دورر، آلبرشت (۱۴۷۱م ـ۱۵۲۸): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:20184100-6.jpg|بندانگشتی|مالیخولیا (۱۵۱۴م) اثر آلبرشت دورر]] | |||
[[پرونده:20184100-7.jpg|بندانگشتی|زندگی مریم عذرا اثر آلبرشت دورر]] | |||
{{جعبه زندگینامه|عنوان=آلبرشت دورر|نام=Albrecht Durer|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=۱۴۷۱م|تاریخ مرگ=۱۵۲۸م|دوره زندگی=|ملیت=آلمانی|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=هنرمند|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=شهسوار مرگ، و شیطان (۱۵۱۳)، و مالیخولیا (۱۵۱۴)، سرنوشت (۱۵۰۰م)، آدم و حوا(۱۵۰۴م)، اسب بزرگ، اسب کوچک (۱۵۰۵م)، مصیبت بزرگ (۱۴۹۸ـ۱۵۱۰م)، مصیبت کوچک (۱۵۰۹ـ۱۵۱۱م)، خرگوش، توده علف (آلبرتینا)، پرستش تثلیث (۱۵۱۱م)، ستایش مجوسان (۱۵۰۴م)، چهار حواری۳۴ (۱۵۲۶م)|خویشاوندان سرشناس=اَگنس فرای (همسر)|گروه مقاله=|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}دورر، آلبرشت (۱۴۷۱م ـ۱۵۲۸م)(Durer, Albrecht)<br /> | |||
هنرمند آلمانی. شخصیت پیشگام [[رنسانس]]<ref>Renaissance </ref> در شمال اروپا بود. در طراحی بسیار مهارت داشت و شاگرد پرشور طبیعت نیز بود. اسلوبهای کندهکاری لوح چوبین<ref>woodcut </ref> و باسمهسازی<ref>engraving </ref> را در حد کمال میدانست، و مجموعههای چاپی بسیاری پدید آورد؛ مجموعۀ چاپنقشهای چوبیِ کتاب ''مکاشفات''<ref>''Apocalypse ''</ref> (۱۴۹۸م)، و چاپنقشهایی بر لوح مسی<ref>copper plate </ref>، ازجمله ''شهسوار مرگ، و شیطان''<ref>''The Knight, Death and the Devil ''</ref> (۱۵۱۳م)، و ''مالیخولیا''<ref>''Melancholia ''</ref> (۱۵۱۴م)، از آن جملهاند. گسترۀ نقاشیهایش، نقاشیهای محرابی<ref>altarpieces </ref>، تکچهرههایی بادقت در جزئیات، و چندین خودنگاری<ref>self-portrait </ref> را دربر میگیرد. دورِر نخست نزد پدرش که طلاساز بود، و سپس در ۱۴۸۶م نزد میکائیل وُلگِموت<ref>Michael Wolgemut </ref> (۱۴۳۴ـ۱۵۱۹م)، نقاش و حکاک چوب و صاحب کارگاهی بزرگ در [[نورنبرگ]]<ref>Nürnberg </ref>، شاگردی کرد. در ۱۳سالگی تکچهرۀ خود را در آینه طراحی کرد، که نخستین خودنگاری در تاریخ هنر اروپا، و بازتابی از نبوغ هنری اوست. از ۱۴۹۰م سفر به بسیاری از شهرها و مراکز هنری اروپا را درپیش گرفت، و هنر [[ایتالیا]] و [[هلند]] را بررسی کرد. در ۱۴۹۴م در نورنبرگ با اَگنس فرای<ref>Agnes Frey </ref>، دختر موسیقیدانی موفق و ثروتمند، ازدواج کرد و در پاییز همان سال برای نخستینبار به ایتالیا رفت که حاصل آن مجموعهای اتودهای آبرنگ از منظره است. در ۱۵۰۵ـ۱۵۰۷م بار دیگر