پرش به محتوا

وال کیلمر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
وال کیلمر  (لس آنجلس ۳۱ دسامبر ۱۹۵۹م - )  Val Kilmer
وال کیلمر  (لس آنجلس ۳۱ دسامبر ۱۹۵۹م - )  Val Kilmer


(نام کامل: وال ادوارد کیلمر<ref>Val Edward Kilmer</ref>) از ستارگان سینمای امریکا در دهه‌های 1990 و 2000م. در نوجوانی وارد آموزشگاه جولیارد<ref>Juilliard School's</ref> هالیوود شد و دورۀ نمایش آن را گذراند. در همین سال‌ها برای نخستین بار روی صحنه رفت. بعدها نیز کار تئاتر را به موازات فعالیت‌های سینمایی‌اش ادامه داد. از جمله در جشنوارۀ نمایش‌های شکسپیری کلرادو (در ۱۹۸۸م) در نقش «هملت» ظاهر شد.   
(نام کامل: وال ادوارد کیلمر<ref>Val Edward Kilmer</ref>) از ستارگان سینمای امریکا در دهه‌های 1990 و 2000م. در نوجوانی وارد آموزشگاه جولیارد<ref>Juilliard School's</ref> هالیوود شد و دورۀ نمایش آن را گذراند. در همین سال‌ها برای نخستین بار روی صحنه رفت. بعدها نیز کار تئاتر را به موازات فعالیت‌های سینمایی‌اش ادامه داد. از جمله در جشنوارۀ نمایش‌های شکسپیری کلرادو (در ۱۹۸۸م) در نقش «[[هملت]]» ظاهر شد.   


نخستین حضور سینمایی کیلمر ایفای نقش اصلی کمدی ''فوق سرّی''<ref>''Top Secret!''</ref> (1984م) بود. او در این هجویۀ فیلم‌های جاسوسی نقش یک ستارۀ [[راک، موسیقی|راک]] را داشت که در آلمانی خیالی (ترکیبی از آلمان شرقی سابق و آلمان نازی) درگیر یک ماجرای دیوانه‌وار جاسوسی می‌شود. فیلم بعدی‌اش، ''نابغۀ واقعی''<ref>''Real Genius''</ref>، باز هم اثری کمدی بود. ایفای نقش رقیب تام کروز<ref>Tom Cruise</ref>، میان جمع خلبانان جوان و خوش‌سیمای فیلم ''تاپ گان''<ref>''Top Gun''</ref> نخستین ایفای نقش جدی او به شمار می‌آید. پس از آن، در ''بید''<ref>''Willow''</ref> (تقلید سطحی و بی‌مایۀ ران هاوارد<ref>Ron Howard</ref> از فانتزی‌های لوکاس<ref>George Lucas</ref> / اسپیلبرگ<ref>Steven Spielberg</ref>) در نقش قهرمان یک ماجرای افسانه‌ای ظاهر شد. روابط دوستانۀ کیلمر و ستارۀ انگلیسی فیلم، جوآن ولی<ref>Joanne Whalley</ref>، در طول فیلمبرداری به ازدواج آن دو انجامید (از ۱۹۸۸ - ۱۹۹۶م). دیگر کار مشترک این زوج فیلم نوآر کوچک و کم‌هزینۀ ''من را دوباره بکش''<ref>''Kill me again''</ref> است که آن دو با حضور در آن به نقش‌های آشنای این گونه آثار جان بخشیدند: کارآگاهی خصوصی که به اغوای زنی شهرآشوب درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز می‌شود. [[اولیور استون]] به کیلمر که پیش از این در ''فوق سری'' در نقش یک ستارۀ راک ظاهر شده بود، بخت آن را داد تا در فیلم ''دورز''<ref>''The Doors''</ref> به اسطورۀ جیم موریسون<ref>Jim Morrison</ref>، بت نسل سرگشتۀ دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م جان بخشد. کیلمر برای ایفای نقش موریسون از صدای [[باریتون (اصطلاح)|باریتون]] خوبش به نحو احسن بهره گرفت و در صحنه‌های کنسرت، به صورت زنده ترانه‌های موریسون را شخصاً اجرا کرد. ''دورز'' از کیلمر یک ستاره ساخت. از