موهوی ـ ناج، لاسلو (۱۸۹۵ـ ۱۹۴۶): تفاوت میان نسخه‌ها
Mohammadi2 (بحث | مشارکت‌ها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
موهوی ـ ناج، لاسْلو (۱۸۹۵ـ ۱۹۴۶)(Moholy-Nagy, Laszlo)<br/> [[File:38537400.jpg|thumb|تابلوي راه‌آهن بزرگ، اثر لاسلو موهوي- ناج]] | {{جعبه زندگینامه|عنوان=جعبه زندگینامه|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=|تاریخ مرگ=|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}موهوی ـ ناج، لاسْلو (۱۸۹۵ـ ۱۹۴۶)(Moholy-Nagy, Laszlo)<br/> [[File:38537400.jpg|thumb|تابلوي راه‌آهن بزرگ، اثر لاسلو موهوي- ناج]] | ||
نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس مجارستانی. در دهۀ ۱۹۲۰ با تأثیر از ساختگری<ref>Constructivism </ref>، مجسمه‌هایی انتزاعی<ref>alostract </ref> ساخت. از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ در مدرسۀ باوهاوس<ref>Bauhaus </ref> وایمار<ref>Weimar </ref>، و بعدها در امریکا به‌تدریس پرداخت. با مواد و مصالح و شیوه‌های مختلف طبع‌آزمایی کرد، که تکنیک‌های عکاسی را هم دربر‌می‌گرفت؛ از این طریق می‌خواست به مفاهیم غیرطبیعت‌گرا<ref>non-naturalistic </ref> دست یابد. در پاریس، لندن، آمستردام، و نیز آلمان کار کرد، و در ۱۹۳۷ به امریکا رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. نوآوری‌هایش در آثار متنوع او تجلّی یافته‌اند: در کتا‌ب‌هایی همچون ''نقاشی، عکاسی، فیلم''<ref>''Painting, Photography, Film''</ref> (۱۹۲۵) و''دید نو''<ref>''New Vision''</ref> (۱۹۲۹)؛ در فیلم مستندش با نام ''زندگی ساکن، برلین''<ref>''Berlin, Still Life''</ref> (۱۹۲۶)؛ و در طبع‌آزمایی‌هایش با مجسمه‌های جنبان<ref>kinetic sculpture </ref> در دهۀ ۱۹۲۰؛ و در آثاری که آن‌ها را «مودولاتورهای فضایی<ref>space modulators</ref>» می‌نامید ـ مجسمه‌هایی از پلکسی گلس<ref>plexiglass</ref> و مواد دیگر. در دهۀ ۱۹۳۰ در مقام معلم و نظریه‌پردازی برجسته، در هنر و طراحی قرن ۲۰ تأثیر بسیاری گذاشت. | نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس مجارستانی. در دهۀ ۱۹۲۰ با تأثیر از ساختگری<ref>Constructivism </ref>، مجسمه‌هایی انتزاعی<ref>alostract </ref> ساخت. از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ در مدرسۀ باوهاوس<ref>Bauhaus </ref> وایمار<ref>Weimar </ref>، و بعدها در امریکا به‌تدریس پرداخت. با مواد و مصالح و شیوه‌های مختلف طبع‌آزمایی کرد، که تکنیک‌های عکاسی را هم دربر‌می‌گرفت؛ از این طریق می‌خواست به مفاهیم غیرطبیعت‌گرا<ref>non-naturalistic </ref> دست یابد. در پاریس، لندن، آمستردام، و نیز آلمان کار کرد، و در ۱۹۳۷ به امریکا رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. نوآوری‌هایش در آثار متنوع او تجلّی یافته‌اند: در کتا‌ب‌هایی همچون ''نقاشی، عکاسی، فیلم''<ref>''Painting, Photography, Film''</ref> (۱۹۲۵) و''دید نو''<ref>''New Vision''</ref> (۱۹۲۹)؛ در فیلم مستندش با نام ''زندگی ساکن، برلین''<ref>''Berlin, Still Life''</ref> (۱۹۲۶)؛ و در طبع‌آزمایی‌هایش با مجسمه‌های جنبان<ref>kinetic sculpture </ref> در دهۀ ۱۹۲۰؛ و در آثاری که آن‌ها را «مودولاتورهای فضایی<ref>space modulators</ref>» می‌نامید ـ مجسمه‌هایی از پلکسی گلس<ref>plexiglass</ref> و مواد دیگر. در دهۀ ۱۹۳۰ در مقام معلم و نظریه‌پردازی برجسته، در هنر و طراحی قرن ۲۰ تأثیر بسیاری گذاشت. | ||
نسخهٔ ۳۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۵۸
| جعبه زندگینامه |
|---|
موهوی ـ ناج، لاسْلو (۱۸۹۵ـ ۱۹۴۶)(Moholy-Nagy, Laszlo)
نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس مجارستانی. در دهۀ ۱۹۲۰ با تأثیر از ساختگری[۱]، مجسمه‌هایی انتزاعی[۲] ساخت. از ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۹ در مدرسۀ باوهاوس[۳] وایمار[۴]، و بعدها در امریکا به‌تدریس پرداخت. با مواد و مصالح و شیوه‌های مختلف طبع‌آزمایی کرد، که تکنیک‌های عکاسی را هم دربر‌می‌گرفت؛ از این طریق می‌خواست به مفاهیم غیرطبیعت‌گرا[۵] دست یابد. در پاریس، لندن، آمستردام، و نیز آلمان کار کرد، و در ۱۹۳۷ به امریکا رفت و تا آخر عمر در آن‌جا ماند. نوآوری‌هایش در آثار متنوع او تجلّی یافته‌اند: در کتا‌ب‌هایی همچون نقاشی، عکاسی، فیلم[۶] (۱۹۲۵) ودید نو[۷] (۱۹۲۹)؛ در فیلم مستندش با نام زندگی ساکن، برلین[۸] (۱۹۲۶)؛ و در طبع‌آزمایی‌هایش با مجسمه‌های جنبان[۹] در دهۀ ۱۹۲۰؛ و در آثاری که آن‌ها را «مودولاتورهای فضایی[۱۰]» می‌نامید ـ مجسمه‌هایی از پلکسی گلس[۱۱] و مواد دیگر. در دهۀ ۱۹۳۰ در مقام معلم و نظریه‌پردازی برجسته، در هنر و طراحی قرن ۲۰ تأثیر بسیاری گذاشت.