به ایتالیا سفر کرد، و در [[ونیز]] اقامت گزید؛ این سفرها در زندگی هنریاش بسیار تأثیرگذار بود. دورر از یکسو از هنرمندانی همچون [[مانتنیا، آندرآ (ح ۱۴۳۱م ـ۱۵۰۶)|مانتنیا]]<ref>Mantegna</ref>، [[پولایویولو|پولّایوئولو]]<ref>Pollaiuolo</ref> و [[بلینی، خانواده|خانوادۀ بلّینی]]<ref> Bellini </ref> تأثیر گرفت، و از سوی دیگر دانش هنرمندان رنسانس، شوری در وی برانگیخت که موجب شد تا درک او از زیبایی آرمانی متحول شود و از واقعگرایی<ref>realism </ref> پرتفصیل پیشین خود فاصله گیرد. در هنر دورر، بین روحیۀ [[گوتیک، هنر|گوتیک]]<ref>Gothic </ref> و صنعتگری شمال اروپا از یکسو، و جهاننگری عقلانی و گسترده از سوی دیگر، تعادل ـ و گاه تعارض ـ برقرار است. پانزده باسمۀ چوبی بزرگ کتاب ''مکاشفه''، که با متن آلمانی و لاتین در ۱۴۹۸م منتشر شد، شاهکارهایی در هنر گوتیکاند؛ عبوس و پرازدحام و در عین حال بهطرز شگفتآوری بدیع. تابلوی ''زندگی مریم عذرا''<ref>''Life Of the Virgin ''</ref> که حاصلِ دومین مسافرت دورر به ایتالیا است، با فضایی گشاده و نوین در ترکیببندی، هنر بلّینی را تداعی میکند. نبوغ هنری دورر اصالتاً در آثار خطیاش تجلّی مییابد، و گراوورهای مسی، حکاکیهای لوح چوبین، و طراحیهایش، مشهورترین و تأثیرگذارترین آثار اوست. شاهکارهایش در حکاکی خطی عبارتاند از ''سرنوشت''<ref>''Fortune ''</ref> (۱۵۰۰م)، ''آدم و حوا''<ref>''Adam and Eve ''</ref>(۱۵۰۴م)، ''اسب بزرگ''<ref>''Great Horse''</ref>، و ''اسب کوچک''<ref>'' Little Horse ''</ref> (۱۵۰۵م، اتودهایی از تناسبات اسب)، اثر بزرگ ''مالیخولیا'' (۱۵۱۴؛ که نشاندهندۀ عطش پایانناپذیر و اقناعنشدۀ همتای شمالی لئوناردو در دانشپژوهی است)، و ''شهسوار مرگ، و شیطان'' (۱۵۱۳م). نیز ''مصیبت بزرگ''<ref>''Great Passion''</ref> (۱۴۹۸ـ۱۵۱۰م)، و ''مصیبت کوچک''<ref>'' Little Passion ''</ref> (۱۵۰۹ـ۱۵۱۱م) مجموعههای نظرگیری از حکاکیهای لوح چوبینِ اوست. طراحیهایش از تکچهره، و اتودهایش از حیوانات و گیاهان، ازجمله ''خرگوش''<ref>''The Hare''</ref>، و ''تودۀ علف''<ref> ''Tuft of Grass''</ref> (آلبرتینا<ref> Albertina </ref>) نمونههایی کمنظیرند. نقاشی، هیچگاه در رأس اشتغالات هنری دورر قرار نداشت، گرچه خودنگاریهایش (۱۴۹۳م؛ [[لوور]]<ref>Louvre </ref>)، (۱۴۹۸م [[پرادو]]<ref>Prado</ref>)، و (۱۵۰۴م؛ [[مونیخ]]) جایگاهی شامخ در میان آثارش دارند، و نقاشی ''آدم و حوا''، در موزۀ پرادو دستاورد زیبایی است از اتودهایش در هنر ایتالیا. آثارش شماری از نقاشیهای محرابی را دربرمیگیرد، که از آن میان تابلوهای ''پرستش تثلیث''<ref> ''Adoration