آلدو فابریتسی
آلدو فابریتسی Aldo Fabrizi | |
---|---|
زادروز |
رم 1 نوامبر 1905م |
درگذشت | رم 2 آوریل 1990م |
ملیت | ایتالیایی |
شغل و تخصص اصلی | بازیگر |
شغل و تخصص های دیگر | فیلمنامهنویس و کارگردان |
آثار | رم، شهر بیدفاع (روبرتو روسلینی - 1945)؛ پسرم پروفسور (رناتو کاستلانی - 1946)؛ زندگی در صلح (لوئیجی زامپا - 1946)؛ مهاجران (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1948)؛ فرانچسکو، دلقک خدا (روبرتو روسلینی - 1950)؛ نخستین اجتماع (آلساندرو بلازتی - 1950)؛ زندگی سگی (مونیچلی و استنو - 1950)؛ بابا مامان میشه (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1952) |
گروه مقاله | سینما |
جوایز و افتخارات | جایزۀ بهترین فیلمنامه از جشنواره کن 1952 برای پلیسها و دزدها |
آلدو فابریتسی (رم 1 نوامبر 1905- رم 2 آوریل 1990م) (Aldo Fabrizi)
بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس ایتالیایی. از بازیگران شاخص سینمای نئورئالیستی و همچنین تئاتر ایتالیا طی دهههای 1940 تا اواخر دهۀ 1960 بود. در طول حدود 45 سال فعالیت حرفهای، از اوائل دهۀ 1940 تا اواخر دهۀ 1980م، در بیش از 90 فیلم سینمایی و فیلم و سریال تلویزیونی به عنوان بازیگر یا دوبلور حضور یافت و خود نیز فیلمنامۀ 9 فیلم سینمایی را نوشت و کارگردانی کرد.
در خانوادهای که توان مالی نداشتند به دنیا آمد. از سن یازده سالگی، برای تأمین معاش خانوادهاش، به دلیل مرگ پدرش مجبور به ترک تحصیل شد. در سالهای آغازین دهۀ 1930 ابتدا به عنوان کمدین روی صحنه میرفت و سپس به راديو راه یافت. در اوایل دهۀ ۱۹۴۰ با ایفای نقشهای دوم در فیلمهای ایتالیایی به بازیگری روی آورد و با ایفای نقش کشیش شجاع رم، شهر بیدفاع[۱] (1945) به شهرتی جهانی دست یافت. در پی آن، به بازی در نقشهای دوم فیلمهای کمدی و درام ادامه داد و در اواخر همین دهه گهگاه به نوشتن فیلمنامه و کارگردانی فیلمهایش نیز پرداخت. اما تجربههای کارگردانی او در خارج از ایتالیا انعکاس چندانی پیدا نکردند. فابریتسی در دهۀ ۱۹۳۰ به کار نمایش روی آورد و در کمدی تقلید لهجه تخصص پیدا کرد. همین امتیاز منجر به بازی در سینما و ایفای نقش در کمدیهایی شد که انعکاس زندگی روزمرۀ مردم فقیر و شرافتمند بودند. شخصیتهایی که از آدمهای معمولی تصویر کرد، پرسونایی خشن را از او به نمایش گذاشتند. اما با ایفای نقش دون پیترو[۲] در رم، شهر بیدفاع، از خطر گرفتار آمدن در کلیشۀ نقشهای پیشین گریخت و شخصیت کشیشی کاتولیک را عرضه کرد که در جبهۀ مقاومت عليه فاشیستها میجنگد و تا لحظۀ اعدام به مبارزه ادامه میدهد. اینجا بازی درخشان فابریتسی بسیار مورد توجه قرار گرفت و فیلم، با شکستن رکورد فروش گیشه، آغازگر موفقیت سینمای نئورآلیسم در سراسر دنیا شد. او با دو فیلم موفق دیگر، پسرم پروفسور[۳] و زندگی در صلح[۴]، بر بازیگری نئورآلیستی ایتالیا تاثیری بسیار عمیق برجای گذاشت. الساندرو بلازتی[۵] در نخستین اجتماع[۶]، فابریتسی را در نقش پدری نالایق به بازی گرفت، اما در همان سال، روسلینی ظاهر عجیب و غریب و هیکل چاق او را برای نمایش خصوصیات نیکلا[۷]ی فرانچسکو، دلقک خدا[۸] مناسبتر از همه یافت. فابریتسی در دهۀ ۱۹۵۰ تجربۀ فیلمنامهنویسی و کارگردانی را ادامه داد، اما نه تنها به اعتبار خویش نیفزود، بلکه در همین دهه و دهۀ بعد در فیلمهایی به ایفای نقش پرداخت که بهندرت در خارج از ایتالیا به نمایش درآمدند. هیکل بسیار تنومندش، از سوی دیگر او را بر آن داشته بود تا نقش شخصیتهای مضحک را به عهده بگیرد و در اواخر کارش به طنزهای سطحی و پیش پاافتاده روی آورد.
