آخر بازی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
آخرِ بازی (Fin de Partie)
آخرِ بازی (Fin de Partie)


نمایش‌نامه‌ای نوشتۀ [[بکت، سامویل (۱۹۰۶ـ۱۹۸۹)|سامویل بکت]]، به زبان فرانسوی، نخستین اجرا در ۱۹۵۷ در پاریس به کارگردانی [[بلن، روژه (۱۹۰۷ـ۱۹۸۴)|روژه بلن]]. صحنۀ نمایش اتاقی خالی است. «هَم»، ارباب نابینای خانه، روی صندلی راحتی‌اش نشسته و ضمن نقل داستان‌هایی برای سرگرم‌کردن خود، مدام از کلاو پیش‌خدمت می‌خواهد که از پنجره بیرون را ببیند و گزارش دهد، یا صندلی او را از این طرف به آن طرف منتقل کند. در دو صندوقچۀ زباله در گوشۀ صحنه، گاه صورتک‌هایی با ادا و اصول به حرکت درمی‌آیند. این دو صورتک، نگ و نل، پدر و مادر «هَم» هستند که از اعماق گذشته سربرمی‌آورند. در گفت‌وگوهای معناباخته و پوچ «هم» و کلاو فقر معنوی زندگی قرن بیستمی بازتاب یافته است. نمایش فاقد هرگونه کنش داستانی است؛ بکت خود این نمایش‌نامه را به انگلیسی برگردانده است.
نمایش‌نامه‌ای نوشتۀ [[بکت، ساموئل|سامویل بکت]]، به زبان فرانسوی، نخستین اجرا در ۱۹۵۷ در پاریس به کارگردانی [[بلن، روژه (۱۹۰۷ـ۱۹۸۴)|روژه بلن]]. صحنۀ نمایش اتاقی خالی است. «هَم»، ارباب نابینای خانه، روی صندلی راحتی‌اش نشسته و ضمن نقل داستان‌هایی برای سرگرم‌کردن خود، مدام از کلاو پیش‌خدمت می‌خواهد که از پنجره بیرون را ببیند و گزارش دهد، یا صندلی او را از این طرف به آن طرف منتقل کند. در دو صندوقچۀ زباله در گوشۀ صحنه، گاه صورتک‌هایی با ادا و اصول به حرکت درمی‌آیند. این دو صورتک، نگ و نل، پدر و مادر «هَم» هستند که از اعماق گذشته سربرمی‌آورند. در گفت‌وگوهای معناباخته و پوچ «هم» و کلاو فقر معنوی زندگی قرن بیستمی بازتاب یافته است. نمایش فاقد هرگونه کنش داستانی است؛ بکت خود این نمایش‌نامه را به انگلیسی برگردانده است.


 
 

نسخهٔ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۰

صحنه‌ای از نمایش‌نامه

آخرِ بازی (Fin de Partie)

نمایش‌نامه‌ای نوشتۀ سامویل بکت، به زبان فرانسوی، نخستین اجرا در ۱۹۵۷ در پاریس به کارگردانی روژه بلن. صحنۀ نمایش اتاقی خالی است. «هَم»، ارباب نابینای خانه، روی صندلی راحتی‌اش نشسته و ضمن نقل داستان‌هایی برای سرگرم‌کردن خود، مدام از کلاو پیش‌خدمت می‌خواهد که از پنجره بیرون را ببیند و گزارش دهد، یا صندلی او را از این طرف به آن طرف منتقل کند. در دو صندوقچۀ زباله در گوشۀ صحنه، گاه صورتک‌هایی با ادا و اصول به حرکت درمی‌آیند. این دو صورتک، نگ و نل، پدر و مادر «هَم» هستند که از اعماق گذشته سربرمی‌آورند. در گفت‌وگوهای معناباخته و پوچ «هم» و کلاو فقر معنوی زندگی قرن بیستمی بازتاب یافته است. نمایش فاقد هرگونه کنش داستانی است؛ بکت خود این نمایش‌نامه را به انگلیسی برگردانده است.