدر]] درگذشت. از جمله‌ی ترجمه‌های اوست: رساله‌ی سوفسطس (سوفسطایی) افلاطون به تفسیر الامفیدوس، و از ارسطو: قسمتی از انالوطیقای اول و تمام انالوطیقای دوم<ref>آنالوطیقا: عنوان مبحثی  از منطق ارسطو كه در كتاب ارگانون وی تحت همین عنوان در دو بخش تنظیم شده است (این واژه، معرب واژۀ یونانی آنالوتیكا به معنی تحلیل كردن است): آنالوطیقای اول و آنالوطیقای دوم.</ref> به سریانی، طوبیقا<ref>رساله (یا بخشِ) ششم از کتاب ارغنون</ref> به سریانی، ریطوریقا<ref>ترجمه فارسی ریطوریقا در سال ۱۳۹۲ با عنوان «خطابه» و توسط اسماعیل سعادت از سوی نشر هرمس به چاپ رسیده است.</ref> به عربی، الکون و الفساد<ref>''On Generation and Corruption''</ref> از سریانی به عربی، کتاب النفس از سریانی به عربی و مقابله‌ی مجدد آن با شرح [[ثامسطیوس]]، چند قسمت از کتاب [[مابعدالطبیعه]]، الاخلاق به تفسیر [[فرفوریوس (ح ۲۳۲ـ ح ۳۰۵م)|فرفوریوس]] و تفسیر دیگری از همان کتاب به وسیله‌ی ثامسطیوس و همچنین ترجمه‌ی [[مجسطی|المجسطی]] بطلمیوس. از جمله تالیفات اوست: تاریخ‌الاطبا که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق ( ـ۳۸۵ق)|ابن ندیم]] از آن استفاده کرد، آداب‌الفلاسفه و نوادرهم، صنعة‌العلاج بالحدید، الادویة‌المفردة و کتاب الکناش‌الخف.
حنین بن اسحاق دو پسر داشت به نام‌های داوود و اسحاق که برخی از کتب خود را در طب برای آنان نگاشت و بعضی از کتب جالینوس را نیز برای آن دو ترجمه کرد. از این دو داوود طبیب و [[اسحاق بن حنین|اسحاق]] دوستدار فلسفه و مترجم کتب فلسفی و طبی بود و اوست که توانست جای پدر را بگیرد و در فضل و صحت نقل از یونانی و سریانی به عربی، از جمله‌ی مترجمان مشهور شود. ابویعقوب اسحاق بن حنین کم‌تر به ترجمه‌ی کتب طب و بیش‌تر به ترجمه‌ی کتاب‌های فلسفی، خاصه کتب ارسطو و شارحان او و برخی کتاب‌های ریاضی توجه داشت. وی از معاصران و ندمای [[مکتفی عباسی|المکتفی بالله عباسی]] (289- 295ق) بود و چنان‌که گفته‌اند برخلاف پدر که تا آخر عمر آیین مسیحی داشت، به اسلام گروید. اسحاق بر زبان عربی اشراف داشت و به این زبان نیز شعر می‌سرود. وی در پایان عمر فلج شد و در سال 298ق، در زمان خلافت [[مقتدر عباسی|المقتدر]] درگذشت. از جمله‌ی ترجمه‌های اوست: رساله‌ی سوفسطس (سوفسطایی) افلاطون به تفسیر الامفیدوس، و از ارسطو: قسمتی از انالوطیقای اول و تمام انالوطیقای دوم<ref>آنالوطیقا: عنوان مبحثی  از منطق ارسطو كه در كتاب ارگانون وی تحت همین عنوان در دو بخش تنظیم شده است (این واژه، معرب واژۀ یونانی آنالوتیكا به معنی تحلیل كردن است): آنالوطیقای اول و آنالوطیقای دوم.</ref> به سریانی، طوبیقا<ref>رساله (یا بخشِ) ششم از کتاب ارغنون</ref> به سریانی، ریطوریقا<ref>ترجمه فارسی ریطوریقا در سال ۱۳۹۲ با عنوان «خطابه» و توسط اسماعیل سعادت از سوی نشر هرمس به چاپ رسیده است.</ref> به عربی، الکون و الفساد<ref>''On Generation and Corruption''</ref> از سریانی به عربی، کتاب النفس از سریانی به عربی و مقابله‌ی مجدد آن با شرح [[ثامسطیوس]]، چند قسمت از کتاب [[مابعدالطبیعه]]، الاخلاق به تفسیر [[فرفوریوس (ح ۲۳۲ـ ح ۳۰۵م)|فرفوریوس]] و تفسیر دیگری از همان کتاب به وسیله‌ی ثامسطیوس و همچنین ترجمه‌ی [[مجسطی|المجسطی]] بطلمیوس. از جمله تالیفات اوست: تاریخ‌الاطبا که [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق ( ـ۳۸۵ق)|ابن ندیم]] از آن استفاده کرد، آداب‌الفلاسفه و نوادرهم، صنعة‌العلاج بالحدید، الادویة‌المفردة و کتاب الکناش‌الخف.


