ضد زندگی (کتاب)
(به انگلیسی: The Counterlife) رمانی از فیلیپ راث، به انگلیسی. این رمان که در زمرۀ آثار حسب حالگونۀ راث (دربارۀ نویسندهای خیالی به نام ناتان زاکرمن[۱] که پنداری خود راث باشد) است، نخستین بار در ۱۹۸۶م منتشر شد. این اثر نیز بار دیگر، مضمونهای خاص فیلیپ راث را از سر میگیرد. ضد زندگی، با واژگون کردن نقشها، عقبگردها، دگردیسیها، انعکاسها، مرگها و رستاخیزهایش، رمان اغفال است. راث یک رماننویس و همزادش را به صحنه میآورد: ناتانِ عیاش و نفسانی و بذلهگو و برادرش، هنری[۲]، مرد باتقوا و وفادار به یهودیتِ خود و به یهودیگری. آنگاه، پس از بردنشان به کام مرگ، در پی تصمیم قطعی خالق، بار دیگر آنها را زنده میکند و بدانها ضد زندگی میبخشد. آیا این چرخش رماننویس خالق است یا جستوجوی رقتانگیز هویتی مبهم؟ این رمان، که وضعیت یهودیان پراکنده در دنیا را مطرح میکند و به مسألۀ روابط یهودیان آمریکایی با اسرائیل میپردازد، اساساً تفکری دربارۀ آفرینش ادبی و امتیازهای رماننویس نیز هست که در ضمیمه کردن زندگی نزدیکان خود و تحریف کردن و تغییر دادن آن آزاد است؛ آزاد در خلق زندگیها و ضد زندگیها بهوسیلۀ نوشتن.
از ضد زندگی تاکنون برگردانی به فارسی منتشر نشده است.
پیرنگ
ناتان زاکرمن سرگذشت برادر خود هنری را، که جراح دندانپزشک است، نقل میکند. هنری که به دنبال اختلالهای قلبی مجبور به استفاده از داروست، ناگهان در روابط جنسی با همسرش، کارول[۳]، و دستیار جذابش، وندی[۴]، ناتوان میماند. سرانجام، با وجود هشدارهای پزشک قلب، برای بازیافتن قدرت جنسی، تن به جراحی میدهد و در حین عمل میمیرد. ناتان نمیتواند در برابر وسوسۀ تبدیل کردن زندگی برادرش به مصالح داستانی مقاومت کند. در همان روز مراسم تشييع، قطعههایی از یک رمان را دربارۀ اعمال نفسانی هنری و معشوقهاش، ماريا[۵]، آماده دارد.
در فصل دوم کتاب، ناتان زاكرمن، راوی خالق، برادرش هنری را دوباره زنده کرده است. عمل جراحی موفق بوده، اما هنری که دچار افسردگی است به بیتالمقدس سفر میکند و آنجا بر یهودیگری خود واقف میشود و تصمیم میگیرد که در اسرائيل بماند. همسرش، کارول، ناتان را میفرستد تا او را به ایالات متحد بازگرداند، اما ناتان در این مأموریت ناکام میماند. هنری به شکل همزاد متضاد ناتان درمیآید و توجه چندانی به لذات جسمانی ندارد و مردی خشک است که زندگیاش را تمام و کمال وقف تحقیق در تورات میکند.
در فصل بعدی، «گلاسترشر[۶]» میخوانیم که درواقع ناتان است که به سبب استفاده از داروی معالج ناتوان است. او عاشق زنی متأهل به نام ماریا است، اما مانند تریستان[۷] و ایزوت[۸]، که به آنها اشاره شده، عشقشان پاک است. نانان تن به عمل جراحی میدهد تا بتواند با ماریا ازدواج کند، اما در پی عمل میمیرد. هنری، پس از مراسم تشییع، به آپارتمان ناتان میرود تا دفتر خاطرات رماننویس را به دست آورد و صفحههای رسواکنندۀ آن را پاره کند. و دستنوشتۀ رمانی را مییابد که همان ویرایش دوم رمان ضد زندگی است. هنری از دیدن اینکه برادرش، در رمان، ناتوانی خود را به او نسبت داده و او را بر روی تخت عمل به مرگ کشانده است خشمگین میشود.