بیرجندی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
از گویشهای فارسی نو رایج در [[بیرجند، شهر|بیرجند]]، با بسیاری از واژگان فارسی. | |||
در بیرجندی، صامتها همان صامتهای فارسی است. تکیه روی آخرین واکۀ هجای پایانی میافتد. در واژههایی که پس از واکۀ a یا e همخوانی حلقی ساکن h و «ح، ه » و «ع» باشد همخوان حذف و واکهها کشیده میشوند، واکۀ a پیش از همخوانهای b و f ساکن تبدیل به ow میشود و b و f میافتد، b به p، v و m تبدیل میشود، مانند asp «اسب»، tavar «تبر»، مضاف و مضافالیه و صفت و موصوف مثل فارسی است. نشانههای مصدر مثل فارسی است، با این تفاوت که به جای واکۀ ـaـ پایانی ـeـ به کار میرود، مانند basten «بستن». پیشوندهای فعلی عبارتاند از: ـbe، ـda، ـforu، ـvar، ـva، ـho و ـham. برخی از واژگان بیرجندی: fikk «سوُت»، golax «سنگریزه»، yalambu «بیعار»، hobasten «درگیرشدن»، olang «سبزهزار/چراگاه»، andu «خارش». | در بیرجندی، صامتها همان صامتهای فارسی است. تکیه روی آخرین واکۀ هجای پایانی میافتد. در واژههایی که پس از واکۀ a یا e همخوانی حلقی ساکن h و «ح، ه » و «ع» باشد همخوان حذف و واکهها کشیده میشوند، واکۀ a پیش از همخوانهای b و f ساکن تبدیل به ow میشود و b و f میافتد، b به p، v و m تبدیل میشود، مانند asp «اسب»، tavar «تبر»، مضاف و مضافالیه و صفت و موصوف مثل فارسی است. نشانههای مصدر مثل فارسی است، با این تفاوت که به جای واکۀ ـaـ پایانی ـeـ به کار میرود، مانند basten «بستن». پیشوندهای فعلی عبارتاند از: ـbe، ـda، ـforu، ـvar، ـva، ـho و ـham. برخی از واژگان بیرجندی: fikk «سوُت»، golax «سنگریزه»، yalambu «بیعار»، hobasten «درگیرشدن»، olang «سبزهزار/چراگاه»، andu «خارش». | ||