شومان، روبرت (۱۸۱۰ـ۱۸۵۶م): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|عنوان= | {{جعبه زندگینامه|عنوان=روبِرت شومان|نام=Robert Schumann|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=۱۸۱۰م|تاریخ مرگ=۱۸۵۶م|دوره زندگی=|ملیت=آلمانی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=حقوق، دانشگاه لایپزیگ (۱۸۲۸)|شغل و تخصص اصلی=آهنگساز و نویسنده|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=در ۱۸۵۰ رهبری ارکستری در دوسلدورف|جوایز و افتخارات=|آثار=چهار سمفونی، یک کنسرتوی ویولن، یک کنسرتوی پیانو، سوناتها، و دورههای ترانه، همچون عشق شاعر (۱۸۴۰)|خویشاوندان سرشناس=کلارا ویک (همسر)|گروه مقاله=موسیقی|دوره=|فعالیت های مهم=در ۱۸۳۴ نشریۀ مجلۀ نوین موسیقی را بنیاد گذاشت|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}} | ||
شومان، روبرت (۱۸۱۰ـ۱۸۵۶)(Schumann, Robert) | |||
[[File:26151700.jpg|thumb|شومان، روبِرت]] | [[File:26151700.jpg|thumb|شومان، روبِرت]] | ||
آهنگساز و نویسندۀ آلمانی. ترانهها و قطعههای کوتاه او برای پیانو تصویرگر حالتهای عاطفی همراه با ایجاز فوقالعادهاند. ازجمله ساختههای اوست: چهار سمفونی، یک کنسرتوی ویولن، یک کنسرتوی پیانو، سوناتها، و دورههای ترانه، همچون '' | آهنگساز و نویسندۀ آلمانی. ترانهها و قطعههای کوتاه او برای [[پیانو]] تصویرگر حالتهای عاطفی همراه با ایجاز فوقالعادهاند. ازجمله ساختههای اوست: چهار سمفونی، یک کنسرتوی ویولن، یک کنسرتوی پیانو، سوناتها، و دورههای ترانه، همچون ''عشق شاعر''<ref>''Dichterliebe/Poet’s Love''</ref> (۱۸۴۰). [[مندلسون (بارتولدی)، فلیکس (۱۸۰۹ـ۱۸۴۷)|مندلسون]]<ref>Mendelssohn</ref> متخصص اجرای بسیاری از آثار او بود. شومان فرزند یک ناشر و کتابفروش بود. تمامی آثار موسیقی موجود در مغازۀ پدرش را مطالعه و بررسی میکرد و در این حال ذوق ادبیاش نیز پرورش مییافت. در بداههنوازی و آهنگسازی چنان پیشرفتی داشت که در ۱۸۲۵، [[وبر، کارل ماریا (۱۷۸۶ـ۱۸۲۶)|وبر]]<ref>Weber</ref> حاضر شد به او تعلیم بدهد، و چون درگیر آمادهسازی ''اوبرون''<ref>''Oberon''</ref> برای اجرا در [[لندن (انگلستان)|لندن]] بود، نتوانست در محضر وبر حاضر شود. در ۱۸۲۸ برای تحصیل حقوق به دانشگاه لایپزیگ رفت. در آن شهر با فریدریش ویک<ref>Friedrich Wieck</ref> آشنا شد و از او تعلیم [[پیانو]] گرفت، و دختر او کلارا را برای نخستینبار ملاقات کرد. بههمراه حلقهای از روشنفکران جوان (که خود را «یاران داود<ref>Davidsbündler</ref>» میخواندند)، در ۱۸۳۴ نشریۀ ''مجلۀ نوین موسیقی''<ref>''Neue Zeitschrift für Musik''</ref> را بنیاد گذاشت. این نشریه، غیر از ''روزنامۀ موسیقایی همگانی''<ref>''Allgemeine Musikalische Zeitung''</ref> (لایپزیگ، ۹/۱۷۹۸ـ۱۸۴۸)، فراگیرترین و ابتکاریترین نشریۀ موسیقایی دوران برشمرده میشد، که محور اصلی آن پیشرفت موسیقی در [[آلمان]] و ترویج خلاقیت رُمانتیک بود. در ۱۸۳۴ نخستین اثر بزرگ شومان برای ساز کلاویهدار، ''کارناوال''<ref>''Carnaval''</ref>، پدید آمد. در ۱۸۴۰ شومان و کلارا ویک که دیگر یک پیانونواز برجسته شده بود، به یکدیگر دل باختند و با هم ازدواج کردند. در این هنگام پربارترین دوران زندگی خلاق شومان آغاز شد: سمفونی «بهار<ref>Spring</ref>» ۱۸۴۱ گویی رشد طبیعت و تبوتاب آن و نیز رشد هنری شومان را نمادینه میکند؛ تپش حیات در دورههای ترانۀ عشق شاعر و ''حلقۀ عشق''<ref>''Liederkreis''</ref> (اپوس ۲۴، اپوس ۳۹)، کوآرتتهای زهی اپوس ۴۱، و کوینتت پیانو جریان دارد، که همگی متعلقبه این دوراناند. شومان در ۱۸۴۳ به افسردگی و در ۱۸۴۴ به حملۀ عصبی دچار شد. علیرغم حملههای عصبیاش، در ۱۸۵۰ رهبری ارکستری در [[دوسلدورف]]<ref>Düsseldorf</ref> را پذیرفت، تا به اجرای کنسرتهای فرمایشی، تمرینهای کُرال، و موسیقی کلیسایی بپردازد. در ۱۸۵۰ شومان غنیترین و پالایشیافتهترین اثر ارکستری خود، سمفونی سوم در میبمل، را در ستایش راینلاند<ref>Rhineland</ref>، جریان رود راین، و کلیسای جامع کلن<ref>Cologne</ref> ساخت. نشانههای روانپریشی او بهتدریج خطرناکتر و کار خلاقهاش روزبهروز کممایهتر میشد، و او در فوریۀ ۱۸۵۴ خود را به رود راین انداخت. پس از نجاتیافتن، به یک آسایشگاه خصوصی در اِندِنیش<ref>Endenich</ref> رفت، و پس از دو سال و اندی در همان مکان درگذشت. | ||
| |
نسخهٔ ۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۶
روبِرت شومان Robert Schumann | |
---|---|
زادروز |
۱۸۱۰م |
درگذشت | ۱۸۵۶م |
ملیت | آلمانی |
تحصیلات و محل تحصیل | حقوق، دانشگاه لایپزیگ (۱۸۲۸) |
شغل و تخصص اصلی | آهنگساز و نویسنده |
آثار | چهار سمفونی، یک کنسرتوی ویولن، یک کنسرتوی پیانو، سوناتها، و دورههای ترانه، همچون عشق شاعر (۱۸۴۰) |
گروه مقاله | موسیقی |
خویشاوندان سرشناس | کلارا ویک (همسر) |
شومان، روبرت (۱۸۱۰ـ۱۸۵۶)(Schumann, Robert)
آهنگساز و نویسندۀ آلمانی. ترانهها و قطعههای کوتاه او برای پیانو تصویرگر حالتهای عاطفی همراه با ایجاز فوقالعادهاند. ازجمله ساختههای اوست: چهار سمفونی، یک کنسرتوی ویولن، یک کنسرتوی پیانو، سوناتها، و دورههای ترانه، همچون عشق شاعر[۱] (۱۸۴۰). مندلسون[۲] متخصص اجرای بسیاری از آثار او بود. شومان فرزند یک ناشر و کتابفروش بود. تمامی آثار موسیقی موجود در مغازۀ پدرش را مطالعه و بررسی میکرد و در این حال ذوق ادبیاش نیز پرورش مییافت. در بداههنوازی و آهنگسازی چنان پیشرفتی داشت که در ۱۸۲۵، وبر[۳] حاضر شد به او تعلیم بدهد، و چون درگیر آمادهسازی اوبرون[۴] برای اجرا در لندن بود، نتوانست در محضر وبر حاضر شود. در ۱۸۲۸ برای تحصیل حقوق به دانشگاه لایپزیگ رفت. در آن شهر با فریدریش ویک[۵] آشنا شد و از او تعلیم پیانو گرفت، و دختر او کلارا را برای نخستینبار ملاقات کرد. بههمراه حلقهای از روشنفکران جوان (که خود را «یاران داود[۶]» میخواندند)، در ۱۸۳۴ نشریۀ مجلۀ نوین موسیقی[۷] را بنیاد گذاشت. این نشریه، غیر از روزنامۀ موسیقایی همگانی[۸] (لایپزیگ، ۹/۱۷۹۸ـ۱۸۴۸)، فراگیرترین و ابتکاریترین نشریۀ موسیقایی دوران برشمرده میشد، که محور اصلی آن پیشرفت موسیقی در آلمان و ترویج خلاقیت رُمانتیک بود. در ۱۸۳۴ نخستین اثر بزرگ شومان برای ساز کلاویهدار، کارناوال[۹]، پدید آمد. در ۱۸۴۰ شومان و کلارا ویک که دیگر یک پیانونواز برجسته شده بود، به یکدیگر دل باختند و با هم ازدواج کردند. در این هنگام پربارترین دوران زندگی خلاق شومان آغاز شد: سمفونی «بهار[۱۰]» ۱۸۴۱ گویی رشد طبیعت و تبوتاب آن و نیز رشد هنری شومان را نمادینه میکند؛ تپش حیات در دورههای ترانۀ عشق شاعر و حلقۀ عشق[۱۱] (اپوس ۲۴، اپوس ۳۹)، کوآرتتهای زهی اپوس ۴۱، و کوینتت پیانو جریان دارد، که همگی متعلقبه این دوراناند. شومان در ۱۸۴۳ به افسردگی و در ۱۸۴۴ به حملۀ عصبی دچار شد. علیرغم حملههای عصبیاش، در ۱۸۵۰ رهبری ارکستری در دوسلدورف[۱۲] را پذیرفت، تا به اجرای کنسرتهای فرمایشی، تمرینهای کُرال، و موسیقی کلیسایی بپردازد. در ۱۸۵۰ شومان غنیترین و پالایشیافتهترین اثر ارکستری خود، سمفونی سوم در میبمل، را در ستایش راینلاند[۱۳]، جریان رود راین، و کلیسای جامع کلن[۱۴] ساخت. نشانههای روانپریشی او بهتدریج خطرناکتر و کار خلاقهاش روزبهروز کممایهتر میشد، و او در فوریۀ ۱۸۵۴ خود را به رود راین انداخت. پس از نجاتیافتن، به یک آسایشگاه خصوصی در اِندِنیش[۱۵] رفت، و پس از دو سال و اندی در همان مکان درگذشت.