<br />
<br />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۳۷

جلد کتابی درباره‌ی حنین بن اسحاق
جلد کتابی درباره‌ی حنین بن اسحاق

خاندانی از طبیبان و مترجمان بزرگ دوره‌ی نهضت ترجمه‌، قرون اولیه‌ی هجری. این خانواده در کنار دوخاندان بختیشوع و نوبختیان (که هردو ایرانی‌الاصل بوده‌اند) با ترجمه از زبان‌‌های پهلوی، فارسی، لاتینی و سریانی، تالیف آثار متعدد در علوم گوناگون و همچنین با کارهای اجرایی و دیوانی و علمی بیش‌ترین نقش را در انتقال علوم نقلی و عقلی یونان و ایران باستان به دنیای اسلام داشته‌اند؛ با این قیاس که حنین و یکی از فرزندانش از حیث گستردگی و تعدد و کیفیت آثار ترجمه از یونان باستان، خاندان بختیشوع با تمرکز بر انتقال سنت پزشکی گذشته، و آل نوبخت با ترجمان متون پهلوی جایگاه و نقش متمایز و بی‌مانندی دارند. البته که در این میان نوبختیان با درآمیختن اندیشه‌های تمدن ایران پیش از اسلام به فرهنگ و خاصه کلام شیعی اثری ژرف و بزرگ بر شکل‌گیری تشیع در سده‌های بعدتر داشته‌اند.

ابوزید حنین بن اسحاق العبادی الطبیب (194ق- 260 یا 264ق) طبیب مسیحی نسطوری و مترجم آثار یونانی به سریانی و عربی، از عیسویان حیره. پدرش مردی صیرفی و به قولی دوافروش بود و حنین پس از رشد به بصره رفت و عربی را در آن‌جا از خلیل بن احمد فراگرفت. برای آموختن طب در درس پزشکی یوحنا بن ماسویه حاضر شد اما ناکام ماند. در پی این ناکامی، به‌منظور استفاده از متون اصلی پزشکی به اسکندریه رفت و سریانی و یونانی آموخت. در اوج دوره‌ی موسوم به نهضت ترجمه، مهم‌ترین مترجم بیت‌الحکمه‌ی مأمون عباسی بود و ریاست آن را بر‌عهده داشت. این منصب در زمان متوکل عباسی نیز بدو سپرده شد. حنین در ممالک اسلامی، پس از اسکندر افرودیسی عالم‌ترین یونانی‌دان شمرده شده است. وی تألیفاتی نیز دارد که از آن شمار می‌توان العین، معرفة اوجاع المعده و علاجها، قرص‌الورد، تعبیر‌الرؤیا، نوادر‌الفلاسفة و الحکماء را نام برد. عمده‌ی شهرت حنین به ترجمه‌های دقیقی است که در شمار ترجمه‌های معیار آثار یونانی از آن‌‌ها یاد رفته است. گستره‌ی ترجمه‌های او دانش‌های گوناگونی را در بر می‌گیرد. حنین آثاری از بقراط، جالینوس، اوریباسیوس، پولس اجانیطی، ارسطو، اقلیدس، بطلمیوس، افلاطون و دیگران را به عربی یا سریانی برگردانده است و افزون بر این، سهم بسزایی در اصلاح ترجمه‌ی سایر مترجمان داشته است. حنین روی هم رفته 85 ترجمه‌ی سریانی از 84 اثر جالینوس و هشت اصلاح و تلخیص ترجمه‌ی پیشینیان از آثار وی را به انجام رساند. او افزون بر ترجمه‌ی رساله‌های فلسفی جالینوس، از جمله فی ‌البرهان و فی‌ القیاسات الوضعیّة و فی اَنَّ المحرّک الاول لایتحرّک، بخشی از تلخیص‌های جالینوس از نوزده رساله‌ی افلاطون را به عربی درآورد. همچنین السیاسة و النوامیس و طیمائوس افلاطون را ترجمه کرد. حنین به آثار ارسطو نیز بی‌توجه نبود. او المقولات (قاطیغوریاس) را به عربی درآورد و ترجمه‌ی یحیی‌بن بطریق از السماء و العالم را تصحیح کرد.