فابریتسی در جشنوارۀ فیلم کن 1952 جایزۀ بهترین فیلمنامه را برای پلیسها و دزدها[۹] (ساختۀ ماریو مونیچلی[۱۰] و استنو[۱۱]) دریافت کرد.
برخی از آثار سینمایی
- الماس اسرارآميز (ماریو ماتولی[۱۲] - 1943)
- سیرک (ماریو ماتولی - 1944)
- رم، شهر بیدفاع (روبرتو روسلینی - 1945)
- پسرم پروفسور (رناتو کاستلانی[۱۳] - 1946)
- زندگی در صلح (لوئیجی زامپا[۱۴] - 1946)
- مهاجران[۱۵] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1948)
- فرانچسکو، دلقک خدا (روبرتو روسلینی - 1950)
- خوش آمدید، بزرگوار![۱۶] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1950)
- نخستین اجتماع (آلساندرو بلازتی[۱۷] - 1950)
- زندگی سگی (مونیچلی و استنو - 1950)
- خانوادۀ پاساگوآی[۱۸] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1951)
- خانوادۀ پاساگوآی ثروتمند میشود[۱۹] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1952)
- بابا مامان میشه[۲۰] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1952)
- همه مستأجر هستیم (ماریو ماتولی - 1953)
- یکی از آنها[۲۱] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1953)
- از زندگی و عشق[۲۲] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1954)
- تراموایی را دزدیدند[۲۳] (نویسنده، کارگردان و بازیگر - 1954)
- دوناتلا (مونیچلی - 1956)
- گارد، گارد مخصوص گروهبان و مارشال (مائورو بولونینی[۲۴] - 1956)
- مستکبرها (ماتولی - 1958)
- از پاافتادهها (استنو - 1959)
- یک سرباز و نصفی (استنو - 1960)
- سه گاز از سیب (آلوین گانتسر[۲۵] - 1967)
- همۀ ما اینقدر هم دیگر را دوست داشتیم (اتوره اسکولا[۲۶] - 1971)
- جووانی بی خیال (مارکو کولی[۲۷] - 1985)
- ↑ Roma, città aperta
- ↑ Don Pietro
- ↑ Mio figlio professore
- ↑ Vivere in pace
- ↑ Alessandro Blasetti
- ↑ Prima comunione
- ↑ Nicolaio
- ↑ Francesco, giullare di Dio
- ↑ Guardie e ladri
- ↑ Mario Monicelli
- ↑ Steno
- ↑ Mario Mattoli
- ↑ Renato Castellani
- ↑ Luigi Zampa
- ↑ Emigrantes
- ↑ Welcome, Reverend!
- ↑ Alessandro Blasetti
- ↑ The Passaguai Family
- ↑ The Passaguai Family Gets Rich
- ↑ Papà diventa mamma
- ↑ Una di quelle
- ↑ Of Life and Love
- ↑ They Stole a Tram
- ↑ Mauro Bolognini
- ↑ Alvin Ganzer
- ↑ Ettore Scola
- ↑ Marco Colli