رقص پیشتاز: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Avant-garde dance.jpg|بندانگشتی|رقص پیشتاز]] | |||
رقص پیشتاز (avant-garde dance) | رقص پیشتاز (avant-garde dance) | ||
رقصی تجربی که قراردادهای بالۀ کلاسیک و رقص مدرن را مردود میشمارد. | رقصی تجربی که قراردادهای بالۀ کلاسیک و رقص مدرن را مردود میشمارد. رقص پیشتاز بیشتر در فضاهای غیررسمی، همچون موزهها، پشتبامها، و حتی روی دیوار و نردبام، اجرا میشود. در [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] در دهۀ ۱۹۶۰، نمایندگان رقص پیشتاز عبارتاند از [[مرس کانینگم|مِرس کانینگَم]]<ref>Merce Cunningham | ||
</ref>، و اجراهای | </ref>، و اجراهای هنرمندان ''جادسون مموریال چرچ''<ref>Judson Memorial Church</ref>. کانینگَم، در عین حال که تکنیک و ریتم را ثابت نگاه داشت، بیانهای روایی و صریح، و هرگونه ارتباط و پیوند مستقیم بین رقص و موسیقی را از رقص زدود. گروه جادسن، پا را از این نیز فراتر نهادند و کاملاً منکر ضرورت تکنیکی شدند و رقص خود را بر کاربرد حرکات روزمره متمرکز ساختند. اینان از خلق کلیشههای زنانه یا مردانه اجتناب میکردند. دستاوردهای اخیر در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نیز برخی از این خصلتها را بهخود منضم ساخته، امّا بار دیگر بهسوی حرکتهای ماهرانه معطوف شده است، مانند کارهای تریشا براون<ref> Trisha Brown </ref> و مارک موریس<ref>Mark Morris </ref>. نمایندگان عمدۀ تکنیکهای رقص پیشتاز در [[انگلستان]] عبارتاند از مایکل کلارک<ref>Michael Clark </ref>، در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، رُزمری بوچِر<ref>Rosemary Butcher </ref>، و لوید نیوسان<ref>Lloyd Newson </ref>. در [[آلمان|آلمان]]، [[باوش، پینا (۱۹۴۰)|پینا باوش]]<ref>Pina Bausch </ref> و تئاتر رقصی<ref>dance theatre </ref> که در ۱۹۷۴ تأسیس کرد، تأثیرگذارترین جریان در رقص اروپا از زمان دیاگیلف<ref>Diaghilev </ref> تاکنون شناخته میشود. در [[ژاپن|ژاپن]]، نمایندگان رقص تجربی، کمپانیهای رقص بوتُه<ref>butoh dance</ref>اند. | ||
| |
نسخهٔ کنونی تا ۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۴
رقص پیشتاز (avant-garde dance)
رقصی تجربی که قراردادهای بالۀ کلاسیک و رقص مدرن را مردود میشمارد. رقص پیشتاز بیشتر در فضاهای غیررسمی، همچون موزهها، پشتبامها، و حتی روی دیوار و نردبام، اجرا میشود. در امریکا در دهۀ ۱۹۶۰، نمایندگان رقص پیشتاز عبارتاند از مِرس کانینگَم[۱]، و اجراهای هنرمندان جادسون مموریال چرچ[۲]. کانینگَم، در عین حال که تکنیک و ریتم را ثابت نگاه داشت، بیانهای روایی و صریح، و هرگونه ارتباط و پیوند مستقیم بین رقص و موسیقی را از رقص زدود. گروه جادسن، پا را از این نیز فراتر نهادند و کاملاً منکر ضرورت تکنیکی شدند و رقص خود را بر کاربرد حرکات روزمره متمرکز ساختند. اینان از خلق کلیشههای زنانه یا مردانه اجتناب میکردند. دستاوردهای اخیر در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ نیز برخی از این خصلتها را بهخود منضم ساخته، امّا بار دیگر بهسوی حرکتهای ماهرانه معطوف شده است، مانند کارهای تریشا براون[۳] و مارک موریس[۴]. نمایندگان عمدۀ تکنیکهای رقص پیشتاز در انگلستان عبارتاند از مایکل کلارک[۵]، در اواسط دهۀ ۱۹۸۰، رُزمری بوچِر[۶]، و لوید نیوسان[۷]. در آلمان، پینا باوش[۸] و تئاتر رقصی[۹] که در ۱۹۷۴ تأسیس کرد، تأثیرگذارترین جریان در رقص اروپا از زمان دیاگیلف[۱۰] تاکنون شناخته میشود. در ژاپن، نمایندگان رقص تجربی، کمپانیهای رقص بوتُه[۱۱]اند.