of the Trinity''</ref> (۱۵۱۱م؛ [[وین]]<ref> Vienna </ref>)، ''ستایش مجوسان''<ref>''Adoration of the Magi ''</ref> (۱۵۰۴م؛ موزۀ اوفیتسی<ref>Uffizi Four Apostles</ref>)، و ''چهار حواری''۳۴ (۱۵۲۶م؛ مونیخ) درخور ذکرند. سه کتاب بهترتیب دربارۀ اندازهگیری و ژرفانمایی (۱۵۲۵م)، استحکامات و شهرسازی (۱۵۲۷م)، و تناسب اندام انسان (۱۵۲۸م)، از آخرین آثارش بهشمار میروند. | |||
| |
نسخهٔ ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۳
آلبرشت دورر Albrecht Durer | |
---|---|
زادروز |
۱۴۷۱م |
درگذشت | ۱۵۲۸م |
ملیت | آلمانی |
شغل و تخصص اصلی | هنرمند |
آثار | شهسوار مرگ، و شیطان (۱۵۱۳)، و مالیخولیا (۱۵۱۴)، سرنوشت (۱۵۰۰م)، آدم و حوا(۱۵۰۴م)، اسب بزرگ، اسب کوچک (۱۵۰۵م)، مصیبت بزرگ (۱۴۹۸ـ۱۵۱۰م)، مصیبت کوچک (۱۵۰۹ـ۱۵۱۱م)، خرگوش، توده علف (آلبرتینا)، پرستش تثلیث (۱۵۱۱م)، ستایش مجوسان (۱۵۰۴م)، چهار حواری۳۴ (۱۵۲۶م) |
خویشاوندان سرشناس | اَگنس فرای (همسر) |
دورر، آلبرشت (۱۴۷۱م ـ۱۵۲۸م)(Durer, Albrecht)
هنرمند آلمانی. شخصیت پیشگام رنسانس[۱] در شمال اروپا بود. در طراحی بسیار مهارت داشت و شاگرد پرشور طبیعت نیز بود. اسلوبهای کندهکاری لوح چوبین[۲] و باسمهسازی[۳] را در حد کمال میدانست، و مجموعههای چاپی بسیاری پدید آورد؛ مجموعۀ چاپنقشهای چوبیِ کتاب مکاشفات[۴] (۱۴۹۸م)، و چاپنقشهایی بر لوح مسی[۵]، ازجمله شهسوار مرگ، و شیطان[۶] (۱۵۱۳م)، و مالیخولیا[۷] (۱۵۱۴م)، از آن جملهاند. گسترۀ نقاشیهایش، نقاشیهای محرابی[۸]، تکچهرههایی بادقت در جزئیات، و چندین خودنگاری[۹] را دربر میگیرد. دورِر نخست نزد پدرش که طلاساز بود، و سپس در ۱۴۸۶م نزد میکائیل وُلگِموت[۱۰] (۱۴۳۴ـ۱۵۱۹م)، نقاش و حکاک چوب و صاحب کارگاهی بزرگ در نورنبرگ[۱۱]، شاگردی کرد. در ۱۳سالگی تکچهرۀ خود را در آینه طراحی کرد، که نخستین خودنگاری در تاریخ هنر اروپا، و بازتابی از نبوغ هنری اوست. از ۱۴۹۰م سفر به بسیاری از شهرها و مراکز هنری اروپا را درپیش گرفت، و هنر ایتالیا و هلند را بررسی کرد. در ۱۴۹۴م در نورنبرگ با اَگنس فرای[۱۲]، دختر موسیقیدانی موفق و ثروتمند، ازدواج کرد و در پاییز همان سال برای نخستینبار به ایتالیا رفت که حاصل آن مجموعهای اتودهای آبرنگ از منظره است. در ۱۵۰۵ـ۱۵۰۷م بار دیگر به ایتالیا سفر کرد، و در ونیز اقامت گزید؛ این سفرها در زندگی هنریاش بسیار تأثیرگذار بود. دورر از یکسو از هنرمندانی همچون مانتنیا[۱۳]، پولّایوئولو[۱۴] و خانوادۀ بلّینی[۱۵] تأثیر گرفت، و از سوی دیگر دانش هنرمندان رنسانس، شوری در وی برانگیخت که موجب شد تا درک او از زیبایی آرمانی متحول شود و از