آن پس در طیف متنوعی از آثار (جنایی، فانتزی، وسترن، کمدی و...) ظاهر شده و مسیر پرنشیب‌وفرازی را پشت سر نهاده است: ایفای نقش یک بازپرس دورگۀ اف‌بی‌آیِ<ref>FBI</ref> درگیر با معضلات تبعیض نژادی در ''تندردل''<ref><bdi>''Thunderheart''</bdi></ref> از نقش‌آفرینیِ مشابهِ [[ویلم دفو]] در ''میسیسیپی می‌سوزد''<ref>''Mississippi Burning''</ref> (ساختۀ آلن پارکر<ref>Alan Parker</ref> - ۱۹۸۸) وام گرفته شده بود. ایفای نقش دزد دست‌وپاچلفتیِ ''مک‌کوی واقعی''<ref>''The Real McCoy''</ref> را می‌توان در حکم بازگشت کیلمر به کمدی‌های اولیه‌اش دانست. در حالی که در آثار نوآر از ''من را دوباره بکش'' گرفته تا ایفای نقشی دوم در مخمصه<ref>''Heat''</ref> (کنار [[آل پاچینو]] و رابرت دنیرو) کمابیش موفق بوده است، حضورش در فیلم‌های وسترن مثل ''بیلی د کید''<ref><bdi>''Billy the Kid''</bdi></ref> (1989م) و ''توم‌استون''<ref>''Tombstone''</ref> (1993م) کمتر نشانی از این توفیق دارد. در فیلم تلویزیونی ''بیلی د کید'' نتوانست چیزی به تصویرِ ارائه‌شده توسط [[پل نیومن]] از این شخصیت در ''تیراندازِ چپ‌دست''<ref>''The Left Handed Gun''</ref> (ساختۀ آرتور پن<ref>Arthur Penn</ref> - ۱۹۵۸م) که بر مبنای همان متن ساخته شده بود، بیفزاید. حضورش در ''توم‌استون'' اگرچه موفق‌تر، ولی همچنان فاقد بداعتی چشمگیر بود. وجه افتراقِ اصلیِ داک هالیدیِ<ref>Doc Holliday</ref> ارائه‌شده توسط او در این فیلم با تصویر دیگر این شخصیتِ اسطوره‌ایِ غرب وحشی که در همان سال‌ها توسط دنیس کوایید<ref>Dennis Quaid</ref> در و''ایات ارپ''<ref>''Wyatt Earp''</ref> (1994م) ارائه شد و با اجراهای کلاسیک [[کرک داگلاس]] در ''جدال در اوکی کورال''<ref>''Gunfight at the O.K. Corral''</ref> (ساختۀ جان استرجس<ref>John Sturges</ref> - ۱۹۵۷م) و ویکتور ماتیور<ref>Victor Mature</ref> در ''کلمانتاین عزیزم''<ref>''My Darling Clementine''</ref> ([[جان فورد]] - ۱۹۴۶م) در تکیۀ بجای کیلمر بر عامل طنز بود. با امتناع [[مایکل کیتون]] از ایفای نقش «[[بتمن]]» در سومین قسمت این مجموعه، ''بتمن برای همیشه''<ref><bdi>''batman forever''</bdi></ref>، کیلمر پذیرای این نقش شد. در حالی که در این نقش نه مثل کیتون توانست از طریق تأکید بر وجوه درونی‌تر این شخصیت به ارائۀ تصویری شخصی از آن دست یابد و نه توان زنده کردن تصویر قراردادی و آشنای بتمنِ داستان‌های مصور را در اذهان داشت. با ایفای نقش دستیار دکتر موروی روان‌پریش در ''جزیرۀ دکتر مورو''<ref>''The Island of Dr. Moreau''</ref>، پس از [[جانی دپ]] در ''دون خوان دی‌مارکو''<ref>''Don Juan DeMarco''</ref> (ساختۀ جرمی لون<ref>Jeremy Leven</ref> - ۱۹۹۵م)، دومین بازیگر از نسل جوان بازیگران آن سال‌ها بود که بخت حضور در کنار [[مارلون براندو]] را در فیلمی یافت که البته حاصل کار، اثری مغشوش و تأسف‌آور است که جزو ضعیف‌ترین نقاط کارنامۀ براندو، کیلمر و کارگردانش (جان فرانکن‌هایمر<ref>John Frankenheimer</ref>) به شمار می‌آید.   
