ابراهیم سلطان تیموری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه زندگینامه|عنوان=ابراهیم سلطان تیموری|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=ابوالفتح ابراهیم سلطان|نام مستعار=|لقب=|زادروز=۷۹۶ق|تاریخ مرگ=۸۳۷ق|دوره زندگی=|ملیت=ایرانی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=امیر و شاهزاده|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=تیمور (پدربزرگ)|گروه مقاله=تاریخ ایران|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}


ابراهیم سلطان تیموری (۷۹۶ـ۸۳۷ق)<br>
ابراهیم سلطان تیموری (۷۹۶ـ۸۳۷ق)<br>
<p>(یا: ابوالفتح ابراهیم سلطان) امیر و شاهزادۀ‌ تیموری. فرزند شاهرخ‌ و نوۀ‌ تیمور بود و در ۱۴‌سالگی‌، در لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ [[استرآباد|استراباد]] و [[مازندران]]، نایب‌‌السلطنه او بود و در ۸۱۲‌ق، به‌ حکومت‌ [[بلخ (ولایت)|بلخ‌]] و [[طخارستان|طخارستان‌]] منصوب‌ شد. در ۸۱۷‌‌ق، شاهرخ ابراهیم سلطان را، فرمانروای‌ فارس‌ و توابع آن‌ کرد. در همین‌ ایام‌ میرزا بایقرا، شاهزادۀ‌ تیموری‌ بر او شورید و شیراز را به‌ تصرف‌ خود درآورد و ابراهیم‌ سلطان‌ را فراری‌ کرد (۸۱۸‌‌ق) اما با لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ [[فارس، استان|فارس‌]]، میرزا بایقرا از او پوزش‌ خواست‌ و بار دیگر حکومت‌ فارس‌ به‌ ابراهیم‌ سلطان‌ رسید (۸۱۹‌ق). او در ادارۀ‌ آن‌ ایالت‌ و آبادانی‌ و رسیدگی‌ به‌ امور مردم‌ تلاش‌ کرد و مدرسۀ‌ دارالصّفا و دارالایتامی‌ در آن‌جا بنیان گذاشت‌. وی‌ در لشکرکشی‌های‌ متعدد، پدر را یاری‌ رساند و هنگامی‌که‌ شاهرخ‌ به‌ دفع‌ شورش‌ اسکندر بن‌ قََرایوسف‌ به‌ آذربایجان‌ رفته‌ بود، ابراهیم‌ سلطان‌ نیز با نیروی‌ خود در ری‌ به‌ او ملحق‌ شد. ابراهیم‌ سلطان‌ سرانجام‌ در حیات‌ پدرش‌، براثر بیماری‌ درگذشت‌. وی‌ شاهزاده‌ای‌ باذوق و دانش‌دوست‌ و خود، نویسنده‌ و ادیب‌ بود و خطی‌ نیکو داشت‌ و [[شرف الدین علی یزدی معمایی|شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌]] ''ظفرنامه'' را به‌ دستور او نوشت‌.</p>
<p>(یا: ابوالفتح ابراهیم سلطان) امیر و شاهزادۀ‌ [[تیموریان|تیموری]]. فرزند شاهرخ‌ و نوۀ‌ تیمور بود و در ۱۴‌سالگی‌، در لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ [[استرآباد|استراباد]] و [[مازندران]]، نایب‌‌السلطنه او بود و در ۸۱۲‌ق، به‌ حکومت‌ [[بلخ (ولایت)|بلخ‌]] و [[طخارستان|طخارستان‌]] منصوب‌ شد. در ۸۱۷‌‌ق، شاهرخ ابراهیم سلطان را، فرمانروای‌ [[فارس، استان|فارس]] و توابع آن‌ کرد. در همین‌ ایام‌ میرزا بایقرا، شاهزادۀ‌ تیموری‌ بر او شورید و [[شیراز، شهر|شیراز]] را به‌ تصرف‌ خود درآورد و ابراهیم‌ سلطان‌ را فراری‌ کرد (۸۱۸‌‌ق) اما با لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ [[فارس، استان|فارس‌]]، میرزا بایقرا از او پوزش‌ خواست‌ و بار دیگر حکومت‌ فارس‌ به‌ ابراهیم‌ سلطان‌ رسید (۸۱۹‌ق). او در ادارۀ‌ آن‌ ایالت‌ و آبادانی‌ و رسیدگی‌ به‌ امور مردم‌ تلاش‌ کرد و مدرسۀ‌ دارالصّفا و دارالایتامی‌ در آن‌جا بنیان گذاشت‌. وی‌ در لشکرکشی‌های‌ متعدد، پدر را یاری‌ رساند و هنگامی‌که‌ شاهرخ‌ به‌ دفع‌ شورش‌ اسکندر بن‌ قََرایوسف‌ به‌ [[آذربایجان، سرزمین|آذربایجان]] رفته‌ بود، ابراهیم‌ سلطان‌ نیز با نیروی‌ خود در ری‌ به‌ او ملحق‌ شد. ابراهیم‌ سلطان‌ سرانجام‌ در حیات‌ پدرش‌، براثر بیماری‌ درگذشت‌. وی‌ شاهزاده‌ای‌ باذوق و دانش‌دوست‌ و خود، نویسنده‌ و ادیب‌ بود و خطی‌ نیکو داشت‌ و [[شرف الدین علی یزدی معمایی|شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌]] ''ظفرنامه'' را به‌ دستور او نوشت‌.</p>
<br><!--11010400-->
<br><!--11010400-->
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:ایران از حکومت مغول تا صفویه]]
[[رده:ایران از حکومت مغول تا صفویه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۵