حنین بن اسحاق دو پسر داشت به نام‌های داوود و اسحاق که برخی از کتب خود را در طب برای آنان نگاشت و بعضی از کتب جالینوس را نیز برای آن دو ترجمه کرد. از این دو داوود طبیب و اسحاق دوستدار فلسفه و مترجم کتب فلسفی و طبی بود و اوست که توانست جای پدر را بگیرد و در فضل و صحت نقل از یونانی و سریانی به عربی، از جمله‌ی مترجمان مشهور شود. ابویعقوب اسحاق بن حنین کم‌تر به ترجمه‌ی کتب طب و بیش‌تر به ترجمه‌ی کتاب‌های فلسفی، خاصه کتب ارسطو و شارحان او و برخی کتاب‌های ریاضی توجه داشت. وی از معاصران و ندمای المکتفی بالله عباسی (289- 295ق) بود و چنان‌که گفته‌اند برخلاف پدر که تا آخر عمر آیین مسیحی داشت، به اسلام گروید. اسحاق بر زبان عربی اشراف داشت و به این زبان نیز شعر می‌سرود. وی در پایان عمر فلج شد و در سال 298ق، در زمان خلافت المقتدر درگذشت. از جمله‌ی ترجمه‌های اوست: رساله‌ی سوفسطس (سوفسطایی) افلاطون به تفسیر الامفیدوس، و از ارسطو: قسمتی از انالوطیقای اول و تمام انالوطیقای دوم[۱] به سریانی، طوبیقا[۲] به سریانی، ریطوریقا[۳] به عربی، الکون و الفساد[۴] از سریانی به عربی، کتاب النفس از سریانی به عربی و مقابله‌ی مجدد آن با شرح ثامسطیوس، چند قسمت از کتاب مابعدالطبیعه، الاخلاق به تفسیر فرفوریوس و تفسیر دیگری از همان کتاب به وسیله‌ی ثامسطیوس و همچنین ترجمه‌ی المجسطی بطلمیوس. از جمله تالیفات اوست: تاریخ‌الاطبا که ابن ندیم از آن استفاده کرد، آداب‌الفلاسفه و نوادرهم، صنعة‌العلاج بالحدید، الادویة‌المفردة و کتاب الکناش‌الخف.


  • تاریخ الحکماء قفطی، به کوشش بهین دارایی؛ انتشارات دانشگاه تهران، صص 120- 121
  • عيون الأنباء فى طبقات الأطباء، ابن ابى‌اصيبعه، ج 1
  • الفهرست، محمد ابن اسحاق ابن ندیم، ترجمه‌ی رضا تجدد؛ تهران: چاپخانه بانک بازرگانی ایران، 1346
  • دانشنامه جهان اسلام، مدخل حنین بن اسحاق بن سلیمان بن ایوب عبادی



  1. آنالوطیقا: عنوان مبحثی  از منطق ارسطو كه در كتاب ارگانون وی تحت همین عنوان در دو بخش تنظیم شده است (این واژه، معرب واژۀ یونانی آنالوتیكا به معنی تحلیل كردن است): آنالوطیقای اول و آنالوطیقای دوم.
  2. رساله (یا بخشِ) ششم از کتاب ارغنون
  3. ترجمه فارسی ریطوریقا در سال ۱۳۹۲ با عنوان «خطابه» و توسط اسماعیل سعادت از سوی نشر هرمس به چاپ رسیده است.
  4. On Generation and Corruption