نخستین حضور سینمایی کیلمر ایفای نقش اصلی کمدی ''فوق سرّی''<ref>''Top Secret!''</ref> (1984م) بود. او در این هجویۀ فیلم‌های جاسوسی نقش یک ستارۀ [[راک، موسیقی|راک]] را داشت که در آلمانی خیالی (ترکیبی از آلمان شرقی سابق و آلمان نازی) درگیر یک ماجرای دیوانه‌وار جاسوسی می‌شود. فیلم بعدی‌اش، ''نابغۀ واقعی''<ref>''Real Genius''</ref>، باز هم اثری کمدی بود. ایفای نقش رقیب [[کروز، تام (۱۹۶۲)|تام کروز]]<ref>Tom Cruise</ref>، میان جمع خلبانان جوان و خوش‌سیمای فیلم ''تاپ گان''<ref>''Top Gun''</ref> نخستین ایفای نقش جدی او به شمار می‌آید. پس از آن، در ''بید''<ref>''Willow''</ref> (تقلید سطحی و بی‌مایۀ ران هاوارد<ref>Ron Howard</ref> از فانتزی‌های [[لوکاس، جورج (۱۹۴۴)|لوکاس]]<ref>George Lucas</ref> / [[اسپیلبرگ، استیون (۱۹۴۷)|اسپیلبرگ]]<ref>Steven Spielberg</ref>) در نقش قهرمان یک ماجرای افسانه‌ای ظاهر شد. روابط دوستانۀ کیلمر و ستارۀ انگلیسی فیلم، جوآن ولی<ref>Joanne Whalley</ref>، در طول فیلمبرداری به ازدواج آن دو انجامید (از ۱۹۸۸ - ۱۹۹۶م). دیگر کار مشترک این زوج فیلم نوآر کوچک و کم‌هزینۀ ''من را دوباره بکش''<ref>''Kill me again''</ref> است که آن دو با حضور در آن به نقش‌های آشنای این گونه آثار جان بخشیدند: کارآگاهی خصوصی که به اغوای زنی شهرآشوب درگیر ماجرایی پیچیده و مرموز می‌شود. [[اولیور استون]] به کیلمر که پیش از این در ''فوق سری'' در نقش یک ستارۀ راک ظاهر شده بود، بخت آن را داد تا در فیلم ''دورز''<ref>''The Doors''</ref> به اسطورۀ جیم موریسون<ref>Jim Morrison</ref>، بت نسل سرگشتۀ دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م، جان بخشد. کیلمر برای ایفای نقش موریسون از صدای [[باریتون (اصطلاح)|باریتون]] خوبش به نحو احسن بهره گرفت و در صحنه‌های کنسرت، به صورت زنده ترانه‌های موریسون را شخصاً اجرا کرد. ''دورز'' از کیلمر یک ستاره ساخت. از آن پس در طیف متنوعی از آثار (جنایی، فانتزی، وسترن، کمدی و...) ظاهر شده و مسیر پرنشیب‌وفرازی را پشت سر نهاده است: ایفای نقش یک بازپرس دورگۀ اف‌بی‌آیِ<ref>FBI</ref> درگیر با معضلات تبعیض نژادی در ''تندردل''<ref><bdi>''Thunderheart''</bdi></ref> از نقش‌آفرینیِ مشابهِ [[ویلم دفو]] در ''میسیسیپی می‌سوزد''<ref>''Mississippi Burning''</ref> (ساختۀ [[پارکر، آلن (۱۹۴۴)|آلن پارکر]]<ref>Alan Parker</ref> - ۱۹۸۸) وام گرفته شده بود. ایفای نقش دزد دست‌وپاچلفتیِ ''مک‌کوی واقعی''<ref>''The Real McCoy''</ref> را می‌توان در حکم