واقعگرایی[۱۶] پرتفصیل پیشین خود فاصله گیرد. در هنر دورر، بین روحیۀ گوتیک[۱۷] و صنعتگری شمال اروپا از یکسو، و جهاننگری عقلانی و گسترده از سوی دیگر، تعادل ـ و گاه تعارض ـ برقرار است. پانزده باسمۀ چوبی بزرگ کتاب مکاشفه، که با متن آلمانی و لاتین در ۱۴۹۸م منتشر شد، شاهکارهایی در هنر گوتیکاند؛ عبوس و پرازدحام و در عین حال بهطرز شگفتآوری بدیع. تابلوی زندگی مریم عذرا[۱۸] که حاصلِ دومین مسافرت دورر به ایتالیا است، با فضایی گشاده و نوین در ترکیببندی، هنر بلّینی را تداعی میکند. نبوغ هنری دورر اصالتاً در آثار خطیاش تجلّی مییابد، و گراوورهای مسی، حکاکیهای لوح چوبین، و طراحیهایش، مشهورترین و تأثیرگذارترین آثار اوست. شاهکارهایش در حکاکی خطی عبارتاند از سرنوشت[۱۹] (۱۵۰۰م)، آدم و حوا[۲۰](۱۵۰۴م)، اسب بزرگ[۲۱]، و اسب کوچک[۲۲] (۱۵۰۵م، اتودهایی از تناسبات اسب)، اثر بزرگ مالیخولیا (۱۵۱۴؛ که نشاندهندۀ عطش پایانناپذیر و اقناعنشدۀ همتای شمالی لئوناردو در دانشپژوهی است)، و شهسوار مرگ، و شیطان (۱۵۱۳م). نیز مصیبت بزرگ[۲۳] (۱۴۹۸ـ۱۵۱۰م)، و مصیبت کوچک[۲۴] (۱۵۰۹ـ۱۵۱۱م) مجموعههای نظرگیری از حکاکیهای لوح چوبینِ اوست. طراحیهایش از تکچهره، و اتودهایش از حیوانات و گیاهان، ازجمله خرگوش[۲۵]، و تودۀ علف[۲۶] (آلبرتینا[۲۷]) نمونههایی کمنظیرند. نقاشی، هیچگاه در رأس اشتغالات هنری دورر قرار نداشت، گرچه خودنگاریهایش (۱۴۹۳م؛ لوور[۲۸])، (۱۴۹۸م پرادو[۲۹])، و (۱۵۰۴م؛ مونیخ) جایگاهی شامخ در میان آثارش دارند، و نقاشی آدم و حوا، در موزۀ پرادو دستاورد زیبایی است از اتودهایش در هنر ایتالیا. آثارش شماری از نقاشیهای محرابی را دربرمیگیرد، که از آن میان تابلوهای پرستش تثلیث[۳۰] (۱۵۱۱م؛ وین[۳۱])، ستایش مجوسان[۳۲] (۱۵۰۴م؛ موزۀ اوفیتسی[۳۳])، و چهار حواری۳۴ (۱۵۲۶م؛ مونیخ) درخور ذکرند. سه کتاب بهترتیب دربارۀ اندازهگیری و ژرفانمایی (۱۵۲۵م)، استحکامات و شهرسازی (۱۵۲۷م)، و تناسب اندام انسان (۱۵۲۸م)، از آخرین آثارش بهشمار میروند.
- ↑ Renaissance
- ↑ woodcut
- ↑ engraving
- ↑ Apocalypse
- ↑ copper plate
- ↑ The Knight, Death and the Devil
- ↑ Melancholia
- ↑ altarpieces
- ↑ self-portrait
- ↑ Michael Wolgemut
- ↑ Nürnberg
- ↑ Agnes Frey
- ↑ Mantegna
- ↑ Pollaiuolo
- ↑ Bellini
- ↑ realism
- ↑ Gothic
- ↑ Life Of the Virgin
- ↑ Fortune
- ↑ Adam and Eve
- ↑ Great Horse
- ↑ Little Horse
- ↑ Great Passion
- ↑ Little Passion
- ↑ The Hare
- ↑ Tuft of Grass
- ↑ Albertina
- ↑ Louvre
- ↑ Prado
- ↑ Adoration of the Trinity
- ↑ Vienna
- ↑ Adoration of the Magi
- ↑ Uffizi Four Apostles