ابراهیم سلطان تیموری
زادروز ۷۹۶ق
درگذشت ۸۳۷ق
ملیت ایرانی
شغل و تخصص اصلی امیر و شاهزاده
گروه مقاله تاریخ ایران
خویشاوندان سرشناس تیمور (پدربزرگ)

ابراهیم سلطان تیموری (۷۹۶ـ۸۳۷ق)

(یا: ابوالفتح ابراهیم سلطان) امیر و شاهزادۀ‌ تیموری. فرزند شاهرخ‌ و نوۀ‌ تیمور بود و در ۱۴‌سالگی‌، در لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ استراباد و مازندران، نایب‌‌السلطنه او بود و در ۸۱۲‌ق، به‌ حکومت‌ بلخ‌ و طخارستان‌ منصوب‌ شد. در ۸۱۷‌‌ق، شاهرخ ابراهیم سلطان را، فرمانروای‌ فارس و توابع آن‌ کرد. در همین‌ ایام‌ میرزا بایقرا، شاهزادۀ‌ تیموری‌ بر او شورید و شیراز را به‌ تصرف‌ خود درآورد و ابراهیم‌ سلطان‌ را فراری‌ کرد (۸۱۸‌‌ق) اما با لشکرکشی‌ شاهرخ‌ به‌ فارس‌، میرزا بایقرا از او پوزش‌ خواست‌ و بار دیگر حکومت‌ فارس‌ به‌ ابراهیم‌ سلطان‌ رسید (۸۱۹‌ق). او در ادارۀ‌ آن‌ ایالت‌ و آبادانی‌ و رسیدگی‌ به‌ امور مردم‌ تلاش‌ کرد و مدرسۀ‌ دارالصّفا و دارالایتامی‌ در آن‌جا بنیان گذاشت‌. وی‌ در لشکرکشی‌های‌ متعدد، پدر را یاری‌ رساند و هنگامی‌که‌ شاهرخ‌ به‌ دفع‌ شورش‌ اسکندر بن‌ قََرایوسف‌ به‌ آذربایجان رفته‌ بود، ابراهیم‌ سلطان‌ نیز با نیروی‌ خود در ری‌ به‌ او ملحق‌ شد. ابراهیم‌ سلطان‌ سرانجام‌ در حیات‌ پدرش‌، براثر بیماری‌ درگذشت‌. وی‌ شاهزاده‌ای‌ باذوق و دانش‌دوست‌ و خود، نویسنده‌ و ادیب‌ بود و خطی‌ نیکو داشت‌ و شرف‌الدین‌ علی‌ یزدی‌ ظفرنامه را به‌ دستور او نوشت‌.