حمام زایمان: تفاوت میان نسخهها
DaneshGostar (بحث | مشارکتها) (جایگزینی متن - '\\1' به '<!--1') |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حمّامزایمان | حمّامزایمان | ||
نخستین مرتبۀ به حمامرفتنِ زائو، پس از زایمان اول. ریشۀ اعتقادات مردم دربارۀ حمامزایمان را باید در عقاید زردشتی جست، بهویژه، رهنمودهای آمده در کتاب ''صد در بندهشن'' راهگشاست. اگر نوزاد پسر باشد (← [[ | نخستین مرتبۀ به حمامرفتنِ زائو، پس از زایمان اول. ریشۀ اعتقادات مردم دربارۀ حمامزایمان را باید در عقاید زردشتی جست، بهویژه، رهنمودهای آمده در کتاب ''صد در بندهشن'' راهگشاست. اگر نوزاد پسر باشد (← [[پسرزائون]]) زائو را در روز دهم، و اگر دختر باشد در روز هفتم به حمام میبرند. شب پیش از حمام سر زائو را با مخلوطی از زرده و سفیدۀ تخممرغ و نخود خامِ کوبیده و ماشِ بوداده و قهوه و مورْد میآغشتند و میبستند. کمرش را نیز به عسل میآغشتند و خوب میمالیدند و بدان قرصِ کمرِ پودرشدۀ از الکگذشته میپاشیدند. زائو بههمراه قابله و دو سه تن از پیرزنان خانواده به حمامی میرفت که از پیش قُرق شده بود. به هنگامِ خروج زائو از خانه، زنان به هلهله و شادی آواز میخواندند. زائو، پس از لِهکردنِ پیازهای بهسیخکشیده (← [[آل]])، درحالی وارد حمام میشد که زنِ اوستا [استاد] حمّامی با زنان دلاک، دایره و تنبکزنان، اسفند و کندر به آتش میریختند و به آواز دورباش ـ کورباش میکردند. زائو را پس از مشت و مالی مفصل خوب میشستند و با خوردنِ شیرینی و میوۀ فصل و شربت و قائوت حمامزایمان زائو به سربینه میرفت و با سلام و صلوات و در میان دود اسفند و کندر لباس میپوشید و با همراهانش به خانه بازمیگشت. | ||
<br/> <!--18097300--> | <br/> <!--18097300--> | ||
[[Category:فرهنگ عامیانه (فولکلور) ایران]] [[Category:آداب و رسوم ایرانی]] | [[Category:فرهنگ عامیانه (فولکلور) ایران]] [[Category:آداب و رسوم ایرانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۲۹
حمّامزایمان
نخستین مرتبۀ به حمامرفتنِ زائو، پس از زایمان اول. ریشۀ اعتقادات مردم دربارۀ حمامزایمان را باید در عقاید زردشتی جست، بهویژه، رهنمودهای آمده در کتاب صد در بندهشن راهگشاست. اگر نوزاد پسر باشد (← پسرزائون) زائو را در روز دهم، و اگر دختر باشد در روز هفتم به حمام میبرند. شب پیش از حمام سر زائو را با مخلوطی از زرده و سفیدۀ تخممرغ و نخود خامِ کوبیده و ماشِ بوداده و قهوه و مورْد میآغشتند و میبستند. کمرش را نیز به عسل میآغشتند و خوب میمالیدند و بدان قرصِ کمرِ پودرشدۀ از الکگذشته میپاشیدند. زائو بههمراه قابله و دو سه تن از پیرزنان خانواده به حمامی میرفت که از پیش قُرق شده بود. به هنگامِ خروج زائو از خانه، زنان به هلهله و شادی آواز میخواندند. زائو، پس از لِهکردنِ پیازهای بهسیخکشیده (← آل)، درحالی وارد حمام میشد که زنِ اوستا [استاد] حمّامی با زنان دلاک، دایره و تنبکزنان، اسفند و کندر به آتش میریختند و به آواز دورباش ـ کورباش میکردند. زائو را پس از مشت و مالی مفصل خوب میشستند و با خوردنِ شیرینی و میوۀ فصل و شربت و قائوت حمامزایمان زائو به سربینه میرفت و با سلام و صلوات و در میان دود اسفند و کندر لباس میپوشید و با همراهانش به خانه بازمیگشت.