بازگشت کیلمر به کمدی‌های اولیه‌اش دانست. در حالی که در آثار نوآر از ''من را دوباره بکش'' گرفته تا ایفای نقشی دوم در مخمصه<ref>''Heat''</ref> (کنار [[آل پاچینو]] و [[رابرت دنیرو]]) کمابیش موفق بوده است، حضورش در فیلم‌های وسترن مثل ''بیلی د کید''<ref><bdi>''Billy the Kid''</bdi></ref> (1989م) و ''توم‌استون''<ref>''Tombstone''</ref> (1993م) کمتر نشانی از این توفیق دارد. در فیلم تلویزیونی ''بیلی د کید'' نتوانست چیزی به تصویرِ ارائه‌شده توسط [[پل نیومن]] از این شخصیت در ''تیراندازِ چپ‌دست''<ref>''The Left Handed Gun''</ref> (ساختۀ [[پن، آرتور (۱۹۲۲)|آرتور پن]]<ref>Arthur Penn</ref> - ۱۹۵۸م) که بر مبنای همان متن ساخته شده بود، بیفزاید. حضورش در ''توم‌استون'' اگرچه موفق‌تر، ولی همچنان فاقد بداعتی چشمگیر بود. وجه افتراقِ اصلیِ داک هالیدیِ<ref>Doc Holliday</ref> ارائه‌شده توسط او در این فیلم با تصویر دیگر این شخصیتِ اسطوره‌ایِ غرب وحشی که در همان سال‌ها توسط [[دنیس کواید]]<ref>Dennis Quaid</ref> در و''ایات ارپ''<ref>''Wyatt Earp''</ref> (1994م) ارائه شد و با اجراهای کلاسیک [[کرک داگلاس]] در ''جدال در اوکی کورال''<ref>''Gunfight at the O.K. Corral''</ref> (ساختۀ جان استرجس<ref>John Sturges</ref> - ۱۹۵۷م) و ویکتور ماتیور<ref>Victor Mature</ref> در ''کلمانتاین عزیزم''<ref>''My Darling Clementine''</ref> ([[جان فورد]] - ۱۹۴۶م) در تکیۀ بجای کیلمر بر عامل طنز بود. با امتناع [[مایکل کیتون]] از ایفای نقش «[[بتمن]]» در سومین قسمت این مجموعه، ''بتمن برای همیشه''<ref><bdi>''batman forever''</bdi></ref>، کیلمر پذیرای این نقش شد. در حالی که در این نقش نه مثل کیتون توانست از طریق تأکید بر وجوه درونی‌تر این شخصیت به ارائۀ تصویری شخصی از آن دست یابد و نه توان زنده کردن تصویر قراردادی و آشنای بتمنِ داستان‌های مصور را در اذهان داشت. با ایفای نقش دستیار دکتر مورویِ روان‌پریش در ''جزیرۀ دکتر مورو''<ref>''The Island of Dr. Moreau''</ref>، پس از [[جانی دپ]] در ''دون خوان دی‌مارکو''<ref>''Don Juan DeMarco''</ref> (ساختۀ جرمی لون<ref>Jeremy Leven</ref> - ۱۹۹۵م)، دومین بازیگر از نسل جوان بازیگران آن سال‌ها بود که بخت حضور در کنار [[مارلون براندو]] را در فیلمی یافت که البته حاصل کار، اثری مغشوش و تأسف‌آور است که جزو ضعیف‌ترین نقاط کارنامۀ براندو، کیلمر و کارگردانش (جان فرانکن‌هایمر<ref>John Frankenheimer</ref>) به شمار می‌آید.   
----
----


سرویراستار، ویراستار
۷۴٬۷۳۷

ویرایش